به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی اخبار ، کتاب «میراث پهلوانی در خراسان» نوشته هوشنگ جاوید، به بررسی پیشینه آداب و رسوم پهلوانی و ورزشهای باستانی مثل کشتی در خطه خراسان میپردازد و همراه با اشعار حماسی آن دوران را شرح میدهد.
پهلوانی حکایت شگفتانگیزی در ایران بهخصوص در خراسان دارد؛ از یک سو در فرهنگ شفاهی راه پیدا کرده و باقی مانده و از سوی دیگر در برخی از اسناد، سنگنگارهها، ظرفنگارهها و مهرنگارهها روایت شده است. آن چیزی که به عنوان هنر نمادین اجرایی باقی مانده، سمت سوم ماجراست که هم نتیجه تحول و پیشرفت انجام آن است و هم نتیجه عبور از تاریخ پرحادثه و تیغآلود و خونین که آسیبهایش را ایجاد کرده است. با این حال همچنان پهلوانان کوچک برمیآیند، پا میگیرند، بزرگ میشوند، میدرخشند و کلمه جهان پهلوانی را زینت خود و کشورشان میکنند.
سوگنامه ایاتکار زریران و قبل از آن پهلواننامه گیلگمش، خود بیانگر ارزشمندی و پراهمیت بودن این میراث کهن هستند؛ زیرا اجداد آنها به این نکته آگاه بودند که باید روح حماسه و پهلوانپروری را در ذهن جامعه نگه دارند.
آن چیزی که اسناد نشان میدهد این است که مناطق خراسان کهن از جمله التونیه، بدخشان، بخارا، بلخ، بسطام، ترمذ، کارز، کشمر، نیشابور، ابیورد، نسا، سرخس، خوارزم و ... شاهد رویدادهای پهلوانی در روزگاران قدیم بودهاند. تاریخ نیز بیانگر آن است که نام پهلوانی یا پهلوانانی در قبل از اسلام، از خراسان گرفته شده است، مانند سرداری پهلوان در زمان انوشیروان به نام خراسان سالار.
هوشنگ جاوید در جلد اول این کتاب به تعریف پهلوانی میپردازد، سوابق و پیشینه فرهنگ خراسان را بازگو میکند، قوانین پهلوانی این سرزمین را مورد بررسی قرار میدهد، آداب و جامعه آنان را معرفی میکند، کشتی گرفتن پهلوانان و انواع آن در خراسان را بیان میکند. در پایان کتاب هم تصاویری از پهلوانان و آداب پهلوانی دوران کهن تا امروز را آورده است.
در بخشی از کتاب «میراث پهلوانی در خراسان» میخوانیم:
درباره سنگگیری و با سنگ آسیاب تمرین کردن و سنگ پرتاب کردن و همین طور چیزی شبیه به میل که به احتمال همان مغیر یا گرز یا «عمود آهنین» است، مهری پیدا شده است که مربوط به دورۀ ساسانی است و سند بسیار ارزشمندی از قدمت تاریخی اسباب تمرین زورگران و پهلوانان است. در این مهر فردی ایستاده در کنار جامهای قبامانند که جنس آن به پارچههای ترمه میماند و سنگی بزرگ را بالای سر برده که آن را بیفکَنَد. در میانۀ مهر در قسمت پایین مردی روی زمین دراز کشیده که دو سنگ گرد سنگین را با دو دست بالا برده و در عین حال یک سنگ بزرگ آسیاب را هم روی دو پای کشیدۀ خود دارد، در بخش بالای مهر مردی سالخورده و دستار به سر با جامهای بلند و دستهایی که کاملاً در دو آستین به هم آمده فرو برده نظارهگر حرکات آنان است و بیگمان استاد آنهاست. در سمت چپ مردی با همان جامۀ قبامانند و شلواری گشاد به پا در حال تمرین با «عمود آهنین» یا «مغیر» است.
با پیدا شدن این مهر، یکی از داستانهای شاهنامه چهرهای واقعیتر به خود میگیرد، زیرا در وهلۀ نخست تمرین با سنگ آسیاب آن هم روی دو پا کاری برای تقویت عضلات مچ و ساق پا مینماید، اما آنچه که حکیم فردوسی در داستان «بهمن و پیغام دادن او از سوی اسفندیار به رستم» گفته است کاربرد این گونه تمرینات را از سوی پهلوانان نشان میدهد و به وجود این تمرین در دوران کهن صحه میگذارد که چرا و چگونه این تمرینها را انجام میدادهاند.
پاسخ ها