به گزارش گروه وبگردی اخبار ، بارها شنیدهایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی میانجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرنها پیش خشتبهخشت این بنای سترگ را روی هم گذاشتهاند.
با شما مخاطب گرامی قراری گذاشتهایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان میدهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشارهای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.
برای خوشهچینی از این خرمن دانش و فرهنگ، از جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علیاکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره بردهایم.
ابوعبدالله محیالدین بن العربی الحاتمی (۵۶۰-۶۳۸ق)، معروف به شیخ اکبر، اندیشمند، عارف و صوفی بزرگ آندلسی بود.
ابن عربی در ۲۷ رمضان ۵۶۰ در مُرسیه، در جنوب شرقی اندلس به دنیا آمد. وی از خاندان کهن عربی بود و نسبش به حاتم طائی میرسید. پدرش از مردان نامدار مرسیه و احتمالاً از نزدیکان ابن مردنیش، حاکم مرسیه و بلنسیه و شاطبه بود.
ابن رشد، فیلسوف نامدار، از دوستان پدر ابن عربی بود و ابن عربی یک بار با وی دیدار کرد. خانواده ابن عربی با برافتادن فرمانروایی مردنیش، در ۵۶۸ق، از مرسیه به اشبیلیه رفتند. ابن عربی در اشبیلیه نزد استادان نامدار به آموختن قرائتهای هفتگانه، ادبیات، حدیث و دیگر دانشهای رایج زمان پرداخت و چند تن از این استادان اجازه تدریس آثارشان را بدو دادند.
تمایل ابن عربی به عرفان و تصوف از دوران نوجوانی و جوانی در اندلس آشکار شد. گرایشهای عفانی و محافل شیوخ تصوف و مریدان آنها در اندلس اندک نبودهاند. یکی از اینان شعیب بن حسین اندلسی، مشهوربه «ابومَدْیَن» (متوفی ۵۹۴ق) است که ابن عربی از وی تمجید کرده است. به گفته خود ابن عربی، در ۵۸۰ ق به «طریقت عرفان» داخل شده و نخستین کسی که در «طریق الله»با او روبهرو شده، ابوجعفر احمد عرینی بوده است. ابن عربی زندگانی خود را پیش از ورود به طریقت، «زمان جاهلیت» خود خطاب کرده است. در مراحل سلوک خود با شیوخ نامداری دیدار کرد و از خدمت آنان بهرهمند شد که از ۵۴ تن از آنان یاد کرده است و مشهورترین آنها ابویعقوب یوسف بن یخلف الکومی و ابومحمد عبدالله شکّاز هستند.
ابن عربی تا سی سالگی در اشبیلیه زیست. در این دوره، سفرهای او محدود به اندلس بود. وی در اشبیلیه با چند تن از شیوخ ملامتیه زمان خود از جمله ابویحیی صنهاجی ضریر، صالح بربری، ابوعبدالله شرفی و ابوالحجاج شُبَربُلی دیدار کرد و با آنان دوستی نزدیک یافت. وی از ملامتیان بسیار ستایش میکرد و ایشان را مردانی میدانست که در ولایت به بالاترین مراتب رسیدهاند و بالاتر از مرتبه ایشان فقط مرتبه پیامبری است. نیز گفته است اگر مقام و منزلت ایشان نزد خدا بر انسانها آشکار شود، آدمیان آنان را به جای خدایان میگیرند.
ابن عربی در ۵۹۰ق به شمال افریقا سفر کرد. در همان سال به تلمسان رفت و در آنجا پیامبر (ص) را به خواب دید. سپس در همان سال به تونس رفت و با ابومحمد عبدالعزیز بن ابوبکر بن قرشی مهدوی آشنا و دوست نزدیک شد. در ۵۹۳ق در فاس با عبدالله بن استاذ موروری دیدار کرد و در همان شهر خداوند «خاتم محمدی» را بدو شناساند و علامت او را به وی نشان داد. در ۵۹۵ق در غرناطه با شیخ خود، ابومحمد عبدالله شکاز دیدار کرد. در ۵۷۹ق به مراکش رفت. در محرم آن سال به «مقام القربة» رسید. سال بعد به تونس رفت و در خانه عبدالعزیز مهدوی به سر برد. سپس در جنوب اندلس با ابوعبدالله بن جنید قَبَرفیقی معتزلی مذهب دیدار کرد و به بیتالمقدس و از آنجا پیاده به مکه رفت. پس از رمضان آن سال در مکه در خدمت شیخ مکینالدین ابوشجاع زاهر بن رستم بن ابیالرجا اصفهانی بود.
ابن عربی در ۶۰۰ق در مکه با مجدالدین اسحاق، پدر صدرالدین قونوی شاگرد برجسته ابن عربی، آشنا شد. در موصل شیخ او، عبدالله بن جامع، بدو «خرقه خضر» پوشاند. مجدالدین اسحاق در ۶۰۱ق وارد بغداد شد و همراه ابن عربی که در آنجا بود، رهسپار قونیه شد. در ۶۰۸ق در بغداد با صوفی مشهور، شهابالدین عمر سهروردی (متوفی ۶۳۲ق) ملاقات کرد. در ۶۲۰ق، به دمشق رفت و تا پایان عمر در آنجا زیست. فتوحات خود را آنجا بازنویسی کرد و دومین کتاب مهم خود، فصوص الحکم را نیز در همین شهر نوشت.
زندگی در دمشق دوره شکوفایی و آفرینش فکری و روحی اوست. ابن عربی سرانجام در ۲۸ ربیعالثانی ۶۳۸ / ۱۶ نوامبر ۱۲۴۰، در ۷۸ سالگی در دمشق درگذشت. او را در مقبره خانوادگی ابن زکی به خاک سپردند. امروزه آرامگاه ابن عربی در دمشق زیارتگاه است.
ابن عربی پرکارترین عارف و صوفی مسلمان و از پرتألیفترین مؤلفان جهان اسلام است. وی در جایی شمار آثار خود را ۲۹۰ و در جای دیگر ۲۵۱ ذکر کرده است. کاملترین فهرستی که تاکنون از نوشتههای ابن عربی تهیه شده، کتاب عثمان یحیی است با نام تاریخ و طبقهبندی آثار ابن عربی در دو جلد که در آن ۸۰۰ اثر ابن عربی فهرست شده که بیگمان برخی از آنها منسوب به اوست.
آثار چاپ شده ابن عربی عبارتاند از:
۱) الاحادیث القدسیة، قاهره (رساله کوچکی در ۳۵ صفحه)؛
۲) کتاب الامر المحکم المربوط فیما یلزم اهل طریق الله من الشروط، استانبول ۱۳۰۲، ۱۳۱۵ق؛ بیروت ۱۹۱۲؛
۳) کتاب انشاء الدوائر، به کوشش نیبرگ در مجموعهای به نام نوشتههای کوچکتر ابن عربی، لیدن ۱۹۱۹؛
۴) تاج الرسائل و منهاج الوسائل در مجموعه الرسائل الالهیة، قاهره ۱۳۲۸ق؛
۵) التجلیات الالهیة، همراه با تعلیقات ابن سودکین، شاگرد ابن عربی، ۱۹۶۶، به کوشش عثمان یحیی، مجله المشرق، ش ۶۰ و ۶۱. این اثر مستقلاً در سال ۱۳۶۷ ش در تهران به چاپ رسید؛
۶) تحفة السالکین (منسوب به وی)، قاهره؛
۷) تحفة السُفَرَة الی حضرة البَرَرَة، استانبول ۱۳۰۰، ۱۳۰۱، ۱۳۰۳ق؛ با تعلیقات محمد ریاض مالح، بیروت ۱۹۷۳؛
۸) تدبیرات الالهیة فی اصلاح المملکة الانسانیة همراه انشاءالدوائر، لیدن ۱۹۱۹؛
۹) ترجمان الاشواق، متن و ترجمه انگلیسی از نیکلسون، لندن ۱۹۱۱، ۱۹۷۸؛ بیروت ۱۹۶۶، ۱۹۸۱؛
۱۰) تفسیر القرآن (منسوب به وی)، قاهره ۱۲۸۳، ۱۳۱۷ق؛ لکهنو ۱۳۰۱ق؛ نولکشور ۱۳۱۰ق، در حاشیه عرایس البیان روزبهان بقلی؛ هند ۱۳۱۵ق، با نام تفسیر الشیخ محییالدین بن عربی؛ بیروت ۱۹۶۸؛ قاهره ۱۹۷۸؛
۱۱) تنزل الاملاک من عالم الارواح الی عالم الافلاک یا لطائف الاسرار به کوشش احمد زکی عطیه و طه عبدالباقی سرور، قاهره ۱۹۶۱، ۱۹۸۰؛
۱۲) التنزلات اللیلیة فی احکام الالهیة، قاهره ۱۹۸۷؛
۱۳) التنزلات الموصلیة فی اسرار الطهارات و الصلوات و الایام الاصلیة، به کوشش عبدالرحمان محمود، قاهره؛
۱۴) تهذیب الخلاق، قاهره ۱۳۲۸ق؛
۱۵) توجهات الحروف، به کوشش عبدالحمید بن شاذلی وفایی، قاهره ۱۹۸۰؛
۱۶) کتاب الحجب، قاهره ۱۹۰۷؛
۱۷) الحکم الحاتمیة یا الکلمات الحکمیة و المصطلاحات الجاریةعلی السنة الصوفیه، قاهره ۱۹۸۷؛
۱۸) کتاب حوض الحیاة (منسوب به وی)، به کوشش یوسف حسین در ژورنال آزیاتیک، ۱۹۲۸؛
۱۹) دیوان شیخ الاکبر یا دیوان الکبیر، قاهره ۱۲۷۰ق؛
۲۰) کتاب الذخائر و الاعلاق فی شرح ترجمان الاشواق، بیروت ۱۳۱۲ق، همراه ترجمان الاشواق؛ بیروت ۱۹۶۶؛
۲۱) رحمة من الرحمان فی تفسیر و اشارات القرآن، به کوشش محمود غراب در دو جلد، دمشق ۱۹۸۹؛
۲۲) رد معانی الآیات المتشابهات الی معانی الآیات المحکمات، بیروت ۱۳۲۸ق، قاهره ۱۹۸۸؛
۲۳) رسائل با تعلیقات عبدالرحمان حسن حمودی، قاهره ۱۹۸۷؛
۲۴) رسالة فی معرفة النفس و الروح، به کوشش آسین پالاسیوس در رووآفریکن ۱۹۰۵؛
۲۵) الرسالةالوجودیةفی معنی قوله صلی الله علیه و سلم من عرف نفسه فقد عرف ربه، قاهره ۱۹۷۳؛
۲۶) روح القدس فی محاسبةالنفس، قاهره ۱۲۸۱ق؛
۲۷) شجرة الکون، قاهره ۱۲۹۰، ۱۳۱۰ق، ۱۹۸۷؛ استانبول ۱۳۰۳، ۱۳۱۸ق؛
۲۸) شرح شطرنج العارفین و انیس الخائفین و سیر العاکفین، به کوشش محمد سعید برهانی، دمشق ۱۹۶۵، نیز، به کوشش محمد هاشمی، بیروت ۱۹۸۵؛
۲۹) شرح کلیات الصوفیه و الرد علی ابن تیمیة، به کوشش محمود غراب، دمشق ۱۹۸۱؛
۳۰) کتاب شق الجیب فی اسرار حروف علم الغیب، قاهره ۱۳۲۵ق؛
۳۱) الصلاة الفیضیة، استانبول ۱۲۷۳ق؛
۳۲) الصلوات الاکبریة، قاهره ۱۳۰۳، ۱۳۱۰؛
۳۳) العبادلة، به کوشش عبدالقادر عطا، قاهره ۱۹۶۹؛
۳۴) عقلة المستوفز، لیدن ۱۹۱۹؛
۳۵) عنقاء مغربی فی معرفة ختم الاولیاء و شمس مغرب، قاهره ۱۳۳۲، ۱۳۳۵، ۱۳۷۳ق، ۱۹۷۰؛
۳۶) الفتوحات المکیة فی معرفة الاسرار المالکیة و الملکیة، این کتاب مهمترین و بنیادیترین نوشته ابن عربی است. متن کامل این اثر به خط خود ابن عربی در موزه اوقاف اسلامیه در استانبول با شمارههای ۱۸۴۵-۱۸۸۱ در ۳۷ جزء نگهداری میشود. این کتاب چندین بار چاپ شده است، اما متن انتقادی و ارزنده آن به کوشش عثمان یحیی چاپ شد و ۱۳ جلد آن از ۱۹۷۲ به بعد در قاهره منتشر شد؛
۳۷) فصوص الحکم و خصوص الکلم، دومین اثر مهم ابن عرب عربی است که بارها چپا شده است و متن انتقادی آن به کوشش ابوالعلای عفیفی در ۱۳۶۵ق/۱۹۴۶ در قاهره به چاپ رسید؛
۳۸) فلسفة الاخلاق، قاهره ۱۳۳۲ق؛
۳۹) القرعة الطیور، قاهره ۱۹۷۴؛
۴۰) القرعة المبارکةالمیمونة و الدرة الثمینة المصونة (منسوب به وی)، قاهره، ۱۲۷۹ق؛
۴۱) کشف الغلطاء عن حقایق التوحید، به کوشش احمد بکیر، تونس ۱۹۶۴؛
۴۲) کتاب کنه مالابد للمرید منه، قاهره ۱۳۲۸ق، ۱۹۶۷؛
۴۳) المبادی و الغایات فیما تنضمنه حروف المعجم من العجائب و الآیات؛
۴۴) محاضرة الابرار و مسامرةالاخبار؛
۴۵) مشکاة الانوار فی ماروی عن الله من الاخبار، قاهره؛
۴۶) مفتاح الغیوب، قاهره (دائرةالمعارف بزرگ، ذیل مدخل).
بسیاری از نوشتههای ابن عربی، به گفته خودش، نتیجه «کشف و وجود»و «ذوق» بوده و به زبان یرمزآمیز، نمادین و پر از استعاره و مجاز است؛ در نتیجه بسیار نافهمیدنی و دیریاب است؛ از این رو، شرحهای گوناگونی بر نوشتههای وی تألیف شده است. برخی آثار شرح شده وی عبارتاند از فتوحات مکیه؛ فصوص الحکم، از جمله شرحهایی که بر این کتاب نوشته شده از خود ابن عربی است با نام نقش النصوص که عبدالرحمان جامی، شاعر ایرانی آن را شرح کرده است. نام اثر جامی نقدالنصوص است. اثر جامی به فارسی و عربی است. شرح دیگر، به نام فکوک الفصوص، از صدرالدین قونوی، بزرگترین شاگرد ابن عربی، است.
به علت دشواری درک معانی و مضامین آثار ابین عربی و دشواری زبان آنها تاکنون تعداد اندکی از آثار وی به زبانهای اروپایی برگردانده شده است.
بیگمان ابن عربی مهمترین بنیادگذار نظام عرفان فلسفی یا فلسفه عرفانی یا حکمت الهی عرفانی در تاریخ اسلام به شمار میرود. وی از بزرگترین اندیشمندان عرفانی است. همه اندیشمندان و بزرگان فلسفه عرفانی پس از وی متأثر از اندیشههای عرفانی او بودهاند و این تأثیرپذیری تا روزگار ما نیز ادامه دارد. گفتنی است که میراثهای معنوی بسیاری در تکوین جهانبینی عرفانی ابن عربی تأثیر داشته است. وی نیز با ارادهای خستگیناپذیر و اندیشهای پرکار مجموعه بزرگ و کمنظیری از آثار خود پدید آورد و اندیشهها و عقاید خود را در آنها نمایاند. در داوری اندیشه و زبان رمزی وی گفتهاند که اگر مختصرتر، روشنتر و منظمتر مینوشت، بهتر شناخته میشد.
جهانبینی عرفانی ابن عربی حاصل اندیشه اوست. وی به دو گونه شناخت یا آگاهی باور داشت: نخست شناخت عقلی-نظری و دوم شناخت کشفی-شهودی. ابن عربی بیآنکه منکر شناخت عقلی و نظری باشد اصالت شناخت و آگاهی را به کشف و شهود منحصر دانسته است. او دانشها را به سه گروه تقسیم کرده است: اول دانش یا آگاهی عقل؛ دوم دانش احوال که جز با ذوق نمیتوان بدان رسید؛ سوم دانش اسرار، که فراسوی عقل یا فوق طورالعقل است. ابن عربی راه تحقیق دانش را اندیشه یا وهب دانسته است که همانا فیض الهی است. او معتقد بود طریقه خود و یارانش در تحقق دانش، با اندیشه کاری ندارد و راه رسیدن به دانش را مکاشفه دانسته و در جایی تصریح کرده است که حتی نوشتن آثار را خداوند بر دل او املا میکند و او دل خود را آماده پذیرش «واردات» کرده است.
منبع: آنا
پاسخ ها