به گزارش گروه استان های اخبار از مشهد ، باتوجه به اینکه ۲۵بهمن در ایران روز عشق نامیده می شود برآن شدم تا چند جمله ای از عشق بنویسم.
به بهانه عشق در ایران؛ خراسان رضوی از دیرباز مهد عشق و تمدن بوده است چرا که فردوسی در شاهنامه داستانهای معروف عاشقانه ای چون زال و رودابه، رستم و تهمینه، بیژن و منیژه را به نظم کشیده است. او در دلدادگی زال به رودابه می گوید:
دل زال یک باره دیوانه گشت
خرد دور شد عشق فرزانه گشت
فردوسی در هیچ جای شاهنامه، چه در برابر دشمن و چه در حضور دوست،از جاده زبان پاک و شیوا منحرف نشده و مهیج ترین صحنه های عاطفی را با زبانی رسا و واژهایی پر ار حیا، نقش و نگار بسته است .
او عشق را بازیچه ندانسته، معتقد بوده که برای رسیدن به آن، تحمل مشقات و مبارزه لازم است.
آفرینش ما آدم ها به گونه ای رقم خورده است که در تمامی احوال نیک و بد، سختی و آسایش ، نبرد و آرامش، از لحظه های کوچک شیرین و شادمند حیات غافل نیستیم زیرا که از آغاز، نهاد آدمی با عشق و شادی جوانه بسته و با عشق یه وجود آمده است.
ما در طول حیات ادبی هزار و اند ساله ی خویش ، ذره ذره و لحظه لحظه عشق و معرفت را در لابه لای گنجینه ی عظیم آثار منظوم و منثور خود دریافته ایم.
شاید بعضی گمان کنند که روح رزم آوری ، جنگاوری ، حماسه آفرینی ، از تبلور عشق و زیبایی خالی است ولی کدام حماسه و کدام میدان نبرد را در جهان بزرگ شنیده یا دیده ایم که انگیزه یه عشق و مهر، آن را نیافریده باشد.
عشق به زیبایی ، میهن ،خدا ،اجداد ،نیاکان و آن چه که تجلی روح و درون انسان در آن آشکار است.
به جرات می توان گفت که همه ی دل مشغولی های آدمیزاد در تمام طول حیات بشر، به سفارش عشق بوده و پیوسته میدان جنگ، راهی به سوی ایوان دل داشته و این پدیده همان است که پهلوانان نامی و یلان نامدار ، بارها و بارها در مقابل آن به زانو در آمده اند.
و فردوسی این را به خوبی در شاهنامه به تصویر کشیده است.
اما در روزگار بحران هویت یکی از راههای حفظ هویت فرهنگی، بازگشت به آیین ها، آداب و رسوم سنتی است.
این در حالی است که دشمنان ایران زمین از راههای مختلف میکوشند ایرانیان را هر چه بیشتر نسبت به فرهنگ ملی خود بیگانه نمایند و متاسفانه در این راه موفقیتهایی هم به دست آورده اند.
برای اینکه ملتی در تفکر عقیم شود، باید هویت فرهنگی تاریخی را از او گرفت. فرهنگ مهمترین عامل در حیات، رشد، بالندگی یا نابودی ملتها است.
این خیلی تاسف بار است که با آداب و فرهنگ بیگانه بیشتر از فرهنگ خود آشنا باشیم.
متاسفانه میبینیم در این روزها جوانان ایرانی غافل از داشتههای فرهنگ ملی و آیینهای غرور انگیز کهن ایران زمین به تقلید از جوانان غربی در تدارک مراسمی به عنوان "ولنتاین" میکوشند.
ملت ایران از جمله ملتهایی است که زندگی اش با جشن و شادمانی پیوند فراوانی داشته است، به مناسبتهای گوناگون جشن میگرفتند و با سرور و شادمانی روزگار میگذرانده اند. این جشنها نشان دهنده فرهنگ، نحوه زندگی، خلق و خوی، فلسفه حیات و در کل جهان بینی ایرانیان باستان است. از آنجایی که ما با فرهنگ باستانی خود ناآشناییم، شکوه و زیبایی این فرهنگ با ما بیگانه شده است.
چند سالی ست حوالی ۲۵ بهمن ماه "۱۴ فوریه" که میشود هیاهو و هیجان را در خیابانها میبینیم.. همه جا اسم Valentine به گوش میخورد مغازههای اجناس کادوئی لوکس و فانتزی غلغله میشود.
از هر بچه مدرسهای که در مورد والنتاین سوال کنی میداند که در قرن سوم میلادی که مطابق میشود با اوایل امپراطوری ساسانی در ایران، در روم باستان فرمانروایی بوده است بنام کلودیوس دوم، کلودیوس عقاید عجیبی داشته است از جمله اینکه سربازی خوب خواهد جنگید که مجرد باشد.
از این رو ازدواج را برای سربازان امپراطوری روم قدغن میکند. کلودیوس به قدری بی رحم و فرمانش به اندازهای قاطع بود که هیچ کس جرات کمک به ازدواج سربازان را نداشت. اما کشیشی به نام والنتیوس "والنتاین"، مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری میکرد.
کلودیوس دوم از این جریان خبردار میشود و دستور میدهد که والنتاین را به زندان بیندازند. والنتاین در زندان عاشق دختر زندانبان میشود. سرانجام کشیش به جرم جاری کردن عقد عشاق، با قلبی عاشق اعدام میشود بنابراین او را به عنوان فدایی و شهید راه عشق میدانند! و از آن زمان نهاد و سمبلی برای عشق می شود.
اما کمتر کسی است که بداند در ایران باستان، نه، چون رومیان از سه قرن پس از میلاد!، که از بیست قرن پیش از میلاد، روزی موسوم به روز عشق بوده است!
جالب است بدانید که این روز در تقویم جدید ایرانی دقیقا مصادف است با ۵ اسفند، یعنی تنها چند روز پس از والنتاین فرنگی! این روز "سپندار مذگان" یا "اسفندار مذگان" نام داشته است.
فلسفه بزرگداشتن این روز به عنوان "روز عشق" به این صورت بوده است که در ایران باستان هر ماه را سی روز حساب میکردند و علاوه بر اینکه ماهها اسم داشتند، هریک از روزهای ماه یک نام داشتند.
بعنوان مثال روز اول "روز اهورا مزدا"، روز دوم، روز بهمن "سلامت، اندیشه" که نخستین صفت خداوند است، روز سوم اردیبهشت یعنی "بهترین راستی و پاکی" که باز از صفات خداوند است، روز چهارم شهریور یعنی"شاهی و فرمانروایی آرمانی" که خاص خداوند است و روز پنجم "سپندار مذ" بوده است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن که لقب ملی زمین است.
زمین نماد عشق است، چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق میورزد. زشت و زیبا را به یک چشم مینگرد و همه را، چون مادری در دامان پر مهر خود امان میدهد. به همین دلیل در فرهنگ باستان اسپندار مذگان را بعنوان نماد عشق میپنداشتند.
در هر ماه، یک بار، نام روز و ماه یکی میشده است که در همان روز که نامش با نام ماه مقارن میشد، جشنی ترتیب میدادند متناسب با نام آن روز و ماه، مثلا شانزدهمین روز هر ماه مهر نام داشت و که در ماه مهر، "مهرگان" لقب میگرفت. همین طور روز پنجم هر ماه سپندار مذ یا اسفندار مذ نام داشت که در ماه دوازدهم سال که آن هم اسفندار مذ نام داشت، جشنی با همین عنوان میگرفتند.
سپندار مذگان جشن زمین و گرامی داشت عشق است که هر دو در کنار هم معنا پیدا میکردند. در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه میدادند. مردان هم زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده، به آنها هدیه داده و از آنها اطاعت میکردند.
شاید هنوز دیر نشده باشد که روز عشق را از ۲۵ بهمن "Valentine" به ۵ اسفند "سپندار مذگان ایرانیان باستان" منتقل کنیم.
دکتر خسرو باقری استاد دانشگاه تهران درخصوص عشق در برنامه "معنای زندگی" می گوید: عشق ورزی باید آگاهانه باشد ،نباید بین عقل و عشق منافاتی باشد که اگر باشد اسمش عشق نیست. عشق برای اعتلای زندگی ضروری است.
دکتر مهرداد ناظری جامعه شناس و استاد دانشگاه در نشست علمی تخصصی جامعه شناسان می گوید: در نگاه سنتی عشق تا حد زیادی پر رمز و راز ،بعضاً دست نیافتنی و لایه لایه تعبیر می شود اما باتحولاتی که در قرن بیستم اتفاق افتاد عشق مفهوم جدیدی پیدا کرد و الزاماً عشق یک پدیده دست نیافتنی محسوب نمی شود.
"سپندارمذگان" چنان گوهر است
گرامی بدارم که تاج سر است
نه سرور شود فرد دیگر پرست
زنفی خودی، آدمی گشته پست
به" نوروز" نام آور و " مهرگان"
به " یلدا" وفا باید و مهربان
" ولنتین" بیگانه ما را چه سود
فروزی چو آتش چه نالی ز دود؟
زکیش خودی کج چو گامم شود
برازنده کی سعی و نامم شود؟
" خودآیی" خدا را به ما هدیه کدد
به نقدِ خودی،مفت هر نسیه کرد
به فرهنگِ خود، باوفایی کنیم
در این ماجرا همنوایی کنیم
امیدوارم امسال سپندارمذگان یا اسفندارمذگان را جشن بگیریم، شاد باشیم و به تاریخ و فرهنگ ایرانمان افتخار کنیم.
میدونی روز عشق یعنی چی؟ یعنی اینکه یه عاشق واقعی باید به یه نفر دل ببنده و تا آخر عمر هم عاشقانه عاشقش باشه
عاشقتم تا همیشه سپندار مذگان مبارک.
سپندار مذگان روز دلباختگان ایرانی بر تو ای ایرانی عاشق مبارک باد.
زندگی عشق است، افسانه نیست
آنکه عشق را آفرید دیوانه نیست
روز سپندارمذگان برشما ،لیلی و مجنون ایرانی مبارک باد.
امروز روز سپاس گذاری از خداوند است زیرا که عشق را آفرید تا یادمان باشد کسی هست برای عاشق بودن تا با تمام وجود به او بگوییم ،عشق من روزت مبارک
بی بهانه دوستت دارم.
زندگی نیست به جز
نم نم باران
زندگی نیست به جز
دیدن یار
زندگی نیست به جز
"عشق وصفا"
زندگی نیست به جز
حرف محبت به کسی
روز عشق ایرانی مبارک.
عشق تنها ارثیه ایست که از من به تو میرسد ؛
مرا ببخش اگر با دست های خالی
دوست داشتمت !
سپندارمذگان روز عشق ایرانی مبارک.
برای سپاس تمام مهربانیهایت روز سپندارمذگان را برگزیدم تا بگویم
برای تمام شادیهایی که با حضورت در قلبم
من هدیه کردی سپاسگذارم
روز عشق ایرانی مبارک.
"گاهی" دوست داشتن
پنهان بماند قشنگ تر است
دوست داشتن رابایدکشف کرد،
باید درک کرد، باید "فهمید"
دوست داشتن "دل میخواهد"
نه دلیل
سپندارمذگان مبارک باد.
ای کاش هر روز سپندارمذگان بود نه به خاطر هدیه هایش به خاطر اینکه یادمان باشد که عاشقیم.
ف.ک
گزارشگر: فاطمه کاووسی
پاسخ ها