مراسم ترحیم او روز جمعه از ساعت ۹ تا ۱۰ صبح در مهدیه شهداد و روز شنبه از ساعت ۱۴ تا ۱۶ در تکیه ام البنین واقع در کوچه ۳۰ خیابان سرباز کرمان برگزار میشود.
یادداشت از عباس تقی زاده:
شیون نقارههای امامزاده (ع) در سوگ "علی کریم"
پیرمرد صمیمی، ساده، مهربان، باصفا، دوست داشتنی و خوش قلب و باخدای شهداد که سالهای سال هر صبح پیش از برآمدن خورشید و هر عصر پیش از غروب در صحن امامزاده زید (ع) شهداد بر نقارهها مینواخت و آیین نوبت نوازی را که فقط و فقط در بارگاه ملکوتی امام رضا (ع) اجرا میشود در شهداد حفظ کرد و به نسلهای بعد سپرد، صبح پنجشنبه ۲۶ دی در کنار همان امامزادهای (ع) که به آن دل بسته بود چشم از جهان فروبست و عصر پنجشنبه در چند قدمی نقارههای چندصدساله در کنار "صفه تاریخی صفا" در صحن امامزاده زید (ع) در خاکی که دوستش داشت و بر آن سجده دلدادگی میگذاشت، آرام گرفت.
غروب پنجشنبه نقارهها نواختند؛ اما، خبر از رفتن میدادند درست در لحظاتی که او بر دوش همشهریانش تشییع میشد و در خانه ابدی آرام میگرفت، نقارههای امامزاده (ع) مینواختند و مویه میکردند؛ اما، او رفته بود و روحش آرام گرفته بود.
"علی کریم شجاعی" ۹۴ سال سن داشت و حالا وظیفه حفظ این سنت دیرینه بر عهده فرزندان و نوهها و علاقه مندانی است که تربیت کرده است.
نقاره نوازی علاوه بر پیش از طلوع و غروب خورشید در عزاداریهای ماه محرم هم اجرا میشود. اصلا محرم در شهداد کهن با صدای نقارههای علی کریم در همه خانههایی که روضه میخوانند، آغاز میشد.
علاوه بر این در سحرهای ماه مبارک رمضان، صدای نقارههای او بود که روزه داران را برای سحر بیدار میکرد.
علی کریم شجاعی، باخدا بود و به تمام معنا زلال و صمیمی، اهل دل و دست به دعا، فرزندانش را بسیار دوست داشت و پای ثابت دعاهایش سلامتی آنها بود.
دلی داشت پهناورتر از کویری که همسایه آن بود و دستانی سخاوتمندتر از آسمان، روحی بلند و عرفانی نهفته که بیش از همه با امامزاده زید (ع) رفیق و همراز بود و با نواختن نقاره اوج میگرفت.
رفته و نقارهها از رفتنش خبر میدهند، دیگر آن پیرمرد نازنین سر کوچه و جلوی خانه اش نمینشیند و به گنبد امامزاده (ع) چشم نمیدوزد. نیست تا با شوق و ذوق جواب سوال رهگذران و زائران را بدهد.
او با کهولت سن نگذاشت تا آیین نوبت نوازی نقاره در امامزاده زید (ع) شهداد خاموش شود و حالا تداوم این کهن رسم و دیرینه آیین برعهده تک تک ما و به ویژه فرزندان و نوادگان اوست.
به قول دخترم:
برخیز بار دگر و نقارهای نواز
برخیز علی کریم، صفه دست تنهاست
جاری است دست تو در رونق سحر
در کوچههای شهر بوی اذان بپاست.
پاسخ ها