به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی اخبار ،کتاب «میراث مقدس و جنگ ناتمام» با پرداختن به دلایل و زمینههای فرهنگی- اجتماعی شکلگیری پدیده کاروانهای راهیان نور، اثر اسماعیل نوده فراهانی در انتشارات سوره مهر منتشر شد.
کنجکاوی نویسنده درباره راهیان نور باعث شد، کتاب به رشته تحریر درآید. کاروان راهیان نور موضوع پژوهش نویسنده در دوره کارشناسی ارشد میشود و پس از بازنگریهای تکمیلی شکل مدون تری به خود میگیرد. این بار ماحصل پژوهشهای «اسماعیل نوده فراهانی» در قالب کتاب در دسترس مخاطبان قرار میگیرد.
نویسنده در مقدمه اثرش از وجود جریانهای فکری میگوید که سعی میکردند علوم انسانی را از طریق انتخاب موضوعهای دینی در زمینه پژوهش و زدودن مباحث کاملاً غیراخلاقی از منابع آموزشی اسلامی سازی کنند. به موازات این جریانها گروههای دیگری به واسطه چون و چرا و آشنایی زدایی در زمینه مبانی تمدن و علم غربی رهیافتهایی برای اعتلای علوم انسانی بومی به خصوص علوم اجتماعی اسلامی پیدا می کنند.
در مقدمه کتاب آمده است:
«در حال حاضر سه نوع «راهیان نور» وجود دارد: راهیان نور تجربه شده، راهیان نور دیده شده، راهیان نور تحقیق شده. راهیان نور تجربه شده یعنی همین کاروانهایی که سالیانه عدهای از مردم را برای بازدید از مناطق عملیاتی به جنوب و غرب کشور میبرند و همه زائران آن، این اردو را به نوعی زیسته و تجربه کردهاند. دوم «تصویر راهیان نور» یا راهیان نور رسانهای شده است. یعنی کاروانهایی که شبکههای تلویزیونی، رادیویی، وبسایتها، وبلاگها، مطبوعات، فیلمها و رمانها ترسیم و بازنمایی کردهاند که آن را «راهیان نور دیده شده» مینامیم؛ زیرا ما تصویر یا بازنمایی دائمیای از آن را میبینیم یا میشنویم. سوم «راهیان نور تحقیق شده» است. یعنی کاروانهایی که برنامه ریزان، مدیران، محققان و متخصصان آن را در کتابها، مجلات، گزارشها و تحقیقات، ترسیم و شناسایی کردهاند؛ این بخش بسیار خلوت است.
راهیان نور پایگاه جدال میان دو استعاره متفاوت از دفاع مقدس است؛ دفاع مقدس موزهای و دفاع مقدس ساری و جاری. دفاع مقدس موزهای، تفکری است که جنگ را تمام شده میبیند و به نامگذاری بزرگراهها به نام شهدا و محصور کردن شهید در گورهای یکدست و استاندارد بسنده میکند.
دفاع مقدس موزهای از گورستان محاصره ۱۹۴۲ در شوروی الگو میگیرد و جنگ را به اسطورههای همت و باکری محدود میکند و راه شهدا را دست نیافتنی میسازد. اما دفاع مقدس جاری و ساری نظر متفاوتی دارد: «خداوندا، این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز و ما را هم از وصول به آن محروم مکن. خداوندا، کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزهاند و نیازمند به مشعل شهادت، تو خود این چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش. خوشا به حال این ملت، خوشا به حال شما زنان و مردان، خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانوادههای معظم شهدا و بدا به حال من که هنوز ماندهام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیدهام و در برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری میکنم؛ و بدا به حال آنانی که در این قافله نبودند…»
پاسخ ها