به گزارش گروه بینالملل اخبار ، شورای انتقالی جنوب یمن که مورد حمایت امارات است اخیرا با متهم کردن منصور هادی به نقض تعهدات توافق ریاض، در بندر عدن و استانهای جنوبی یمن اعلام خودمختاری کرد. شورای انتقالی جنوب با اعلام خودمختاری از بامداد یکشنبه، ۲۶ آوریل، در بیانیهای اعلام کرده است که حاکمیت عدن و شهرهای جنوبی یمن در دست این شورا خواهد بود و دولت منصور هادی دیگر در امور این مناطق نقشی ندارد. اما این خودمختاری به چه معنا است و آیا مقدمهای برای تجزیه یمن به شمار میرود؟
عربستان و امارات در جنوب یمن به دنبال تحقق اهداف متفاوتی هستند. برای عربستان شرق یمن با اهمیت است و امارات نیز به دنبال تسلط بر بنادر یمن است. جنوب یمن در حال حاضر به دو قسمت اماراتی و سعودی تقسیم شده است در استانهای عدن، لحج و ابین شورای انتقالی و در واقع امارات دست برتر را دارد و در حضرموت، شبوه و المهره عربستان نقش برتری دارد. به نظر میرسد اقدام شورای انتقالی جنوب در اعلام خودمختاری در جنوب یمن درهماهنگی کامل با امارات صورت پذیرفته و «عید روس الزبیدی» و «هانی بربک» (رهبران شورای انتقالی جنوب) با این اقدام در عمل خواستههای امارات را عملیاتی کرده اند. اعلام خودمختاری جنوبیها در یمن آخرین تیر رسمی به پیکر «توافق ریاض» است که تنها چند ماه از انعقاد آن میگذرد و قرار بود طی این توافقنامه کلیه مشکلات فیمابین سعودی و امارات و به تبع آن اختلافات دستنشاندگان هر دو طرف در یمن یعنی جنوبیها و منصور هادی به صفر متمایل شود.
از میان هشت استان جنوب یمن، چهار استان مخالفت خود را با اعلام خودمختاری شورای انتقالی جنوب اعلام کرده اند. اداره محلی استان أبین با تأکید بر مخالفت با اعلامیه شورای انتقالی جنوب یمن، آن را کودتا علیه توافقنامه ریاض و مشروعیت قانون اساسی است. اداره محلی و کمیته امنیتی استان المهره نیز در بیانیهای اعلام کرد که اعلامیه شورای انتقالی جنوب کودتای روشن و صریح علیه دولت مشروع و توافقنامه ریاض است. اداره محلی استان سقطری نیز مخالفت خود را با اعلام خودمختاری شورای انتقالی جنوبی اعلام و آن را کودتا علیه توافقنامه ریاض برشمرد. کمیته امنیتی استان شبوه در جنوب شرقی یمن نیز در بیانیهای اعلام کرد که اقدام شورای انتقالی جنوبی کودتا علیه دولت هادی است. این کمیته تأکید کرد که تمامی یگانهای ارتش و امنیت شورای انتقالی جنوبی و اعلامیه آن را به رسمیت نمیشناسند.
امارات به عنوان یک کشور تجاری نقش مهمی در تجارت جنوب غرب آسیا دارد، از این منظر میکوشد با استفاده از نفوذ خود در منطقه از طرحهای توسعه دیگر بنادر کشورهای حاشیه خلیج فارس و اقیانوس هند جلوگیری کند. امارات سعی دارد تا بندرهای یمن از بندر عدن تا بندر المکلا و المخا را زیر سلطه خود داشته باشد. ابوظبی با این کار به دنبال آن است که بندرهای یمن را تحت مدیریت و سلطه خود داشته باشد تا این بندرها در آینده هیچ خطر و تهدیدی برای بندر دبی ب عنوان بندر ترانزیتی در خلیج فارس ایجاد نکند. اکنون سلطه بر بنادر مهم یمن تقریباً در دست امارات است و حتی بنادر روبروی سواحل یمن مانند بندرهای سومالی، جیبوتی و اریتره و خیلی از این کشورها نیز زیر نظر شرکتهای اماراتی عمل میکنند.
در شرایطی که عربستان پس از اعلام تصمیمش برای مداخله در یمن، هدایت ائتلافی عربی برای عملیات نظامی در این کشور را بر عهده گرفت و خود را بازیگر نقش اول در تحولات یمن نشان میداد، رفته رفته مشخص شد که امارات متحده عربی به طور حساب شده تری وارد این جنگ شده است و حتی برخی اخبار از ورود ولیعهد جوان سعودی به جنگ یمن با تحریک امارات متحده عربی، حکایت میکرد. در ادامه مشخص شد که هدف ابوظبی از ورود به این جنگ تسلط بر مناطق جنوبی یمن، به ویژه جزیره سقطری است، که از موقعیت استراتژیکی برای اشراف به خلیج عدن و تنگه باب المندب برخوردار است.
در حالی که به نظر میرسد، محمد بن سلمان، ولیعهد جوان سعودی به دنبال یک نمایش قدرت در یمن و شاخ و شانه کشیدن برای دیگر بازیگران منطقهای بوده است. تحولات یمن این فرضیه که ابوظبی هدف مشترکی را با ریاض در این جنگ دنبال نمیکند، بیش از پیش تقویت کرد و درگیری گاه و بیگاه گروههای وابسته به این دو کشور در خاک یمن نیز به اعتبار این مدعا میافزود. در همین خصوص یک مقام دولت مستعفی یمن، در مصاحبه با شبکه الجزیره، امارات را عامل شورش برخی یگانهای نظامی در استان سقطری در جنوب یمن و در راستای کودتا علیه این دولت مستعفی دانست. این مقام دولت مستعفی یمن افزوده است که امارات درصدد بی ثبات کردن سقطری و ایجاد کشمکشی خونبار در این استان همزمان با شورش شورای انتقالی جنوب است و ابوظبی بیش از ۲۷۰ شبه نظامی را که پیشتر آموزش داده است برای شورش در سقطری به کار گرفته است.
این درحالی است که ائتلاف سعودی با صدور بیانیهای از شورای انتقالی جنوب یمن (تحت حمایت امارات) خواست تا از اقدام خود مبنی بر اعلام منطقه خود مختار در جنوب یمن عقب نشینی کند؛ بنابراین پرواضح است که اهداف امارات متحده عربی در تضاد با اهداف عربستان در یمن میباشد و ابوظبی از ابتدای ورود به این نبرد اهداف خاص خود را پیگیری کرده است؛ امری که با خروج تدریجی نیروهای ارتش امارات و ادامه پیگیری اهداف ابوظبی از سوی نیروهای نیابتی اش در خاک یمن به وضوح از برنامه ریزی قبلی و متعارض امارات در جنگ یمن با عربستان پرده برداشت؛ بنابراین به نظر میرسد شورای انتقالی جنوب در هماهنگی کامل با ابوظبی اقدام به اعلام خودمختاری کرده است و این امر میتواند پوششی از سوی ابوظبی برای تسلط کامل بر سقطری و مشغول کردن دیگر طرفها بر سر توافق ریاض باشد.
با توجه به جایگاه نه چندان مستحکم ولیعهد جوان سعودی و با در نظر گرفتن بنبست ریاض در مواجه با انصارالله، به نظر میرسد ابوظبی از فرصت استفاده کرده است و در حال دیکته کردن خواستههای خود به ریاض است و ریاض را در شرایطی قرار داده که برای حفظ وجهه منطقهای خود راهی جز پذیرش خواستههای امارات در یمن نداشته باشد.
درگیری بین نیروهای وابسته به عربستان و امارات در شهر عدن و دیگر استانهای جنوبی یمن در چند ماه گذشته باعث شد تا ریاض برای پایان دادن به این درگیریها به دنبال ایجاد توافقی بین دولت منصورهادی (مورد حمایت عربستان) و نیروهای شورای انتقالی جنوب (وابسته به امارات) باشد. سرانجام این توافق پس از چند مرحله تعویق، در ریاض امضا شد. از جمله مهمترین بندهای توافق ریاض، سازماندهی مجدد کلیه نیروهای نظامی تحت فرماندهی وزارت دفاع دولت هادی و تشکیل دولتی با ۲۴ وزیر متشکل از ۱۲ وزیر وابسته به جنوبیها و ۱۲ وزیر وابسته به منصورهادی است.
این توافق در عمل با موفقیت همراه نبود. بسیاری معتقد بودند که توافق ریاض مقدمهای برای تجزیه یمن است. شورای انتقالی جنوب که توافق ریاض را امضا کرد مهمترین شعار خود را تجزیه یمن اعلام کرده است. وقایع میدانی نیز نشان میدهد که یمن به سمت تقسیم و آن هم نه به دو پاره بلکه سه پاره حرکت میکند. یکی در شمال تحت کنترل جنبش انصارالله و دیگری در جنوب بهویژه در خط ساحلی نزدیک به امارات و سومی هم در شرق آن در المهره و حضرموت نزدیک به عربستان. عربستان از همان ابتدای جنگ، نگاه ویژهای به شرق یمن یعنی دو منطقه المهره و حضرموت داشت و پایگاههای نظامی در آنها ایجاد کرد. در این میان، حضرموت اهمیتی مضاعف دارد.
طی ۶۰ سال گذشته ریاض با به راه انداختن جنگهای داخلی در یمن به دنبال اشغال حضرموت بوده است. این استان غنی از نفت حدود ۳۶ درصد از مساحت ۵۲۸ هزار کیلومتر مربعی یمن را تشکیل میدهد و نوار ساحلی آن حدود ۴۵۰ کیلومتر است. با توجه به موقعیت جغرافیایی و منابع طبیعی حضرموت، سیطره بر این منطقه در واقع دستیابی به موقعیت ژئوپولیتیک مهمی است. عدم موفقیت عربستان و امارات در جنگ نظامی علیه انصارالله باعث شده تا این دو کشور به دنبال اجرایی کردن نقشه تجزیه یمن باشند.
هر چند امارات و ائتلاف سعودی در بیانهای از شورای انتقالی جنوب خواسته اند که به توافق ریاض برگردد و حتی اینگونه ادعا میشود که میان امارات و عربستان در قضیه جنوب اختلاف وجود دارد، اما به نظر میرسد هم ریاض و هم ابوظبی در تجزیه یمن اشتراک نظر دارند. در مورد اجرای سناریوی تجزیه یمن، مسائل داخلی عربستان و تحولات اخیر نفتی در جهان دخیل بوده است.
سعودیها باتوجه به اینکه از لحاظ اقتصادی در وضع مناسبی قرار ندارند و ادامه جنگ در یمن هم به نفع آنها نیست ناگزیر به سیاستهای امارات در یمن تن دادهاند تا حداقل برای جبران شکستهای خود در مقابل انصارالله، مناطق جنوبی را از کنترل این جنبش خارج کنند، زیرا هدف اصلی عربستان در حمله به یمن نه منافع اقتصادی بلکه نابودی انصارالله و روی کار آوردن دولتی مطیع به خود بود که با گذشت پنج سال این مسئله برای سعودیها محرز شده است که توان شکست انصارالله را ندارند. نیروهای انصارالله و ارتش یمن در ماههای اخیر به تواناییهای زیادی در عرصههای موشکی و پهپادی دست پیدا کردهاند و این موضوع ریاض را بیش از پیش نگران کرده است. انصارالله یمن نیز اعلام کرده که آنچه در جنوب یمن رخ میدهد بخشی از طرح سعودی -اماراتی است.
نتیجه
به نظر میرسد که به تدریج باید در یمن شاهد اجرای سناریوهای خطرناکی از سوی امارت بود. محمد البخیتی، عضو دفتر سیاسی انصارالله یمن، اعلام کرده است فرمانده شورای انتقالی جنوب در ابوظبی در حصر خانگی قرار دارد. این مسئله به معنای آن است که امارات در حال انجام سناریوی تجزیه در جنوب یمن است. مسفر الحارثی، مسئول کنترل و بازرسی در وزارت دفاع دولت مستعفی یمن، اعلام کرده است دولت امارات متحده عربی به دنبال معامله با دولت مستعفی است؛ ابوظبی تلاش میکند تا با انجام یک معامله در ازای تحویل عدن به دولت مستعفی و پایان دادن به شورش آن و لزوم پایبندی به توافق ریاض، بر سقطری مسلط شود.
در هر صورت پس از شکستهای میدانی ائتلاف سعودی در برابر انصارالله، اکنون یمن وارد مرحله جدیدی شده است. پیروزیهای انصارالله در استانهای شمالی مانند الجوف و مارب باعث شده تا ائتلاف سعودی به این نتیجه برسد امکان شکست دادن انصارالله در شمال وجود ندارد. بنابراین، امارات با همراهی عربستان در حال مقدمه چینی برای تجزیه یمن هستند. عربستان سعی در تسلط بر مناطق شرقی یمن را دارد و امارات نیز رویای تسلط دائمی بر بنادر یمنی را دارد. اعلام خودمختاری در جنوب یمن از سوی شورای انتقالی جنوب نخستین گام در این مسیر است.
البته باید به این نکته نیز توجه داشت که اجرای سناریوی تجزیه، پیچیدگیهای خاص خود را دارد و احتمال موفقیت آن پایین است؛ بنابراین به نظر میرسد در نهایت شورای انتقالی جنوب با هدایت امارات با دولت مستعفی تحت حمایت عربستان به توافق جدیدی برسند که امارات و شورای انتقالی، امتیازات بیشتری از عربستان و منصور هادی دریافت کنند.
نویسنده: یوسف نوری
پاسخ ها