به گزارش گروه وبگردی اخبار ، روز گذشته بود که «مصطفی ادیب» نخست وزیر مأمور تشکیل کابینه لبنان از تشکیل دولت انصراف داد. مصطفی ادیب در خصوص علت انصرافش از تشکیل کابینه جدید لبنان گفت: «به دلیل عدم موافقت احزاب و جریانهای سیاسی با شروطم برای تشکیل کابینه انصراف دادم».
وی در ادامه سخنان خود اظهار داشت: «من خواستار سیاسی نشدن تشکیل کابینه بودم که متاسفانه این شرط در فرایند تشکیل دولت جدید محقق نشد». پس از انصراف ادیب از تشکیل کابینه جدید لبنان، درخواست وی به صورت رسمی برای «میشل عون» رئیس جمهور این کشور ارسال شد. بدین ترتیب، «میشل عون» نیز با انصراف ادیب از تشکیل دولت جدید موافقت کرد تا رایزنیها برای نخست وزیر جدید مأمور تشکیل کابینه آغاز شود.
«مصطفی ادیب» چند روز پیش از «میشل عون» رئیس جمهور لبنان درخواست کرد تا برای تشکیل کابینه مهلت بیشتری به او بدهد. این درخواست نخست وزیر مأمور تشکیل کابینه جدید با موافقت رئیس جمهور لبنان مواجه شد و بدین ترتیب، ادیب فرصت بیشتری برای تشکیل کابینه پیدا کرد. با این حال، حتی اعطای مهلت بیشتر به مصطفی ادیب نیز منجر به موفقیت او در تکمیل مأموریتش نشد.
عدم موفقیت «مصطفی ادیب» نخست وزیر مأمور تشکیل کابینه جدید لبنان در مأموریت مهمی که بر عهده داشت، به عوامل داخلی و خارجی بازمی گردد. از جمله عوامل مهم داخلی که موجب سنگ اندازیهای فراوان در مسیر تشکیل کابینه شد، میتوان به سهم خواهی احزاب و جریانهای سیاسی به ویژه جریان ۱۴ مارس از ادیب اشاره کرد. ادیب خود نیز تأکید کرد که عدم موافقت احزاب با شروطش برای تشکیل کابینه از تداوم مسئولیتی که برعهده داشت، انصراف داد.
انصراف ادیب از تشکیل کابینه جدید لبنان درحالی صورت میگیرد که طی ۲ روز اخیر گروهها و جریانهای سیاسی لبنان بر سَر تصدی پست وزارت دارایی توسط یک وزیر شیعی به توافق رسیده بودند. علیرغم این مسأله، تشکیل کابینه جدید در لبنان به دلیل اختلافات میان گروههای سیاسی بار دیگر با بن بست مواجه شد. باید گفت که رقابتهای سنتی احزاب و جریانهای سیاسی بر سَر وزارتخانههای کلیدی و اصرارهای جریان ۱۴ مارس بر عهده داری تمام و کمال مسئولیت این وزارتخانهها از جمله عوامل عدم موفقیت ادیب در تشکیل کابینه محسوب میشود.
افزون براین، جریان ۱۴ مارس توافق احزاب و جریانهای سیاسی برای تشکیل دولت تکنوکرات و غیر سیاسی را دستاویزی برای مقابله با حزب الله لبنان در مسأله تشکیل کابینه، قرار داد. این جریان از این رهگذر تلاش کرد تا سهم نمایندگان حزب الله در دولت جدید لبنان را تصاحب کند و یا حداقل اجازه ندهد تا نمایندگان حزب الله حضور پررنگ و پر قدرتی در چارچوب دولت داشته باشند. در واقع، توافق احزاب و جریانهای مختلف بر سَر تشکیل دولت تکنوکرات به دستاویزی برای بهانه جوییهای ۱۴ مارس علیه حزب الله تبدیل شد.
این درحالی است که پیشتر نیز حزب الله لبنان صراحتاً اعلام کرده بود که در برابر تلاشها برای تصاحب سهمش در دولت آتی خواهد ایستاد. حزب الله اعلام کرده بود در عینِ اینکه تلاش نخواهد کرد مانع از نقش آفرینی دیگر احزاب و جریانهای سیاسی در ساختار دولت شود، اجازه نیز نخواهد داد تا نقش آفرینیاش در دولت تحت تأثیر فشارهای داخلی و خارجی قرار گیرد. بنابراین، حزب الله نیز در برابر فشارهای داخلی از سوی ۱۴ مارس تسلیم نشد.
نکته دیگری که در خصوص عدم موفقیت «مصطفی ادیب» در مأموریتش برای تشکیل کابینه جدید لبنان حائز اهمیت محسوب میشود، سلسله اقدامات خارجی به ویژه از سوی ایالات متحده آمریکا، فرانسه و عربستان سعودی است؛ سه کشوری که در واقع تشکیل دهنده «مثلث خارجیِ» عامل ناکام ماندن تشکیل کابینه توسط ادیب، به شمار میروند.
واقعیت این است که عربستان سعودی اساساً از همان ابتدا با انتخاب «مصطفی ادیب» به عنوان نخست وزیر مأمور تشکیل کابینه لبنان موافق نبود. در همین ارتباط، سکوت عربستان سعودی پس از انتخاب مصطفی ادیب به عنوان مأمور تشکیل کابینه جدید لبنان توجه بسیاری از رسانههای منطقهای و بینالمللی را به خود جلب کرد؛ به گونهای که این رسانهها از سکوت ریاض به عنوان نارضایتی آن از نخستوزیر جدید یاد کردند.
در این زمینه، روزنامه لبنانی «الأخبار» با انتشار گزارشی اعلام کرد: «سکوت عربستان سعودی در قبال انتخاب مصطفی ادیب به عنوان نخستوزیر جدید علامت رضایت نیست. سکوت، استراتژی سعودیها برای ابراز نارضایتیشان است. این درست همان استراتژی است که در زمان انتخاب حسان دیاب به عنوان نخستوزیر لبنان نیز آن را از سوی ریاض مشاهده کردیم». بنابراین، ناگفته پیداست که عربستان سعودی با کارشکنی در مسیر تشکیل کابینه تلاش کرد تا در لبنان خلأ سیاسی ایجاد گردد.
سعودیها پیشتر نیز ثابت کرده اند که در آنچه که در لبنان میخواهند، روی کار بودن مُهرههای خودشان از جمله «سعد الحریری» است. حتی برخی اطلاعات حاکی از آن است که سفیر عربستان در بیروت پیشتر به سعد الحریری پیغام داده بود که موضع وی درقبال ادیب مورد تایید و موافقت ریاض نیست و سعودیها نواف سلام را برای نخستوزیری ترجیح میدهند. تمامی این موارد نشان از آن دارد که عربستان سعودی در مسیر ناکام ماندن تشکیل کابینه توسط ادیب نقش آفرینی داشته است.
از سوی دیگر، بدیهی است که یکی از مهمترین موانع در مسیر تشکیل دولت جدید مصطفی ادیب، مداخلات خارجی به ویژه از سوی آمریکا و فرانسه بوده است. آمریکاییها با اظهار نظر درباره حزبالله خیلی زود از مواضع مداخلهجویانه خود در قبال مسأله تشکیل کابینه پرده برداشتند. اما نکته قابل تأمل این است که این مداخلات خارجی تنها به ایالات متحده آمریکا محدود و محصور نمیشود، چرا که فرانسویها نیز به طور عام و امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه به طور خاص، در طول این مدت دخالت در روند تشکیل کابینه را از جمله حق و حقوق خود قلمداد کردند.
فرانسویها توقع داشتند در روند کابینه و به ویژه در خصوص وزارتخانههای کلیدی نظیر اقتصاد، انرژی و … مشورتهای جدی با آنها صورت پذیرد. به طور کلی، هدف اصلی از دخالتهای خارجی در مسیر تشکیل کابینه جدید لبنان فراهم کردن زمینه جهت تشکیل دولتِ بدون حزبالله یا دولتِ ضد حزبالله بود که در نتیجه نیز ادیب به دلیل افزایش فشارها در این زمینه مجبور به انصراف از تشکیل کابینه شد.
منبع: مهر
پاسخ ها