مهدی رضایی نویسنده و مدرس داستان نویسی در گفت و گو با خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی اخبار ، درباره تحلیل زبان فارسی در آثار ترجمهای گفت: باید پا را یک قدم فراتر از تحلیل زبان فارسی در آثار ترجمهای بگذاریم و بگوییم حتی بسیاری از نویسندگان ایرانی هم با زبان فارسی آشنایی ندارند و آن را نمیشناسند. برای مثال، تفاوت میان زمانهای گذشته، حال و آینده و انواع زمانهای فعل را نمیشناسند. حالا باید به مترجمان برسیم و بگوییم این مشکل در آثار آنها هم وجود دارد.
وی افزود: ۷۰ درصد مترجمان ایرانی زبان دوم را بیشتر از زبان خودشان یاد دارند، چون این زبان را در آموزشگاهها آموخته اند. ما که به زبان فارسی صحبت میکنیم گمان میکنیم که قواعد زبان فارسی را آموختیم. مشکل دیگری که وجود دارد این است که در کشور نقد ترجمه نداریم.
این نویسنده ادامه داد: در یکی دو انجمن صنفی ترجمه که فعال هستند، جلساتی برای نقد ترجمه برگزار نمیشود. اگر اینگونه جلسات در کشور دایر باشد، مترجم کارش را جمع و جور و سعی میکند که اثری با کیفیت ترجمه کند. واقعیت این است زبان فارسی که در مدارس تدریس میشد برای ما سودی نداشت، چون شمهای از آن مطالب در ذهن ما نمانده است. من خودم پس از دیپلم به دنبال شناخت زبان فارسی رفتم. مدارس ما دانشی در زمینه زبان فارسی به دانش آموز اضافه نمیکند.
این مدرس داستان نویسی بیان کرد: باید از همان پایه زبان فارسی به درستی آموزش داده شود زیرا خلاء آن از همان پایه در کشور وجود دارد. مسائلی از جمله گرته برداری، ویرایش و نگارش زبان فارسی مشکلات ما در این زبان هستند. حتی برخی از افراد دکترای زبان و ادبیات فارسی هم که برای مشاوره پایان نامه هایشان پیش ما میآیند، در زمینه آشنایی با زبان فارسی خلاء دارند. نمیدانیم کجا باید فریاد بزنیم که دکترای زبان و ادبیات فارسی هم هنوز در این زمینه مشکل دارد.
لزوم توجه به زبان فارسی در رشتههای مترجمی زبان
مهدی افشار مترجم درباره تحلیل زبان فارسی در آثار ترجمهای گفت: متاسفانه مترجمان جوان ما کمتر به زبان فارسی اعتنا میکنند و بیشترین توجه را به یادگیری زبان انگلیسی دارند. امروز دانشگاههای ما بیش از یادگیری زبان فارسی به زبان مقصد توجه میکنند. همین قدر که باید به یادگیری زبان خارجی در رشتههای مترجمی زبان توجه شود باید به زبان فارسی هم توجه کرد.
وی افزود: زمانی که در دانشگاه علامه طباطبایی تدریس میکردم، قصد داشتیم کتاب سعدی را ترجمه کنیم. متاسفانه دانشجویان زبان انگلیسی نمیتوانستند متن سعدی را بخوانند آنوقت چطور این افراد میتوانند مترجم شوند؟ به فرض که این افراد زبان انگلیسی را بدانند، این ناتوانی در خواندن گلستان سعدی و یادگیری ترجمه روی کیفیت اثرشان تاثیرمی گذارد. ترجمههای این افراد بیشتر تحت تاثیر قواعد زبان انگلیسی قرار میگیرد.
این مترجم ادامه داد: ترجمههای کسانی که با زبان فارسی آشنایی ندارند بیشتر بوی ترجمه میدهد که این مسئله خوشایند نیست. مترجم توانا باید تاحدی توانایی داشته باشد که گویی خودش کتاب را به زبان فارسی نوشته است. زمانی کتاب «علم و تمدن اسلام» را احمد آرام ترجمه کرد نویسنده اصلی او که با زبان فارسی آشنایی داشت درباره ترجمه احمد آرام گفته بود «اگر میخواستم کتابی را به زبان فارسی بنویسم همانگونه که احمد آرام ترجمه کرده است مینوشتم». به این فرد مترجم میگویند.
افشار بیان کرد: متاسفانه در دانشگاههای ما در رشتههای مترجمی زبان به زبان فارسی توجهی نمیکنند. اگر من مسئولیتی داشتم رشته مترجمی زبان را در ذیل دپارتمان زبان و ادبیات فارسی قرار میدادم، چون آثاری که در زبان فارسی خلق شده است آنقدر توانایی دارد که ترجمه مترجم با مطالعه آن تقویت شود. برای مثال کسانی مانند سیمین دانشور و جلال آل احمد با وجود تسلط کمشان به زبان فرانسه، به دلیل تسلطشان بر زبان فارسی توانسته بودند آثار خوبی ترجمه کنند. تسلط به زبان فارسی برای مترجم نه تنها لازم بلکه واجب عینی است.
وی تصریح کرد: متاسفانه باید بگویم در میان ناشران افراد صاحب نظر و توانا در زمینه ترجمه کم داریم. ناشری که مدرک دیپلم یا لیسانس دارد بدون آگاهی از ترجمه به این عرصه ورود میکند. داشتن اثر از مترجم، اثراتی از جمله بیمه شدن در صندوق اعتباری هنر را دارد. بسیاری از ناشران به همین دلیل وارد کار ترجمه و تالیف میشوند. کاش یک نظارتی بود و مترجمان را طبقه بندی میکرد. در میان ناشران کمتر ناشری دیده میشود که توانایی ترجمه داشته باشد. اگر نقد ترجمه وجود داشت هرکسی جرات نمیکرد بدون دانش لازم به این حوزه ورود کند.
پاسخ ها