قتل همدست با شلیک ناخواسته

به گزارش گروه وبگردی اخبار ، دو سال قبل مرد جوان زخمی به بیمارستانی در تهران منتقل شد که بر اثر شدت جراحات جان باخت. اصابت گلوله به بدن این مرد باعث زخمی شدن او شده بود. با حضور ماموران در بیمارستان مشخص شد، مردی جوان زخمی را به بیمارستان منتقل کرده و بعد از آن فرار کرده است.

با شناسایی هویت مقتول که مجرمی سابقه‌دار بود، پدر مهرداد در جریان تحقیقات گفت: پسرم با مردی به نام سیامک در رفت و آمد بود. آخرین بار همراه او از خانه بیرون رفت. احتمال می‌دهم او پسرم را به قتل رسانده باشد.

در ادامه ماموران سیامک را دستگیر کردند که او در بازجویی‌ها به شلیک مرگبار اعتراف کرد و گفت: من و مهرداد در پوشش مسافربر از افراد مسلحانه سرقت می‌کردیم. روز حادثه اسلحه را از زیر لباسم بیرون آوردم که ناگهان گلوله‌ای شلیک شد و به مهرداد اصابت کرد. سریع او را به بیمارستان رساندم، اما به خاطر ترس از دستگیری فرار کردم.

متهم درباره اسلحه نیز گفت: اسلحه را از دوستم به نام میثم گرفته و در سرقت‌ها برای تهدید از آن استفاده می‌کردیم. در هیچ سرقتی شلیک نکرده بودیم.

بازپرس سپس میثم را احضار کرد که او اظهار کرد: یک روز سیامک و دوستش به خانه‌ام در جردن آمدند و من اسلحه عتیقه‌ای که مادرم از آمریکا برایم آورده بود را نشانش دادم. وقتی آن‌ها از خانه‌ام رفتند، متوجه سرقت اسلحه و جعبه آن که قیمتی بود، شدم.

با گزارش کارشناسان اسلحه‌شناسی که مدعی بودند، اسلحه دچار نقص بوده و احتمال این‌که ادعای سیامک درباره شلیک ناخواسته صحیح باشد، پرونده به دادگاه کیفری یک تهران فرستاده شد و متهم به قتل در شعبه دهم پای میز محاکمه قرار گرفت. در ابتدای این جلسه نماینده دادستان با قرائت کیفرخواست گفت: در این پرونده سیامک متهم به قتل عمدی دوستش و ۹ فقره سرقت مسلحانه است. او رضایت هشت شاکی سرقت را جلب کرده و تنها یک شاکی بر شکایت خود باقی مانده است.

در ادامه اولیای دم برای قاتل پسرشان درخواست قصاص کردند. شاکی سرقت هم به قضات گفت: من از سیامک به اتهام سرقت و آدم‌ربایی شکایت دارم و خواستار مجازات او هستم.

سپس نوبت به متهم به قتل رسید که با رد اتهام قتل عمدی گفت: من و مهرداد از دوستان قدیمی بودیم و با هم کار می‌کردیم. آن روز از من پرسید اسلحه را آوردی که گفتم بله. بعد خواست آن را نشانش دهم. وقتی کلت را از لباسم بیرون آوردم گلوله‌ای شلیک شد و به مهرداد اصابت کرد. خیلی ترسیده بودم و سریع او را به بیمارستان رساندم.

پس از دفاعیات متهم و وکیل مدافعش قضات دادگاه برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.

منبع: روزنامه جام جم