امروز ۹ اردیبهشت سالروز تولد جمیله شیخی از جاودانترین زنان دنیای هنر است که سالها در نقشهای ماندگار خوش درخشید.
برترینها: امروز سالروز تولد جمیله شیخی از جاودانترین زنان دنیای هنر است که سالها در نقشهای ماندگار خوش درخشید. زنده یاد جمیله شیخی متولد اردیبهشت سال ۱۳۰۹ بود و آتیلا پسیانی هم در همان ماه اما با ۲۷ سال و چند روز اختلاف سنی به دنیا آمد. این دو هنرمند کار مشترک هنری چندانی با هم نداشتند. با این همه نقل است از آتیلا پسیانی که مادرش سال ۱۳۷۰ در نمایشی به نام «آئورا» که خود کارگردانی می کرد، برای اولین بار به پسرش افتخار داده بود که به روی صحنه برود و به تعبیری با او همکاری کند و بازیگرش باشد.
بازی در سریال پدر سالار و نقش مولود، خواهر همسر اسدالله خان با بازی محمدعلی کشاورز یکی از ماندگارترین نقشهای این بانوی هنرمند در تلویزیون است که سال 72 به کارگردانی اکبر خواجویی رقم خورد و به یکی از ماندگارترین نقشهای کارنامه هنری او تبدیل شد.
رضا صائمی، روزنامهنگار با انتشار سکانسی ماندگار از بازی او در این سریال نوشت: امروز اگر زنده بود نود و سه ساله می شد....'جمیله شیخی'، جنم و جذبه ای زنانه داشت که با صلابت مردانه برابری می کرد.....رویارویی او در نقش 'مولود' با 'اسدالله خان(محمد علی کشاورز)' و جدال کلامی آنها در سریال 'پدر سالار' را به یاد آورید تا اقتدارش را تداعی کنید...اقتداری که به بیان و لحن(با صدای فهمیه راستکار) و صورت و بازی جمیله شیخی گره می خورد تا صلابتی به مولود ببخشد که بتواند با صلابت مردانه اسدالله خان هماوردی کند!....گویی در برابر پدرسالاری او، دلاوری خود را رو می کرد تا او را به دوئلی برابر در نبردی جنسیتی دعوت کند!.....عصای مولود بیش از آنکه نشان پیری اش باشد، دلیری اش را برجسته تر می کرد و وجاهتش را بیشتر....مقابله با اسدالله خان، حریف می طلبید و این حریف کسی جز مولود نبود!...و کسی جز 'جمیله شیخی' نمی توانست صلابت و اقتدار مولود را به نمایش بگذارد و شمایل زنی شجاع و مقتدر را به تصویر بکشد....اقتداری با شکوه و شوکت!...یادش جاودان.
علاوه بر پدرسالار سریالهای پس از باران و تولدی دیگر نیز نمونههایی از بازی او در نقش مادری جدی و مستبد بود که او را به یکی از ماندگارترین مادران سینمای ایران تبدیل کرد که همیشه چهره ای شناخته شده از خود به جای گذاشت. به همین بهانه در این مطلب مروری کوتاه بر مادران جاودان سینما و تلویزیون داشتهایم که توصیه میکنیم تا پایان مطلب همراه ما باشید.
این آمار واقعا حیرتانگیز اســت اما حتی اگر حضور متعدد حمیده خیرآبادی در سریالهای تلویزیونــی را هم فاکتــور بگیریــم، او تجربه نقشآفرینی در بیش از 150 فیلم ســینمایی را در کارنامه خود ثبت کرده است که رکوردی دســتنیافتی برای بازیگران ســینمای ایران به حســاب میآید. خاطراتی که از زندهیاد حمیده خیرآبادی در ذهن داریم آنقدر متنوع و رنگارنگ اســت که به راحتی نمیتوانیم از میانشان دست به انتخاب بزنیم اما فارغ از مصداق نقشآفرینیهــا این یک واقعیت اســت که هر گاه صحبت از مادرانههای ســینما و تلویزیون در میان باشــد، به صورت ناخواســته ذهن بسیاری از ما به سمت شکل و شمایل خاص بیــان دیالوگها و بــروز مهربانیهــای زندهیاد خیرآبادی میرود. مگر میتــوان صحبت از مادر کرد و درخشش او در ســریال پدرسالار را در ذهن مرور نکــرد؟ ایفای نقــش او به عنوان مادر عباس آقا سوپرگوشــتی در اجارهنشینها هم فراموش نشدنی است اما وقتی صحبت از مادربزرگ میشود، ناخواسته حمیده خیرآبــادی را در نقش عزیزجون در ســریال خانه ســبز به یاد میآوریم. مادربزرگی که به همراه پدربزرگ در طبقه پایین ساختمان همیشه سبز رضا و خانوادهاش ساکن بودند و هر از گاهی برای هر یک از اعضای خانواده نقــش پناه را ایفا میکردند.
اصلا معلوم نیست اگر پسرش کارگردان نمیشد آیا مسیرش به عرصه بازیگری میافتاد یا نه، اما خودش هم شیفته ســینما و فیلم دیدن بود و این علاقهمندی قطعا در شــکلگیری هویت حرفهایاش به عنوان یک بازیگر دوستداشتنی بیتأثیر نبوده است. پرویندخت یزدانیان مادر زندهیاد کیومــرث پوراحمد کارگردان جریانســازی ســینمای ایران در دهه ۶۰ بــود که وقتی این کارگردان برای ایفای نقش مادربزرگ مجید در اثر ماندگارش یعنی قصههای مجید به دنبال گزینهای خاص میگشــت، از طرف او انتخاب شــد و راهی به عرصه بازیگری پیدا کرد. نقش بیبی چهره و کلامی منحصر به فرد نیاز داشت که گویی جمیع ویژگیهای آن را پوراحمد در مادر خود پیدا کرده بود.بیبی در قصههای مجید هرچند غالبا ســاکت و آرام بود و جز نگاههای خیره و از سر افســوس به شــلنگتخته انداختنهای مجید واکنش خاصی از خود بروز نمــیداد اما مانند بســیاری از مادربزرگها در دنیای واقعی یک تکیهگاه بود و اصلا ویژگی شاخص این سریال ماندگار، تصویر واقعی و ملموســی اســت که او از رابطه میــان یک نوجــوان و مادربزرگش ارائه کرده اســت. بخش زیادی از خاطراتی که از فرازهای مختلف این ســریال در حافظهمان به یادگار مانده اســت، مربوط به گفتوگوهای صمیمی و غیرکلیشــهای میان این دو کاراکتر است.
او فرزند حمیده خیرآبادی اســت و چه جای تعجب که تا این انــدازه در ایفای نقشهای مادرانه در ســینما و تلویزیــن، وامدار هنر مــادرش باشــد. ثریا قاســمی یکــی از آن بازیگرانی اســت که چهــره و لحن صدایش ناخواســته یادآور کاراکتر مادر در فیلمها و سریالهای مختلف اســت. بازیگری که در حال حاضر هشــتمین دهه زندگی را سپری میکند اما همچنان یکی از گزینههای اصلی برای ایفای نقش مادری مقتدر و در عین حال دلسوز است. ثریا قاســمی تا به امروز در بالغ بر 60 سریال تلویزیــون و 30 فیلم ســینمایی ایفای نقش کرده است و بیراه نیست اگر بگوییم هر یک از نقشآفرینیهایش حتی به عنوان فرعیترین کاراکتر در یک اثر، مانند قطعاتی از یک پازل، شــمایلی را در کنار یکدیگــر تکمیل کردهاند؛ شــمایلی که گویی عصارهای از تصویر مادر در ســینما و تلویزیون اســت. اگر بخواهیم بر نقش مادر تمرکز کنیم او ســریالهای ماندگاری همچــون در پناه تو، در قلب من، جراحت، شب دهم، نابرده رنج و بسیاری ســریالهای دیگر را در ویترین خاطراتمان دارد اما ثریا قاســمی در ســالهای اخیر و به عنــوان مادربزرگ بیشتر در سریال تلویزیونی بچه مهندس و ســریال خانگی آقازاده خوش درخشید.
یکی دیگر از استعدادهای دوستداشتنی سینمای ایران که به پشــتوانه کارگردانی فرزندش فرصت بروز استعدادهایش را پیدا کرد؛ رابعه مدنی است. مادر امیرشهاب رضویان کارگردان سینما که در خاطراتــش تعریف میکند کــه از همان سالهایی که مشق فیلمسازی میکرده همواره مادرش پشــتیبان اصلیاش بوده و با همین علاقه به فرآیند فیلمسازی، در مقطعی در مقابل دوربین پسرش هم ایفای نقش کرد و اینگونه به عنوان یک بازیگر تمام عیار به سینمای ایران معرفی شد. بازیگری که مادرانههای بسیاری از او به یادمان مانده است. او که بازنشسته آموزش و پرورش است، لهجه شیرین همدانی دارد و مهمترین ویژگیاش در ایفای نقش در مقابل دوربین، آرامش و صمیمیتی است که به مخاطب القا میکند. در میان تجربههای ســینمایی رابعه مدنی فیلم بوسیدن روی ماه به کارگردانی همایون اســعدیان یکی از تجربههای جذاب و ماندگار به حســاب میآید. فیلمی که مدنی در آن تصویــری متفاوت از یک مادر شــهید ارائه کرد. در قاب تلویزیون اما مهمتریــن تصویری که به عنوان یک مادربزرگ از رابعه مدنی به حافظه خود سپردهایم، مربوط به وضعیت ســفید میشود. مادربزرگی دوستداشــتی که هر یک از فرزندانش با علایق و انتظارات متفاوت به او پناه آوردهاند.
در کارنامه هنریاش ذکر شــده که فعالیت در عرصه تئاتر را در 16 ســالگی آغاز کرده و تنها دو سال بعد یعنی زمانی که 18 ساله بود، برای اولین بار در یک فیلم ســینمایی مقابل دوربین رفت. او در دهه 40 به عنوان صداپیشه و گوینده در رادیو هم فعالیت حرفهای داشت و در تمام سالهای حضورش در مقام بازیگر از حرفه صداپیشگی فارغ نشد. شاید به همین دلیل هم بخش عمدهای از خاطرات سینمایی و تلویزیونی ما از این بازیگر هم با بیان متفاوت و لحن خــاص صدایش گره خورده اســت. شمسی فضلاللهی را میتوان جزو آن دسته از بازیگران پیشکسوت ســینما و تلویزیون قرار داد که هرچند کمتر به عنوان ایفاگر نقش اصلی در یک فیلم یا سریال حضور داشتهاند اما چهره و بیانی سرشار از خاطره برای مخاطبان دارد و مجموعه نقشآفرینیهای او به ویژه در نقش مادر و مادربزرگ تبدیل به تصویری نوستالژیک از این کاراکترها در حافظه جمعیمان شده اســت. ببرای نمونه نقــش مادربزرگی که شمســی فضلاللهی در فیلم تحسین شــده یه حبه قند ایفــا کرد، یکی از ماندگارترینهاســت. فضلاللهی این اواخر در سریال خسوف در شبکه نمایش خانگی هم نقش یــک مادربزرگ متفاوت را ایفا کرده بود. اما در عرصه صداپیشگی هم نمیتواند دوبله راوی یا همان مادربزرگ در انیمیشن بامزی را فراموش کرد.
پاسخ ها