در توییتر، موجی به راه افتاده که کاربران با عکس هایی که خودشان ثبت کرده اند، قسمتی از آهنگ های «داریوش» را به آن نسبت داده اند
برترینها: در توییتر، موجی به راه افتاده که کاربران با عکس هایی که خودشان ثبت کرده اند، قسمتی از آهنگ های «داریوش» را به آن نسبت داده اند. در واقع به عنوان بیننده، عکسی از همه بهتر است که به آن قسمت از آهنگ داریوش تناسب بیشتری داشته باشد.
«کولی» با انتشار عکسی، قسمتی از آهنگ «شام مهتاب» داریوش را نوشت: تو دونسته بودی چه خوش باورم من...
«یاور همیشه مؤمن» از نظر «مورانیک» این شکلی بود:
برای فاطمه، «تظاهر میکنم هستی…» «آهنگ سراب ردپای تو» باغ سرسبزی بود که اصلا شکل و شمایل نبودن نداشت، این عکس واقعا معنی کلمه «تظاهر» بود:
علی، ساحل را با «سبکباران ساحلها ندیدند به دوش خستگان باریست دنیا...» توصیف کرد. برای او خستگی غروب بود، بار دنیا را ریخته بود در دریا...
این عکس، دقیقا برای این قسمت از آهنگ «مرگ شب» گرفته شده: قفس بشکن که بیزارم از آب و دانه در زندان خوشا پرواز ما حتی به باغ خشک بی باران
کاربر «د دریمر» گریزی به یکی از آهنگ های فرامرز اصلانی زده بود: دروغه، روز دوباره دورغ دیگره…«هوای گرفته بر فرق سر جنگلی سرسبز، ناراحتی این دروغ را نشان داده»
زینب، شام مهتاب را نشانه رفت... با عکسی از مهتابِ نصفه، مثلِ اواسط ماه در انتهای یک روز غمگین
کاش میشد این عکس را به صاحب اثر «هرکس که روزی یار بود اینجا مرا تنها گذاشت» نشان داد...همینقدر واقعی و در وصفِ حال فاطمه.
«یاورِ همشه مومنِ» مهاجر، غمگینتر بود، خلوتتر و نشانهای برای تنهایی و مهاجرت.
دختر سنگ، «خونه این خونهی ویرون، واسه من هزار تا خاطره داره…» را در وصف یک سفر نشان داد.. یک ترکِ وطن خاص در روزی که انگار این مهاجرت برای کسی مهم بود...
حال شیوا در این عکس غریب بود، گیج و آرام!، با این قسمت از آهنگ دستای تو: «حالا اون دستا کجاست؟ اون دوتا دستای خوب؟»
«وَهم» هم این پرواز را اینطور شرح داد: کاش من و تو می فهمیدیم؛ اومدنی، رفتنیه...
«استانکو» با این عکس، سرما را نشان داد، سرگشتی و باد را: تو برام خورشید بودی توی این دنیای سرد…
«زوها» اشعه های خسته نور در یک جستجوی ابدی، را دریابیده: نور را فریاد کشیدم تو کجایی، تو کجایی، گفتی که طلب کن تو مرا، تا که بیابی.
اگر «تن تو مثل تبر، تن من ریشه سخت» عکس بود، مهدیه به خوبی آنرا شناخته بود:
یک فنجان چای برای سیمرا، به یاد گذشته های شاید دور: هنوزم تو شبهات، اگه ماهو داری من اون ماهو دادم، به تو یادگاری..
پاسخ ها