به گزارش گروه وبگردی اخبار ،پروفسور حبیباله هدایت در سال ۱۲۹۹ در شهرضا متولد شد، او فرزند حاج علی (معروف به حاج ناظم) بود، دوره ابتدایی را در شهرضا گذراند و دوره دبیرستان را در اصفهان به پایان برد، تحصیلات خود را در دانشکده پزشکی تهران گذرانید دوره انترنی در بخش جراحی زنان و زایمان را به اتمام رسانید.
در سال ۱۳۲۷ عازم فرانسه شد و ضمن دوره تخصصی زنان و زایمان و دورههای تخصصی بهداشت صنعتی و طب کار را با موفقیت گذراند، در رشتههای دکترای پزشکی در شاخه تخصص زنان و بهداشت عمومی و صنعتی از فرانسه و علوم تغذیه از انگلستان تحصیل کرد، او پس از بازگشت به ایران انستیتو علوم تغذیه، انجمن دیابت ایران، انستیتو بهداشت کار را تأسیس کرد.
پروفسور حبیب الله هدایت در ۱۳۳۱ به ایران مراجعت کرد و ابتدا در کلینیکی به نام حافظ با همکاری پزشکان سرشناسی، چون دکتر نهاوندی، دکتر بهار، دکتر بهی، دکتر نامی و چند پزشک دیگر مشغول به کار شد.
در ۱۳۳۲ این کلینیک به عللی تعطیل شد و دکتر هدایت نیز به جهت داشتن ذوق پزشکی اجتماعی و رشته تخصصی خود تصمیم به تأسیس انستیتو بهداشت صنعتی و کار گرفت که از سوی وزارت بهداری آن زمان مورد موافقت قرار نگرفت، اما بالاخره دکتر هدایت موافقت وزارت بهداری را برای بررسی وضعیت بهداشتی کارگران سراسر کشور کسب کرد.
وی با بررسی احوال کارگران چند استان مثل اصفهان، یزد، کرمان و وضع رقتبار و اسفناک دختران جوان مشغول به کار در کارخانجات قالیبافی کرمان که بیشتر دچار فقر و کمبودهای آشکار تغذیهای بودند، آنچنان او را متاثر کرد که تصمیم گرفت راه حلی برای این مسأله و مشکلی که بسیاری دیگر از مردمان کشور از آن رنج میبردند، بیابد.
به دنبال این تفکر و تحول روحی که ناشی از نهایت نوع دوستی و عواطف او بود از عمری که برای اخذ تخصصهای پزشکی در زمینههای زنان و زایمان، بهداشت صنعتی و کار صرف نظر میکند و این یک تفکر ابداعی نبود، بلکه متأثر از ضربان دلی پر مهر و عطوفت انسانی بود که از کرمان آغاز شد و این یک مسیر سخت و دشوار بود و به قول خودشان، «نه من در زمینه تغذیه تخصصی داشتم و نه شخص دیگری در آن زمان در کشور به عنوان متخصص تغذیه وجود داشت».
هدایت این بار به جای فرانسه، سراغ مشهورترین استاد و متخصص علوم تغذیه، پرفسور پلات که رئیس دپارتمان تغذیه دانشگاه لندن بود به انگلستان روانه شد و با وجود مقررات سخت و سنتی دانشگاه لندن، بالاخره برای اخذ تخصص در آنجا پذیرفته شد و پس از طی دوره تخصصی به ایران مراجعت کرد و برای تأسیس انستیتو تغذیه و صنایع غذایی را دنبال کرد و این موضوع را با دکتر جهانشاه صالح وزیر بهداری وقت که سابقه آشنایی با وی را نیز داشت در میان گذاشت.
دکتر صالح نیز به علت عدم وجود سازمان و بودجهای به این نام وی را منصرف و پست مدیر کل بهداری و پست شهرداری تهران را به وی پیشنهاد کرد، ولی دکتر هدایت به دنبال هدف خود بود.
بالاخره در سال ۱۹۴۰ اولین سنگ بنای انستیتو تغذیه و صنایع غذایی ایران ابتدا با نام «انستیتو تغذیه و خواروبار ایران» گذارده میشود و سخت است باور کنید که تشکیل این انستیتو ابتدا از چند اتاق به عنوان کلاس، آزمایشگاه، کتابخانه شروع شد.
دکتر هدایت با تلاش زیاد توانست همکاری سازمان بهداشت جهانی WHO، خواروبار جهانی FAO، یونیسف و همکاری انجمنهای فرهنگی فرانسه و انگلیس را برای توسعه و رشد این انستیتو جلب کند و بدین طریق توانست عدهای از کارمندان فنی و دانشجویان را برای مطالعه و تکمیل معلومات به فرانسه اعزام کند.
این کشورها بورس در اختیار انستیتو گذاشتند که این عده برای احراز تجربه و کارشناسی باید بخشی از آموزشهای خود را در لندن و پاریس میگذراندند.
با اتمام ساختمان بیمارستان فیروزگر، انستیتو که به عنوان مهمان موقت در آنجا مستقر شده بود باید آنجا را تخلیه میکرد که بعد از ماجرای زد و خوردهای دکتر هدایت با وزیر بهداری وقت «دکتر آموزگار» و معاونین او، بالاخره توانست مبلغ هزار تومان آن هم به عنوان قرض برای اجاره محل جدید انستیتو اخذ کند.
با هر زحمت و مرارتی بود به منزل اجارهای جدید نقل مکان کرد که پس از مدت کوتاهی برای توسعه کلاسها و بخش آموزشی، محل جداگانهای در نظر گرفته شد و بالاخره دانشکده علوم تغذیه و صنایع غذایی تأسیس و تشکیل شد، بدون هیچ اغراق این موفقیتها را فقط شخصیت استثنایی او میتوانست به دست آورد.
اکنون «انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع غذایی» و «دانشکده علوم تغذیه و صنایع غذایی» از به بار نشسته نهالی است که سالها پیش در چند اتاق کوچک بیمارستان فیروزگر، به دست دکتر هدایت کاشته شد.
در ابتدای کار قسمت عمده تدریس در تمام زیر مجموعههای تغذیه و بهداشت و دروس صنایع غذایی و آزمایشگاهها به وسیله خود دکتر هدایت انجام میشد، اما پس از تدوین کامل برنامهها برای کاستن از بار سنگین آموزش از استادان، چون دکتر امین کیوان، دکتر بلاغی، مهندس احمدی، مهندس حیدری، دکتر فرخنده، دکتر شیرین لو، دکتر سروری که توسط خود دکتر هدایت برای همکاری دعوت به عمل آمد.
دانشجویان این دوره بر خلاف سایر دانشکدهها باید حدود ۱۸۰ واحد میگذراندند و این موضوع گاهی مورد اعتراض دانشجویان قرار میگرفت که حدود سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۶، خوشبختانه وجود استادان دانشمند و کثرت واحدهای درسی به بهترین وجه ممکن به ثمر رسید.
شاگردان خوبی که ماحصل این همه حوصله و زحمات دکتر هدایت تربیت شدند در حال حاضر مردان و زنان موفق علوم تغذیه و صنایع غذایی هستند که در تجارت یا در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی در ایران و سراسر گیتی با سمتهای علمی و با رتبههای استاد و محقق برجسته و مسؤولیتهای صنعتی در سطح فوقالعاده بالا مشغول به کار هستند.
از فعالیتهای این استاد گرانمایه میتوان به تأسیس انستیتو تغذیه و صنایع غذایی ایران، تأسیس درمانگاه حافظ، تأسیس نخستین دانشکده صنایع غذایی در ایران، مدیر کل بهداری استانهای گیلان و تهران، تأسیس انجمن دیابت ایران در سال ۱۳۵۰ و نویسنده ۶ کتاب، ۳۳ مقاله علمی و بیش از ۵۰ گزارش تحقیقاتی بر تغذیه و بیش از ۱۰۰ حضور در کنفرانس ملی و بینالمللی و پایهگذار مجله تغذیه اشاره کرد.
رئیس انجمن علوم و صنایع غذایی ایران درباره پروفسور هدایت، میگوید، هدایت دانشمندی به تمام معنا کامل بود، نام نیکی در این دنیای فانی به جا گذاشت، از زندگی او بایستی درسهای فراوان گرفت.
محمد حسینی پروفسور هدایت را قدرشناس محبت میداند و اعتقاد دارد، خیلی مهم است که قدر کسانی که به تو نیکی کردند بدانی را از یاد نبری، کاری کوچک برای او انجام شد و تا آخر قدرشناس بود.
وی با اشاره به زندگی سالم پروفسور هدایت گفت: هدایت سالم زندگی کرد، هم در مسائل شخصی و هم در مسائل اجتماعی به همین دلیل ۹۳ سال زندگی کرد، حرص مقام و پول نداشت، پستهای زیادی به او پیشنهاد شده بود، اما نپذیرفت.
رئیس انجمن علوم و صنایع غذایی ایران اعتقاد داشت هدایت به مادیات توجه نداشت، به همنوع خود بسیار کمک میکرد و مصداق این شعر بود که: تو نیکی میکن و بر دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز.
وی با بیان اینکه مرحوم هدایت وقتی فکر میکرد حقی پایمال میشود، کوتاه نمیآمد و از حق مردانه دفاع میکرد، گفت: هدایت دانشمند بهتمام معنا بود، هدایت هم سیاست میدانست و هم کیاست داشت و هم مرد عمل بود و هم علم به رشته مورد علاقهاش داشت، او دانشمندی چند بعدی بود.
حسینی از عشق پروفسور هدایت به ایران میگوید، مرحوم هدایت عاشق ایران بود، با یک تلفن که از او دعوت شد به ایران بیایید، لوزان سوئیس که بهترین مکان تفریحی دنیا است را ترک کرد و به ایران آمد.
رئیس انجمن علوم و صنایع غذایی ایران مهمترین دستاورد علمی پروفسور هدایت را نظارت بر ارزیابی چگونگی تغذیه و نیازهای تغذیهای مردم ایران میداند، ارزیابی که در ۳۰ بخش شهری، روستایی، قبیلهای و صنعتی مورد ارزیابی قرار گرفته است و نتایج این تحقیقات به فاو گزارش شده و در حال حاضر نتایج تحقیقاتی که در جهان سوم درباره تغذیه انجام شده به عنوان یک مرجع در کشورهای در حال توسعه مورد استفاده قرار میگیرد.
چه زیبا زیست و چه نیکو رفت مرحوم دکتر حبیباله هدایت را که به منصب پدر علم تغذیه ایران لقب گرفت. ابزاری جز صداقت و ایمان و اراده و پشتکار برای رسیدن به این منصب نداشت.
پروفسور حبیباله هدایت، پدر علم تغذیه ایران، پس از ۷۰ سال خدمات ارزشمند و تلاش علمی، سحرگاه چهارشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۲ در سن ۹۳ سالگی دعوت حق را لبیک گفت.
منبع: فارس
پاسخ ها