این تازه بخش کوچکی از شیطنتها و پرتحرکی ماهان است؛ چراکه وقتی در کلاس پیش دبستانی هم حضور پیدا میکند، مربی پیش دبستانی از راه رفتن بی مورد او در کلاس و بی توجهی به برنامه آموزشی سخت گلایهمند است و خلاصه ...
این شرح حال کوچکی از کودکانی است که در دوران کودکی از تحرک و جنب و جوش فراوان و غیر طبیعی برخوردارند و در خانه، مدرسه و خیابان آرام و قرار ندارند و اسباب دردسر برای خانواده و دیگران هستند.
اختلالات پیش فعالی و نقص توجه، شایعترین اختلالی است که در دوران کودکی حتی تا بزرگسالی میتواند ادامه پیدا کند و شیوع آن بین ۵ تا ۷ درصد گزارش شده است
داشتن این نشانهها و نیز حرکتهای خطرناک رفتاری لحظهای که بسیاری از آنها پشیمان کننده و آسیبرسان هستند؛ از جمله نشانههای بروز بیماری است که به آن «بیش فعالی» میگویند.
بیش فعالی که به اختصار ADHD خوانده میشود، نوعی اختلال رفتاری رشد، اختلال در سیستم شناختی، هیجانی و کنترلی است.
به عبارت دیگر میتوان بیان کرد که قدرت برنامه ریزی و سازماندهی کافی برای انجام کارهای مختلف در این افراد پایین بوده و به طور خلاصه بدون فکر عمل میکنند و غالبا منجر به پایین آمدن تمرکز و ناتوانی در یادگیری میشود.
اختلالات پیش فعالی و نقص توجه، شایعترین اختلالی است که در دوران کودکی حتی تا بزرگسالی میتواند ادامه پیدا کند و شیوع آن بین ۵ تا ۷ درصد گزارش شده است؛ یعنی از هر ۱۰۰ کودک ۷ کودک به این اختلال مبتلا هستند.
این اختلال مربوط به کارکرد بد مغز است و در واقع مهمترین کارکرد مغز که روی رفتارهای ما تاثیرگذار است، کارکرد کنترلی است که میتواند رفتارهای ما را کنترل کند تا بتوانیم خودمان را متناسب با شرایطی که در آن قرار گرفته ایم، وفق دهیم.
در کودکان این کنترل ضعیف است و به همین دلیل رفتارهای آنها بیش از حد معمول است و در کنار پرتحرکی، رفتارهای بدون فکر از آنها بیشتر دیده میشود و نمیتوانند برای انجام کارهای خودشان، تحمل و فکر کنند و این ناتوانی در کنترل، منجر به ناتوانی آنها در تمرکز روی مسائلی مانند درس خواندن میشود.
مهمترین راه درمان این بیماری، درمان دارویی است که میتواند به تقویت رفتار کنترلی مغز کمک کند. همچنین علاوه بر دارو، یکسری آموزشهای رفتاری است که به خانواده کودک و کودک داده میشود تا بتوانند کنترل بیشتری روی رفتار و تمرکز و توجه کودک داشته باشند.
بیش فعالی دارای ویژگیهای بارزی است که شامل پرتحرکی، کمبود توجه و تمرکز، بروز اعمال ناگهانی و غیرقابل پیش بینی میشود.
اختلالات پیش فعالی و نقص توجه، شایعترین اختلالی است که در دوران کودکی حتی تا بزرگسالی میتواند ادامه پیدا کند و شیوع آن بین ۵ تا ۷ درصد گزارش شده است
انواع بیش فعالی در کودکان
نوع اول بیش فعالی؛ این گروه معمولا فعالیت بالایی دارند و از نشانههای آن میتوان این علائم را ذکر کرد؛ دست و پای بی قرار، ترک صندلی یا ترک محل نشستن، بالا رفتن از دیوار راست، نمیتوانند بی سر و صدا باشند، در حال حرکت به نظر میرسند، زیاد حرف میزنند، تحمل انتظار ندارند به عنوان مثال قبل از پایان سوال، جواب میدهند و بدون توجه به عواقب، کارشان را انجام میدهند.
فریبا عربگل، فوقتخصص روانپزشکی کودکان در گفتگو با خبرنگار سلامت خبرگزاری فارس، درباره «بیماری بیشفعالی در کودکان و نشانههای بالینی آن»، اظهار داشت: اختلال بیشفعالی و کمتوجهی یکی از شایعترین اختلالات روانپزشکی در کودکان و نوجوانان است و بیشتر در سنین مدرسه تشخیص داده میشود؛ یعنی وقتی کودک دوران مدرسه را آغاز میکند و قرار است کار ساختاری آموزشی انجام گیرد بیشتر والدین در این سنین متوجه این بیماری میشوند.
وی با اشاره به علایم بالینی این بیماری، گفت: بیشفعالی ۳ دسته علامت اصلی دارد که شامل پرتحرکی، رفتارهای تکانشی و اختلال توجه و تمرکز است.
این فوقتخصص روانپزشکی کودکان اضافه کرد: نشانههای پرتحرکی به این شکل است که این کودکان مدام حرکت و جنبوجوش داشته و لحظهای آرام و قرار نمیگیرند و خانواده از پرتحرکی این کودکان گلایهمند هستند؛ به خصوص در شرایطی که کودک از محیط خانواده جدا شده و به مکانهای جدیدتری میرود این مشکل بیشتر خود را نشان میدهد.
عربگل افزود: دلیل این موضوع این است که محرکهای محیطی وقتی زیاد میشود کودک دیگر کنترلی در رفتار خود ندارد؛ البته پرتحرکی اولین علامتی است که با افزایش سن کاهش پیدا میکند؛ یعنی هر چه سن کودک پایینتر باشد، پرتحرکی خود را بیشتر نشان میدهد.
این فوقتخصص روانپزشکی کودکان افزود:کودکان سنین ۲ تا ۳ سالگی مدام در حال دویدن و تحرک هستند و در خیابان قابل کنترل نبوده و متوجه بروز خطر نیستند؛ در نتیجه والدین احساس میکنند وقتی با چنین کودکانی بیرون میروند، نمیتوانند این کودکان را کنترل کنند.
وی خاطرنشان کرد: در دوران پیشدبستانی یا دبستان مربیان این کودکان گزارش میکنند که آنها آرام و قرار ندارند، در جای خود نمینشینند، تحمل کلاس را نداشته و در داخل کلاس راه میروند یا وقتی با اسباببازیها بازی میکنند، مدام آنها را عوض میکنند.
این فوقتخصص روانپزشکی کودکان متذکر شد: وقتی این کودکان به دوره ابتدایی وارد میشوند شدت پرتحرکی آنها کاهش مییابد؛ به شکلی که وقتی روی صندلی نشستهاند بیقرار بوده و تکان میخورند و آرام نمینشینند. معلم این کودکان از این موضوع شکایت دارد که این کودک مرتب در حال جنب و جوش در صندلی خود است، اما این پرتحرکی مانند دوره پیشدبستانی که کودک در کلاس راه میرود، نیست.
عربگل بیان داشت: وقتی کودک وارد دوره نوجوانی میشود این پرتحرکی ممکن است به صورت تظاهرات بیرونی نباشد و ما متوجه پرتحرکی نشویم، اما نوجوان خود احساس بیقراری درونی داشته باشد و وقتی مینشیند؛ به ویژه در موقعیتهای خستهکنندهای مانند کلاس درس یا در جلسات سخنرانی، احساس خستگی و بیقراری میکند.
وی ابراز داشت: هر چه سن کودک به سمت نوجوانی پیش میرود این بیقراری تبدیل به بیقراری درونی میشود و اولین علامتی است که در این کودکان بهبود پیدا میکند. دومین علامت این بیماران رفتارهای تکانشی است؛ یعنی کودک بدون اینکه فکر کند که عاقبت کارش چه میشود، کاری را انجام میدهد یا حرفی را میزند؛ به عبارتی کارهای نسنجیده انجام میدهد و به صورت لحظهای تصمیم میگیرد و به دلیل اینکه این کار را با فکر انجام نمیدهد، ممکن است پیامدهای منفی داشته باشد و بعد از انجام آن پشیمان شود.
این فوقتخصص روانپزشکی کودکان با اشاره به مصادیق رفتاری چنین کودکانی در مدارس، تصریح کرد: در این باره میتوان کودکی را مثال زد که در مدرسه با دیگر دانشآموزان دعوا میکند، آنها را هل داده و ممکن است باعث آسیب به کودکان دیگر شود، اما علیرغم اینکه به چنین کودکانی تذکر داده میشود، باز این رفتارهای تکانشی توسط آنها تکرار میشود.
عربگل با اشاره به علت تکرار رفتارهای تکانشی در چنین کودکانی، یادآور شد: این رفتارها به دلیل این است که مغز این کودکان حالتی دارد که تجربیات قبلی برای آنها درس و عبرتی نمیشود تا در آینده آنها را مورد استفاده قرار دهند؛ یعنی در کودک یا فرد بزرگسالی که رفتارهای تکانشی ندارد و یک تجربه منفی را دارد هنگام تصمیم و یا انجام کاری این تجربه منفی به آنها کمک میکند، اما در کودکان بیشفعال و کمتوجه تجربههای منفی باعث بازدارندگی آنها از انجام کاری نمیشود.
وی اظهار داشت: رفتارهای تکانشی در سنین ۱۰ تا ۱۲ سالگی کاهش مییابد؛ ضمن اینکه اختلال توجه و تمرکز به عنوان سومین علامت کودکان بیشفعال، تظاهرات بالینی دارد؛ این اختلال بیشتر با مسائل تحصیلی کودکان ارتباط دارد؛ اینکه کودک میخواهد درس بخواند، اما دچار مشکل میشود؛ به شکلی که انجام تکالیف خود را با تأخیر روبهرو میکند، بینظم بوده، مدیریت زمان و برنامهریزی ندارد، وسایل خود را گم کرده و یا در مدرسه جا میگذارد و معلم کودک از حواسپرتی آن شکایت دارد.
این فوقتخصص روانپزشکی کودکان ادامه داد: والدین این کودکان که دچار اختلال توجه و تمرکز هستند ممکن است این طور بیان کنند که کودک آنها دچار ناشنوایی شده و باید چندین بار حرفی را به آنها بگوییم، اما آنها به آن توجهی نمیکنند؛ در نتیجه وقتی این کودکان وارد مدرسه میشوند به دلیل اختلال در یادگیری آموزش آنها تحت تأثیر قرار میگیرد.
وی اضافه کرد: دلیل این موضوع این است که درس خواندن عملکرد مغزی خاصی میخواهد که در کورتکس پیشانی ما باید عملکردهای اجرایی ما خوب کار کند و به دلیل اینکه در این کودکان این عملکرد خوب کار نمیکند؛ در نتیجه فرایند یادگیری با اختلال مواجه میشود.
عربگل درباره «تفاوت رفتار بیشفعالی با رفتار نرمال»، گفت: کودکانی که حالت نرمال دارند عملکرد خوبی داشته یعنی ممکن است کودکی پرتحرک باشد و ما احساس کنیم فعال است، اما کسی از آن شکایتی ندارد؛ به عبارتی رفتارهای تخریبی و رفتارهایی که به خود و دیگران آسیب برساند ندارد؛ ضمن اینکه عملکرد درسی و کاری خوبی دارد و سرعت عمل آن بالاست و کارهای خود را انجام میدهد.
این فوق تخصص روانپزشکی کودکان ادامه داد: وقتی یک اختلال روانپزشکی وجود داشته باشد مانند پرتحرکی، وسواس و اضطراب از یک حدی بگذرد، در عملکرد ما مشکل ایجاد میکند. این عملکرد یکی در حوزه ارتباطی است؛ یعنی ارتباط با دیگران دچار مشکل میشود؛ یکی در مراقبت از خودمان است و دیگری در عملکرد تحصیلی و شغلی است؛ یعنی اگر ما علامتی داشته باشیم که در این حوزهها دچار اختلال شویم، این رفتار تبدیل به یک اختلال خواهد شد.
*خانواده کودکان بیش فعال از مهمانی رفتن خودداری میکنند
وی اضافه کرد: پدر و مادر کودکان بیشفعال تصمیم میگیرند به دلیل عملکرد فرزندشان مهمانی نروند یا مهمانی به خانه آنها نیاید؛ یعنی عملکرد ارتباطی کودک دچار مشکل شده و خانواده میبیند که در حضور مهمانان کودکان به حدی رفتار نامناسب میکند که منجر میشود مهمانان فکر کنند که این کودک چقدر بد تربیت شده است یا در سر کلاس معلم شکایت میکند این کودک نظم کلاس را به خاطر بیقراری زیادی که دارد به هم زده و این کودک با دیگر دانشآموزان سازگاری ندارد.
عربگل در پاسخ به این پرسش که «این اختلال از چه سنی شروع میشود و آیا افراد بزرگسال نیز میتوانند بیشفعال باشند؟»، گفت: البته اختلال تمرکز و توجه مختص دوران کودکی نیست، اما معمولاً در کودکی باید بیشفعالی از زیر سنین ۱۲ سالگی شروع شود که بتوانیم بگوییم آن یک اختلال است؛ یعنی اگر در سنین ۱۵ تا ۱۶ سالگی این علایم نشان داده شود آن را بیشفعالی تشخیص نمیدهیم.
این فوق تخصص روانپزشکی کودکان یادآور شد: ۴۰ درصد از کودکان بیشفعال وقتی به سنین نوجوانی میرسند خوب میشوند و دیگر به درمان نیاز ندارند، اما در ۶۰ درصد موارد این اختلال ادامه پیدا میکند.
وی افزود: شیوع بیشفعالی در بزرگسالی ۴ درصد است؛ یعنی از هزار فرد بزرگسال، ۴ نفر ممکن است دچار بیشفعالی و کمتوجهی شوند؛ ضمن اینکه میزان شیوع بیشفعالی در کودکان و در سنین مدرسه ۷ تا ۱۲ درصد است.
عربگل با اشاره به نقش ژنتیک در بروز بیشفعالی، گفت: ژنتیک نقش مهمی در ایجاد این بیماری دارد و ۹۰ درصد کودکان بیشفعال بُعد ژنتیکی دارند و اگر والدین سابقه بیشفعالی داشته باشند حدود ۵۵ درصد ممکن است فرزندان آنها نیز بیشفعال شود؛ ضمن اینکه ۱۰ تا ۱۵ درصد علت بیشفعالی ممکن است به حوادث دوران بارداری یا زایمان مربوط باشد؛ برای نمونه نوزاد دچار کمبود اکسیژن شده یا مصرف برخی دارو در دوران بارداری باعث بروز این اختلال شود، اما نقش ژنتیک حرف اول را در بروز بیماری بیشفعالی دارد.
نوع دوم بیش فعالی؛ این گروه بر خلاف گروه قبلی فعالیت بالایی ندارند، اما در توجه و تمرکز دچار مشکلند. در حقیقت این افراد حضور فیزیکی دارند، اما فکر و حواسشان جای دیگری است و از نشانههای آن میتوان گفت: از روی بی دقتی دچار اشتباه میشوند، در حفظ توجه بیش از ۵ دقیقه مشکل دارند، گوش نمیدهند.
این نوع اختلال در پسرها شایعتر از دخترهاست و تاکنون دلیل مشخصی برای بروز آن پیدا نشده است.
کودکان بیش فعال معمولا قبل از ورود به مدرسه و از حدود ۳ سالگی به بعد شناسایی میشوند؛ البته والدین باید توجه داشته باشند که فعالیت زیاد کودک به تنهایی از علائم بیش فعالی نیست.
کودک بیش فعال در خانه، مهدکودک و محیطهای اجتماعی یک نوع رفتار را از خود بروز میدهد، اما اگر کودک فقط در یکی از این محیطهای این رفتار را بروز دهد احتمالا نوع تربیت و رفتار والدین باعث این رفتار کودک بوده و هیچ نشانهای از اختلال بیشفعالی در کودکان نیست. برای تشخیص این نوع اختلال، کودک باید حداقل ۶ ماه مجموعهای از این علائم و نشانهها را داشته باشد.
مهناز استکی، روانشناس کودکان در گفتگو با خبرنگار سلامت خبرگزاری فارس، درباره «بیماری بیشفعالی در کودکان»، اظهار داشت: موضوع مهم در بیماری بیشفعالی تشخیص درست آن است؛ چرا که معمولاً ما در تشخیص این بیماری دچار مشکل میشویم.
وی با اشاره به سه نشانه مهم بیماری بیشفعالی، گفت: این علایم، چون شبیه هم هستند تشخیص آن سخت است. کودکانی که دچار افسردگی و اضطراب هستند علایم آنها شبیه بیشفعالی است؛ ضمن اینکه کودکان دچار بیشفعالی اختلال در توجه دارند؛ همچنین کودکانی که از لحاظ توانمندی هوشی مشکل دارند علایمی مانند بیشفعالی را نشان میدهند.
این روانشناس کودک اضافه کرد: اگر بتوانیم علایم مشابه را از هم جدا کنیم، کودکانی که بیشفعال هستند معمولاً از لحاظ هوشی در مرتبه بالایی قرار ندارند؛ در نتیجه ممکن است سطح هوش آنها متوسط و پایینتر از این حد باشد. اگر این طور باشند آنها بیشفعال بوده و بر اساس علایم این کودکان میتوان یکسری درمانها را برای آنها پیشنهاد کرد.
استکی درباره «نقش ژنتیک در بروز بیشفعالی در کودکان»، خاطرنشان کرد: ژنتیک در بروز این بیماری نقش دارد، اما اثر عوامل محیطی در بروز این بیماری بیشتر است؛ مانند آلودگی هوا، آلودگی صوتی و وجود مشکلات در سیستم ادراک شنیداری، از جمله عواملی است که باعث ایجاد بیشفعالی و تشدید آن میشود. وجود مشکلات خانوادگی باعث میشود علایم اضطرابی خود را به صورت بیشفعالی در کودکان نشان دهد؛ در نتیجه نقش عوامل محیطی در بروز این بیماری بیشتر است.
وی درباره درمان این بیماری، افزود: درمان این بیماری چند وجهی است؛ وقتی بیمار را بستری کنیم، متوجه میشویم که بیش از ۵۰ درصد آنها در ادراک شنیداری دچار مشکل هستند و باید این موضوع اصلاح شود.
این روانشناس کودک با تأکید بر اینکه نقش خانواده در پیشگیری از بروز این بیماری بسیار مهم است، متذکر شد: اگر خانواده اضطراب بالایی داشته باشد باعث انتقال به کودکان میشود. معمولاً یکسری تکالیف است که باید در قبال این کودکان انجام دهیم.
استکی تصریح کرد: کودکانی که دلبستگیهای ناایمن دارند علایم بیشفعالی را نشان میدهند؛ به همین دلیل ما معمولاً مجبوریم این دلبستگی به والدین را در آنها ایجاد کنیم؛ در نتیجه یکسری تکالیف است که والدین باید بسته به سن کودک و اختلالی که در آن وجود دارد انجام دهند تا نیاز به دارو پیدا نکند؛ چرا که اگر کودک دارو استفاده کند معمولاً در چند ماه اول علایم بیشفعالی کاهش پیدا میکند، اما بعد از مدتی دارو دیگر جواب لازم را نمیدهد.
وی ابراز داشت: دارو در واقع یادگیری ایجاد نمیکند، اما اگر علایم شدید باشد ابتدا باید دارو و روشهای دیگر را استفاده کرد و سپس دارو باید قطع شود و روشهای دیگر ادامه پیدا کند؛ در نتیجه این بیماری قابل کنترل است؛ به شرطی که روند درمان بر اساس آنچه درمانگر میگوید، پیش برود.
با شناسایی به موقع علایم این بیماری، میتوان تا حد زیادی آن را کنترل کرد. دارو درمانی، رفتار درمانی و بازی درمانی جز درمانهایی است که برای کنترل بیش فعالی کودکان انجام میشود؛ ضمن اینکه از جمله توصیههایی که به مادران میشود این است که به هیچ عنوان از تنبیه بدنی استفاده نکنند؛ زیرا سبب تشدید این اختلال در کودک میشود.
منبع: فارس
پاسخ ها