دیشب احتمالا سختترین شب زندگی حسن یزدانی بود.
برترینها: دیشب احتمالا سختترین شب زندگی حسن یزدانی بود. حتی سختتر از شبی که طلای توکیو را 15 ثانیه به پایان دودستی تقدیم تیلور کرد. دررفتگی کتف دست راست اما اینبار زودتر از این حرفها سراغ یزدانی آمد تا دومین نقره پیاپی در پاریس نصیبش شود. مرد نقرهای اما زمانی با طلا شناخته میشد. همانجایی که کشتیگیر بانداژشده روس را سه ثانیه به پایان عقربک کرد و افسانه را آغاز کرد.
اما افسانه حالا انگار به سر رسیده. نه اینکه چون قافیه فینال را باخته این را بگوییم، هرگز! این نخستین شکست حسن نیست که کسی بخواهد از حمایتش پا پس بکشد اما باید قبول کرد که او مثل گذشته تمام یک ملت را پشت خود ندارد. از تختی سخن به میان آمده و میگویند حسن هم مثل او از تبار پهلوانهاست اما شاید پهلوانی را کشتیگیر بلغار به خرج داد که به کتف مصدوم یزدانی نزدیک هم نشد.
میدان المپیک جایی برای شوخی نیست. اگر انتخابی هست بهتر است برای همه باشد و اگر پای ایران وسط است پس صلاح این بود که با بهترین پتانسیل آهنگ پاریس میکردیم. یعنی اگر حسن مصدوم بود، بهتر نبود به سراغ فردی جایگزین میرفتیم؟ حالا نام کامران قاسمپور بیش از پیش ورد زبانهاست و برخی هم میگویند او هم مثل حسن جراحی کرده بود اما باز هم با تمام این شرایط بهتر نبود که نماینده 86کیلوگرم ایران در شرایطی برابر به پاریس اعزام میشد؟
پس از شکست دیشب یزدانی، رسول بهروش در ورزش مدیا نوشت: پایان داستان حسن یزدانی در پاریس تلخ بود. در شرایطی که تیلور، گربه سیاه همیشگی او به المپیک نرسید وحتی بروکس آمریکایی هم در کمال ناباوری اوت شد، باز هم دست یزدانی از لمس مدال طلا کوتاه ماند.
مصدومیت کهنه حسن، در میدان مرگ و زندگی عود کرد تا کاخ آرزوهای او خراب شود. در این فقره سوال و ابهام زیاد است؛ آیا اساسا یزدانی با این وضع سلامتی باید راهی پاریس میشد؟ یا این که بهتر بود یکی مثل کامران قاسمپور در المپیک حاضر باشد؟ آیا حقی ناحق شده و مصدومیتی چنین نابههنگام، تاوان همان تبعیض است؟ اینها را نمیدانیم، اما برای حسن یک حسرت بزرگ در سینه داریم؛ این که کاش در یکی از تلخترین شبهای زندگیاش، غمخواران و همدردهای بیشتری داشت.
چهار سال پیش وقتی او میباخت، همه ایران یک قطره اشک میشد که از چشمی غمگین فرود میآمد. در این مدت چه اتفاقی افتاد که دیگر از آن همه همراهی و همدلی خبری نیست و شکست و مصدومیت حسن، برای بخشی از هموطنانش چندان اهمیتی ندارد؟ چطور میشود بغض سنگنورد ایرانی همه را متاثر کند، اما کتف دررفته یزدانی نه؟ از دست رفتن این جایگاه، هزار بار غمانگیزتر از پر کشیدن طلای المپیک است…
حسین میربابا، نویسنده و فیلمساز نیز در وصف تراژدی حسن مینویسد: کشتی فینال حسن یزدانی و باخت او با وجود اینکه با یک دست مصدوم کشتی گرفت برخلاف آنچه نمایش داده شد افول اسطوره حسن یزدانی بود. در حالی که کادر فنی و مدیریت کشتی از مدتها قبل میدانستند که حسن یزدانی با این شرایط آمادگی حضور در المپیک را ندارد با برگزاری مسابقه انتخابی میان حسن و کامران قاسمپور مخالفت کردند.
در این میان رویکرد خود حسن یزدانی هم مهم است که با این نگاه ایدئولوژیک به ورزش همراهی کرد. قاسمپور بابت آنچه به مذاق آقایان خوش نیامد از حضور در المپیک جا ماند تا یک مدال طلای مسلم فدای رفتار رقیبش شود.
پاسخ ها