گرچه مدتی از تلویزیون و فضای کار برای بچهها دور و در این مدت مشغول تدریس در چند دانشگاه بود؛ تا اینکه پس از مدتی دوری از تلویزیون و برنامههای کودک و نوجوان چند وقتی است بخش کوتاهی در سری جدید برنامه «صبح بخیر ایران» دارد که در همین مدت کوتاه توانسته مورد توجه قرار بگیرد و نه تنها بچهها که خانوادهها را نیز با خود همراه کرده است.
میتوان گفت یکی از ویژگیهای سری جدید برنامه صبحگاهی شبکه یک همین نکته است که سعی کرده برای هر گروه سنی و با هر سلیقهای برنامهای را تدارک ببیند. البته قناد در کنار اجرای این برنامه در چند دانشگاه نیز کار تدریس را برعهده دارد. از این رو جامجم با وی گفتوگویی درباره حضورش در این برنامه داشته که در ادامه میخوانید:
خوشبختانه پس از مدتها با برنامه «صبح بخیر ایران» باز هم مهمان خانههای مردم شدید.
بله من هم خوشحالم که در کنار دوستان و همکاران خوبم در شبکه یک برای بچهها برنامه دارم. بخش ما در برنامه صبح بخیر ایران هر روز صبح قبل از رفتن بچهها به مدرسه و معمولا ساعت ۶ و ۳۰ دقیقه صبح شروع میشود و سعی میکنیم بچهها را به سوی مدرسه هدایت کنیم. ما در این بخش برای بچهها مسابقه تلفنی داریم و با گروه «بیدارشو» که چهار نفر هستند، نمایش اجرا میکنیم.
در کنار این برنامه خودتان برنامهای در دست تولید ندارید؟
واقعیت این است که خیلی دوست دارم این اتفاق بیفتد و فکر میکنم جای برنامههای کودک و نوجوان در شبکههای سیما مثل دهه ۶۰ خالی است. گرچه شبکههایی مختص گروههای سنی کودک و نوجوان در تلویزیون وجود دارد. با این حال باید برای بچهها برنامههای متعددی در قالب مسابقه، جنگ و نمایشی داشت که آنها بتوانند انتخاب کنند و جذب این برنامهها شوند. البته باعث خوشحالی است که مدیران شبکه یک برنامه زیبایی را برای صبح بخیر ایران تدارک دیده و سعی کردهاند که مخاطبان خود را ببینند و به آنها توجه کرده و برای هر گروه سنی برنامهای داشته باشند؛ از جمله برای بچههایی که صبح با یک انرژی خوب باید به مدرسه بروند.
فکر میکنید با توجه به رسانههای مختلف، بچههای امروز نیاز به چه برنامههایی دارند تا جذب آن شوند؟
چون امکانات و رسانهها به نسبت گذشته بیشتر شده، نباید بگوییم که باید در برابر این همه رسانه و سرگرمی عقبنشینی کنیم؛ بلکه ما هم باید با زمان پیش رفته و سعی کنیم که با همان شکل با بچهها جلو برویم. یعنی ببینیم که خردسال، کودک و نوجوان ما چه میخواهد و با بار آموزشی، تربیتی و اخلاقی همراه باشد. منظورم این است تمام توجه ما در برنامهها به سرگرم کردن بچهها نباشد و از بحث آموزش و تربیت آنها غافل نشویم؛ چون یکی از مهمترین نکاتی که باید در برنامههای کودک مدنظر داشته باشیم، تربیت و اخلاق است.
با توجه به این همه سال سابقه و تجربه چرا خودتان سعی نمیکنید برنامه مستقلی در این حوزه داشته باشید؟
خیلی دلم میخواهد این اتفاق بیفتد، اما هر کاری نیاز به حمایت مالی یا اسپانسر و مشارکت دارد. البته مشارکت و اسپانسر در همه جای دنیا وجود دارد. اما ما برای کودک محدودیتهایی باید در این زمینه داشته باشیم؛ به عنوان مثال تبلیغ بانک که نمیتواند برای کودک مفید باشد. باید موضوعاتی در این زمینه مشارکت کنند که به درد بچهها بخورد و برای آنها مفید باشد. به همین دلیل، چون اسپانسری که این ویژگی را داشته باشد، هنوز پیدا نکردم، شرایط برای تولید برنامه مستقل فراهم نشده است. به همین دلیل وقتی کسی یا جایی قصد مشارکت با برنامهای را دارد، در ازای آن توقع تبلیغ دارد. برای من هم اسپانسر است، اما آن چیزی که دلم میخواهد و برای بچهها مفید باشد، نیست.
مثالی در این باره میزنید؟
بله به عنوان مثال کتاب که بسیار برای بچهها مفید است. ما باید همزمان با آموزش و پرورش و خانوادهها پیش برویم و سلایق بچهها را ببینیم و بشناسیم. گرچه بچهها آب و رنگ دوست دارند، اما ما میتوانیم همان آب و رنگ و زیبایی را در چارچوب فرهنگی خودمان به بچهها ارائه کنیم. نباید به صرف اینکه فقط تلویزیون روشن باشد، هر چیزی را به خورد بچهها بدهیم.
البته ارتباط برقرار کردن با بچههای امروزی و نشاندن آنها پای تلویزیون و اینکه آنچه را که ما دوست داریم، ببینند و بشنوند کار بسیار سختی شده است؟
بله سخت شده، اما هنرمندانمان را نباید دستکم بگیریم. هنرمندان ما خیلی خوب میتوانند خودشان را بهروز کنند و بچهها را جذب کنند. به شرط اینکه فرصت به آنها داده شود. البته این را هم نباید فراموش کرد همه چیز به پول بستگی ندارد. در اصل هدایتکننده باید صاحب اندیشه باشد. من اگر روزی مدیر گروه کودک باشم و این فرصت به من داده شود، میتوانم با همین قابلیت بسیاری از هنرمندان قدیم و جدید را دور هم جمع کنم و برنامه کودک بسازم.
منظورتان این است که تولید برنامههای مناسب کودک نیاز به بودجههای عجیب و نجومی ندارد؟
دقیقا منظورم همین است. نیاز به یک تفکر و اندیشه و هدایت کننده خوب دارد. اصلا آرشیو ما کوهی از برنامه است و بستگی دارد چگونه از آن استفاده کنیم. من در حال حاضر در چند دانشگاه تدریس میکنم و در اصل به بچههایی که آنجا تحصیل میکنند، این آموزش را میدهم. به هر حال بچهها هم خلاقیتهایی دارند که باید آنها را بارور ساخت و آورد و به تصویر کشید تا بچهها وارد این مجموعه شوند و شروع به فعالیت کنند؛ بنابراین همه چیز بستگی به این دارد که به بچهها چقدر بها داده و این فرصت را به آنها بدهیم. چون بچههای ما خیلی جلوتر از بزرگترها هستند. در گذشته فقط پدرها و مادرها به بچهها یاد میدادند. اما الان بچهها هستند که برخی موارد را به پدر و مادر یادآوری میکنند.
با توجه به خاطراتی که برخی پدرها و مادرها از اجرای شما دارند، فکر میکنم بهجز بچهها بزرگترها هم مخاطب برنامه شما در صبح بخیر ایران هستند. این طور نیست؟
بخشی که من در صبح بخیر ایران دارم یک بیدار شو است برای صبحگاهی بچهها تا با انرژی هدایت شوند و به مدرسه بروند. البته با آموزشهای خیلی ظریف و پل ارتباطی بین یک معلم و والدین بچهها است.
وقت بچهها را نمیگیریم
خوشبختانه استقبال خوبی از برنامه «بیدارشو» شد. البته مجری برنامه آقای پدرام کریمی است. با این حال خوشحالم که استقبال خوبی از برنامه شده و به نظرم مدیر شبکه و مدیر گروه اجتماعی شبکه آقای شریعت پناهی هدایت خوبی در این زمینه کردند. از پدرها و مادرها و آموزش و پرورش هم میخواهم در این راه به ما کمک کنند که راهکارهایی برای تربیت و آموزش بچهها به ما بدهند. یعنی ما سعی میکنیم با این برنامه و بخشهای نمایشی به نوعی به درس و آموزش بچهها کمک کنیم.
ضمن اینکه وقت بچهها را هم نمیگیریم و کودک را مقابل تلویزیون نگه نمیداریم. بلکه میخواهیم همراه او باشیم تا به مدرسه برود. ضمن اینکه فکر میکنم در برنامههای صبحگاهی چنین برنامهای با رویکرد توجه به مدرسه بچهها نداشتهایم، در قالب سریال و کارهای داستانی، مجموعههایی مثل «بازم مدرسهام دیر شد» بوده، اما در قالب برنامهسازی نبوده است که خوشبختانه این اتفاق در برنامه صبح بخیر ایران افتاد.
منبع: جام جم
پاسخ ها