به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی اخبار ، ایرانیان از قدیم تاکنون، بلندترین شب سال را جشن میگرفتند. حافظ خوانی و شاهنامه خوانی یکی از رسوم این شب است؛ این رسم، به این صورت برگزار می شود که بزرگ خانواده به دیوان حافظ تفأل میزند و قسمتی از شاهنامه را میخواند. در این گزارش قرار است بنابر رسم همیشگی نخست شعری از حافظ شیرازی سپس بخشی از شاهنامه فردوسی را بیاوریم:
شعر حافظ:
در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست
مست از میو میخواران از نرگس مستش مست
در نعل سمند او شکل مه نو پیدا
وز قد بلند او بالای صنوبر پست
آخر به چه گویم هست از خود خبرم، چون نیست
وز بهر چه گویم نیست با وی نظرم، چون هست
شمع دل دمسازم بنشست چو او برخاست
و افغان ز نظر بازان برخاست چو او بنشست
گر غالیه خوشبو شد در گیسوی او پیچید
ور وسمه کمانکش گشت در ابروی او پیوست
بازآی که بازآید عمر شدهی حافظ
هرچند که ناید باز تیری که بشد از شست
این شعر را با صدای عبدالحمید ضیایی بشنوید.
دانلود
شاهنامه خوانی:
کنونای خردمند وصف خرد
بدین جایگه گفتن اندرخورد
کنون تا چه داری بیار از خرد
که گوش نیوشنده زو برخورد
خرد بهتر از هرچه ایزد بداد
ستایش خرد را به از راه داد
خرد رهنمای و خرد دلگشای
خرد دست گیرد به هر دو سرای
ازو شادمانی و زویت غمیست
وزویت فزونی وزویت کمیست
خرد تیره و مرد روشن روان
نباشد همی شادمان یک زمان
چه گفت آن خردمند مرد خرد
کا دانا ز گفتار از بر خورد
کسی کو خرد را ندارد ز پیش
دلش گردد از کردهی خویش ریش
هشیوار دیوانه خواند ورا
همان خویش بیگانه داند ورا
ازویی به هر دو سرای ارجمند
گسسته خرد پای دارد به بند
خرد چشم جانست، چون بنگری
تو بی چشم شادان جهان نسپری
نخست آفرینش خرد را شناس
نگهبان جان است و آن سه پاس
سه پاس تو چشم است و گوش و زبان
کزین سه رسد نیک و بد بی گمان
خرد را و جان را که یارد ستود
و گرمن ستایم که یارد شنود
حکیما چو کس نیست گفتن چه سود
این پس بگو کافرینش چه بود
تویی کردهی کردگار جهان
ببینی همی آشکار و نهان
به گفتار دانندگان راه جوی
به گیتی بپوی و به هرکس بگوی
ز هر دانشی، چون سخن بشنوی
از آموختن یک زمان نغنوی
چو دیدار یابی به شاخ سخن
بدانی که دانش نیاید به بن
این شعر را با صدای فرید حامد بشنوید.
دانلود
پاسخ ها