کامبیز حضرتی انجمن منتقدان عضو انجمن منتقدان در گفت و گو با خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی اخبار ، گفت:فکر میکنم نگاهها با فیلم «خون شد» به سمت کارنامه این دو دهه اخیر کیمیایی میرود که اتفاقی خوب در کارنامه او محسوب می شود، ولی فکر میکنم بیش از آن که به کارنامه چند سال اخیر کیمیایی نگاه کنیم خود فیلم فضای درست و مناسبی را برای خودش انتخاب کرده است، یعنی کیمیایی را اتفاقا باید با ارجاع به سینمای خیابانی دید که در لحظات درست، فیلم هایش را در یک شمایل جدید بازسازی کرد و سعی کرد این را به ما نشان دهد.
وی افزود:کیمیایی در این سالها متهم شده که برای یک دوران دیگری فیلم میسازد، ولی «خون شد» به ما نشان میدهد که این کارگردان با همان سلیقههای سینمایی خودش حرف امروزی را میزند و مهمتر از اینکه اهالی یک خانه مهم باشد، خود خانه مهم است و قرار است این خانه را پس بگیرد، به نظرم این حرف به شدت رادیکال، امروزی و مربوط به جهانی است که با آن زیست میکنیم اگرچه المانهایی به ما نشان میدهد که مربوط به دوران دیگری است، قهرمان هایش هنوز شمایل دیگری دارند از ضامن دار استفاده میکنند و به شکل کیمیایی دیالوگ میگویند و...
حضرتی گفت:اتفاق خوب دیگر در «خون شد» این است که با یک تسلط خوب انتخابهای خوبی از نظر بازیگری داشته است. این بازیگران هیچ وقت کنار هم قرار نگرفتند و با هم گروه نشدند، اما انگار آفریده شده بودند تا در «خون شد» کنار هم قرار بگیرند و یکی از لحظات خوبشان را طی کنند.
عضو انجمن منتقدان سینما ادامه داد:حتما با شمایل سعید آقاخانی به نوعی یاد قیصر افتادیم، ولی این آدم، تنهایی پر هیاهویی دارد که خود فیلم میگوید مربوط به جهان امروز نیست، اشاره من به صحنه اکشن و عجیب و غریب آخر فیلم است که متوجه میشویم یک جهان پول محور، زیورآلات و ... امروز را قرار است فیلمساز به ما نشان دهدکه سعید آقاخانی و قهرمان مربوط به آن نیست.
وی ادامه داد:فکر میکنم کیمیایی لذت دیدن قهرمان را با این فیلم به ما داد؛ قهرمانی که در سینما تشنه دیدنش هستیم، اما این قهرمان پروری را در لحظات آخر به اوج رساند که اغراق از آن بر نمیآمد یعنی احساس میکنم کاش کیمیایی این قهرمان چاقو خورده زخمی را کمی بیشتر باورپذیرتر میکرد.
حضرتی گفت:انتظار نداریم قهرمان کیمیایی در رختخواب و روی تخت بیمارستان بمیرد حتما قهرمان سینمای خیابانی در خیابان میمیرد، ولی این اغراقی که در لحظات پایانی دیدیم میتوانست تعدیل شود، اما قصد ندارم برای فیلمساز کار کشته سینمای ایران نسخهای بپیچم فقط اینکه دلمان میخواست از مرکز تجارت جهانی، قهرمان را در شب دنبال کنیم، چون شب، جهان مخصوص این کارگردان و فیلمهای خیابانی است و قهرمان، لحظه آخر جهان خودش را دنبال کند و حالا که خانه و خانواده را کنار هم گذاشت و زخمهای زیادی روی تنش بود سراغ عشق قدیمی اش برود که می توانست این اغراق تا حدودی در فضای فیلم تعدیل شود.
پاسخ ها