به گزارش گروه وبگردی اخبار ، بارها شنیدهایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی میانجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرنها پیش خشتبهخشت این بنای سترگ را روی هم گذاشتهاند.
با شما مخاطب گرامی قراری گذاشتهایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان میدهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشارهای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.
برای خوشهچینی از این خرمن دانش و فرهنگ، از جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علیاکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره بردهایم.
ابواسحاق ابراهیم بن محمد (۳۵۲-۴۰۲ق) معروف به «ابن شِنْظیر» محدث، مورخ و فقیه اندلسی است.
در طُلیطله اندلس به دنیا آمد و در دهم ذیالحجه ۴۰۲ق دیده از جهان فروبست. وی مالکیمذهب بود و از محدثان بسیاری مانند ابومحمد عبدالله بن محمد بن امیه و ابومحمد عبدالله بن فتح بن معروف حدیث شنید. ابن شنظیر با ابن میمون مصاحبت و دوستی نزدیک داشت و در مقام نیز همپایه او بود. این دو به علم حدیث و ضبط مشکلات احادیث علاقه بسیار داشتند.
ارتباط آنها از زمان تحصیل در طلیطله آغاز شد و در سفر به قرطبه و شهرهای اندلس و مسافرت به شرق همیشه با هم بودند. ابن شنظیر در قرطبه از خلف بن قاسم حدیث شنید و در ۳۸۰ق به همراه ابن میمون برای مراسم حج عازم مکه شد. وی در آنجا و در مدینه و جنوب فلسطین و مصر نیز از کسانی، چون ابوالحسن علی بن عبدالله، قاضی ابوالحسین یحیی بن محمد حسنی حنفی و ابوعدی عبدالعزیز بن علی مقری حدیث شنید.
در ادامه سفرش در طرابلس، از محضر ابوجعفر مؤدب احمد بن حسین و در قیروان از محضر ابوالقاسم عبدالرحمان بن محمد بکری بهره برد و سپس به طلیطله بازگشت و همانجا ساکن شد و به نشر حدیث پرداخت. او و دوستش ابن میمون در مسجد جامع طلیطله حلقه درسی تشکیل دادند؛ چنانکه طالبان علم از همه جا به این مرکز علمی جلب میشدند.
ابن شنظیر مردی پارسا بود و همواره قرآن تلاوت میکرد و روزه میگرفت. به جمعآوری حدیث، بحث و اجتهاد در آن بسیار اهمیت میداد و از طرق گوناگون حدیث مطلع بود. وی با بدعتگذاران مخالف و در کلاس درس موقر و باهیبت بود.
از شاگردان او میتوان از ابوعثمان سعید بن محمد بن جعفر اموی، ابواسحاق ابراهیم بن محمد بن وثیق و تمام بن عفیف بن تمام صدفی نام برد.
ابن شنظیر تا مدتی پس از مرگِ دوست صمیمیاش ابن میمون به تنهایی در حلقه درس شرکت میکرد، اما چندی بعد درس را ترک و تا هنگام مرگ خانهنشین شد. تونکی دو کتاب «المختصر المدونة و المختصر المستخرجه» را به او نسبت داده است. بغدادی نیز کتاب تاریخ رجال اندلس را از آنِ ابن شنظیر دانسته است. متأسفانه اکنون هیچ یک از آثار وی در دست نیست.
منبع: آنا
پاسخ ها