به گزارش گروه وبگردی اخبار ، صدام بارها با نقض قوانین بینالمللی از جمله پروتکل ۱۹۲۵ ژنو که در آن کاربرد گازهای خفهکننده سمی یا سایر گازها و نیز شیوههای جنگ میکروبی منع شده است چهره زشت و شرم آور خود را برای دنیا به نمایش گذاشت. اما سکوت پر معنایی در جهان نمایان بود. چرا که خودشان تأمینکننده سلاحهای صدام بودند.
سرهنگ ستاد قاسم اکبری مقدم از پژوهشگران دفاع مقدس سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس ارتش جمهوری اسلامی ایران در یادداشتی، از تاریخچه استفاده از سلاحهای شیمیایی در جنگها به ویژه رژیم بعثی عراق در جنگ تحمیلی گفت.
در این یادداشت میخوانیم: یکی از مؤلفههای قدرت رزمی استفاده از سلاحهای غیرمتعارف است، نظیر بمبهای هستهای که عامل تعیینکننده در تغییر موازنه قدرت به نفع به کاربرنده این گونه سلاحها است. وقتی به تاریخ مراجعه میکنیم استفاده از سلاحهای شیمیایی و میکروبی را با سابقهای قدیمی میبینیم. در جنگ جهانی اول که آلمان در بلژیک علیه متفقین مبادرت به استفاده از گاز سمی در سطحی وسیع میکند و هزاران سرباز متفقین را از پای در میآورد، حرکت جهانی و بیم وقوع حوادث و کشتارهای وحشیانه و جمعی از این دست، مانع مهمی در استفاده از این سلاح در جنگ جهانی دوم میگردد.
میدانی این گازها با انسان چه میکند؟ بعد از تنفس و یا جذب از طریق پوست و بافتهای مختلف بدن، با ایجاد اختلال در انتقال پیامهای عصبی باعث بروز اختلال در تنفس، دید، هوشیاری، فشار خون، ضربان قلب و سایر اعمال حیاتی بدن شده و به سرعت فرد مصدوم را در وضعیتی غیرقابل توصیف از پای درمیآورد؛ و این است یک مرگ دردناک و هول انگیز!
آیا «لاوازیه» پدر علم شیمی هرگز فکر میکرد با کشف این عناصر شیمیایی قرار است بیرحمانهترین اتفاقات به دست انسان برای انسان رقم خورد؟!
روستای آلوت بانه در اردیبهشت ۱۳۶۶ گواهی میدهد، شرم آورترین و هولناکترین جنایت را، و فراموش نمیکند صحنهای را که در آن مادری باردار به همراه دخترش بر اثر استنشاق گاز سمی در بمباران شیمیایی توسط عراق به شهادت رسیده بودند. گناه او و دیگران چه بود؟ و یا هزاران زن و کودک و مردم غیرنظامی شهر سردشت که در هفتم تیرماه ۱۳۶۶هدف گاز ناتوانکننده خردل قرار گرفته و مظلومانه به شهادت رسیدند. در این حادثه ۴۵۰۰نفر، چون برگ درخت بر زمین میافتند. تصاویر، کودکی را نشان میدهد که عروسک در دست، شهید شده گویا میخواسته از عروسکش در مقابل این گاز خوفناک دفاع کند.
جزایر مجنون با نیزارهای بلند و زمینی باتلاقی غیرقابل سکونت است. باتلاقها و مردابهای هورالهویزه و هورالعظیم در ۴۵کیلومتری شمال شرقی شهر هویزه و ۹۵ کیلومتری غرب اهواز و بخشی از مردابها و باتلاقها که در خاک عراق قرار دارند دو جزیره شمالی و جنوبی را تشکیل میدهند که محور اصلی عملیات خیبر در اسفند ماه ۱۳۶۲بودند.
نیروهای ایران سریع و برقآسا پس از پشت سر گذاشتن منطقه وسیع جفیر و هلی برننفر از نیروهای پیاده که توسط هوانیروز قهرمان و خلبانان شجاع آن صورت میپذیرد، جزایر مجنون شمالی و جنوبی را تصرف مینمایند. صبح روزچهارم است. نیروهای ایران پس از تارومار نمودن عراقیها با رسیدن به شهر القرنه رژیم بعثی عراق و استقرار بر روی جاده مهم بصره- العماره با استقبال گرم مردم شیعه منطقه مواجه شدند.
رژیم بعثی عراق که با دیدگاهی نظامی هرگز فکر نمیکرد از این موانع طبیعی برای طراحی حملهای وسیع استفاده شود، غافلگیرانه برای توقف پیشروی نیروهای ایران و در امان ماندن از خطر تصرف شهر بصره با حداکثر توان خود و با استفاده از اطلاعات ماهوارهای که آمریکا در اختیار او قرار داد، اقدام به بمباران وسیع هورالعظیم مینماید که بیشتر این بمبها شیمیایی بوده و بدین ترتیب مانع پیشروی نیروهای ایران میگردد.
خلبانان و بالگردهای هوانیروز ارتش در این مقطع با تخلیه بسیاری از رزمندگان شیمیایی شده به پشت جبهه نقش بسیار بزرگی را ایفا نمودند و کارنامه درخشانی در نجات مصدومان عملیات خیبر از خود بر جای گذاشتند. هوانیروز با۹۰ فروند انواع بالگرد از پایگاههای گروه پشتیبانی اصفهان، گروه رزمی مسجد سلیمان و با استعداد بیش از ۲۵۶ نفر از کارکنان خلبان، فنی و پشتیبانی و امداد رسان، خدمات ایثارگرانه و بیشائبهای را از خود نشان دادند. حملات ناجوانمردانه شیمیایی عراق با وجود قوانین بینالمللی با سکوت استکبار و شورای امنیت همراه بود. ارتش که با لشکرهای ۷۷ پیاده خراسان،۲۱ حمزه (ع)، ۲۸ کردستان و تیپ ۵۵ هوابرد و لشکرهای زرهی ۸۱،۱۶ و ۹۲ و همچنین گروههای ۲۲ و ۳۳توپخانه در این عملیات شرکت نموده بود از آسیب بمبارانهای شیمیایی درامان نماند و تلفاتی را متحمل شد.
یک سال از عملیات خیبر و کاربرد سلاح شیمیایی گذشت و صدام حسین با تجربه تلخی که از اجرای عملیات خیبر و شکست ننگین و غیرقابل تحملی که با از دست دادن جزایر شمالی و جنوبی مجنون و قسمتی از اراضی هورالهویزه که با تلفات سنگین نیرو و تجهیزات جنگی همراه بود داشت، با استقرار سامانه محکم پدافندی و احداث خاکریزهای عریض و طویل و مرتفع همراه با چندین ردیف سیمهای حلقوی خاردار، نصب نور افکنهای بسیار قوی، استقرار بیشمار نیرو، ادوات زرهی، توپ، تجهیزات و پدافند زمین به هوا، به خصوص موشکهای ضد بالگرد در منطقه مینماید. اما باز خود را با حمله دیگری از سمت دیگر هورالهویزه در عملیاتی با نام «بدر» در اسفند ماه ۱۳۶۳روبرو میبیند. در این عملیات، ۱۲لشکر و ۵تیپ از رزمندگان اسلام اعم از ارتش و سپاه و بسیج مردمی، در قالب چهار قرارگاه شرکت نموده و به نیرویی در حدود بیش از ۲۱ تیپ عراقی (پیاده، زرهی و مکانیزه) یورش بردند تا عملیات خود را با نام عملیات بدر با رمز مقدس یا فاطمه الزهرا (س)، اجرا نمایند.
در این عملیات هوانیروز با بکار گیری ۲۰ فروند بالگرد و ۷۴۳ ساعت پرواز، ضمن انهدام سنگرها و ادوات زرهی و تخلیه ۱۰۲۸مجروح، اقدام به هلی برن ۹۴۵رزمنده و ۱۰۴۹تن آذوقه و مهمات نمود. سرلشکر خلبان محمد علی بختیاری، رحیم بخشی، ناصر مشایخ و سروان فنی هوایی یعقوب حسینی از شهدای هوانیروز در این عملیات هستند.
در یورش اولیه، رزمندگان اسلام جاده العماره - البصره را تصرف نمودند و تلاش کردند تا سر پل تصرفی را گسترش دهند، اما به دلیل پاتک سنگین زرهی دشمن و مشکل بودن پشتیبانی در منطقه هور و طولانی بودن آماد راهها و استفاده دشمن از سلاحهای شیمیایی در سطحی وسیع، مجبور به عقب نشینی شدند و تنها پد خندق و قسمتی دیگر از هورالهویزه را آزاد کردند. اما با این وجود۱۲۰۰۰کشته و زخمی و ۳۰۰۰ اسیر، تلفات انسانی نیروهای بعثی و انهدام ۱۸۰دستگاه تانک و نفربر، ۲۰۰دستگاه خودرو، ۱۰۰دستگاه خمپاره انداز و توپ، تخریب دو دهنه پل و سرنگونی ۶ فروند هواپیما و سه فروند بالگرد، از جمله ضایعات سنگین عراقیها در این عملیات بود.
تنبیه متجاوز و کشاندن جنگ به داخل خاک عراق، در استراتژی فرماندهان نظامی ایران قرار میگیرد و شهر بندری فاو هدف این عملیات است. منطقه عمومی فاو با تسلط کامل بر اروندرود، تسلط بر شمال خلیج فارس و سایر حساسیتهای راهبردی منطقه برای عملیات مناسب تشخیص داده شد. اجرای این عملیات که در ساعت ۰۰/۲۲ روز ۶۴/۱۱/۱۷ با رمز مبارک یا فاطمه الزهرا (س) آغاز ودر تاریخ ۶۴/۱۱/۲۶ با تصرف قسمتی از جزیره فاو به پایان رسید دارای ابعاد سیاسی و نظامی بزرگی همچون تصرف بیش از ۸۰۰ کیلومتر مربع از زمینهای دشمن، کشته و زخمی شدن بیش از ۵۰۰۰۰ نفر، که در میان آنها فرمانده لشکر ۵، فرمانده تیپ و.... دیده میشد، ۷۰۰ نفرنیز به اسارت در آمدند.
رژیم بعث که خود را بازنده در شرایط تاکتیکی و عملیاتی جدید میدید و تصرف فاو به مثابه گرفتن گلوگاه عراق برایش قابل تحمل نبود با تمام توان اقدام به کاربرد سلاحهای شیمیایی نموده و با این حربه موفق به باز پس گیری فاو پس از یکسال از اشغال آن توسط ایران میگردد.
یگانهای خط شکن در محور شلمچه با رمز مقدس یا زهرا (س) در ۱۹دی۶۵ عملیات کربلای ۵ را به فاصله کمی از کربلای۴ شروع میکنند و نیروهای قرارگاه کربلا قصد الحاق در کانال پرورش ماهی، منطقه پنج ضلعی و شلمچه را دارند. ساعت ۱۰ صبح رزمندگان اسلام در مجاورت کانال هفت دهنه، هلالی اول و دوم را تصرف و حالا موقعیت خود را در شلمچه تا حدودی تثبیت نموده بودند. در روز دوم و با روشنایی روز رزمندگان بیش از ۲۰ پاتک عراق را خنثی و آنها را عقب میرانند. در روز سوم، عراق که از عزم و اراده رزمندگان به ستوه آمده چاره را در استفاده از سلاح شیمیایی میبیند و با این حربه ناجوانمردانه نیروهای مستقر در کانال ماهی را عقب میراند. تصرف چهارراه شلمچه در شامگاه سوم اسفندماه ۱۳۶۵ اتفاق میافتد، دشمن نیز با فرا رسیدن صبح، علاوه بر انجام سه پاتک همراه با استفاده از سلاح شیمیایی خطوط خود در این محور را تقویت میکند. با وجود استفاده وسیع عراق از سلاح شیمیایی و بمباران سنگین هوایی، نیروهای ایران نیز صدمات زیادی را به دشمن وارد مینمایند.
اما در عملیات والفجر۱۰ چه گذشت؟ بدترین اتفاق در حلبچه افتاد. یعنی بمباران شیمیایی مردم بیگناه حلبچه و کشته شدن هزاران نفر از مردم عراق در دهشتناکترین وضعیت ممکن! در این شرایط حضرت امام (ره) در پیامی فرمودند:
"اخبار پیروزیها و حماسههای دلاوران اسلام نه تنها دل ملت ما، که قلب همه مستضعفان و محرومان را شادمان نمود و صدام و عفلقیان و حامیان و اربابان او، خصوصاً آمریکا و اسرائیل را عزادار کرد. سلام خالصانه مرا به همه فرماندهان عزیز و شجاع و رزمندگان ظفرمند پیروز سپاه و بسیج و ارتش و هوانیروز و نیروی هوایی و جهادگران دلاور و گمنام و امدادگران و کلیه نیروهای مردمی و «کُرد» ابلاغ کنید و سلام و تشکر ملت ایران را به مردم شهرهای آزاد شده عراقی که بدون اینکه حتی یک گلوله هم به طرف آنان و شهرهای آنان شلیک شود، با آغوش باز و فریاد اللهاکبر از رزمندگان ما استقبال نمودند، برسانید و به آنها بگویید که میبینید صدام چگونه دیوانهوار شما و شهرهایتان را بمباران خوشهای و شیمیایی میکند، و خواهیم دید که جهان خواران چگونه در تبلیغات مسموم خود از کنار این پیروزیهای بزرگ وجنایت صدام خواهند گذشت... "
در حلبچه برادران رزمنده ما ماسکهای خود را با این که خود به شدت به آن برای در امان ماندن از گازهای شیمیایی نیاز داشتند، در اختیار کردهای عراقی قرار میدادند. یعنی حاضر بودند خود شیمیایی شوند، ولی به بیگناهان حلبچه آسیبی نرسد.
در عملیات والفجر۱۰، سپاه و بسیج مردمی همچون حماسههای دیگر دوران ایثار و شهادت حضور پر شوری داشتهو حماسههای بینظیری را خلق کردند.
حمله شیمیایی عراق علیه ایران و مردم خود همچنان ادامه پیدا کرد و صدام ابایی از انجام اینگونه اعمال نداشت و در جنایتی دیگر اقدام به بمباران شیمیایی بیمارستان صحرایی حضرت فاطمه (س) آبادان در روزهای ششم و هشتم اسفند ۱۳۶۴ و بیمارستان صحرایی ۵۲۸ سومار (دهم دی ماه ۱۳۶۵) مینماید که تلفات این حادثه ۴۰۰ مصدوم و ۲۰ شهید بود. صدام بارها با نقض قوانین بینالمللی از جمله پروتکل ۱۹۲۵ ژنو که در آن کاربرد گازهای خفهکننده سمی یا سایر گازها و نیز شیوههای جنگ میکروبی منع شده است چهره زشت و شرم آور خود را برای دنیا به نمایش گذاشت. اما سکوت پر معنایی در جهان نمایان بود. چرا که خودشان تأمینکننده سلاحهای صدام بودند. آیا انسانیت مرده بود؟ صدام بار دیگر با گاز کشنده «سارین» و موشکهای کاتیوشا حاوی گاز اعصاب اهدافی مثل تصفیه آب خرمشهر را مورد حمله قرار داد، ولی باز هم هیچکس دم برنیاورد.
پس از مدتها سازمان ملل که فقط عنوان حمایت از ملتها را یدک میکشد با دیدن انزجار جهانی از این اعمال سبوعانه دشمن بعثی و به خطر افتادن وجههاش، در ۲۶ اوت ۱۹۸۸ (۴ شهریور ۱۳۶۷) در قطعنامه ۶۲۰ شورای امنیت، برای اولین بار از ایران به عنوان قربانی سلاحهای شیمیایی در جنگ نام برد. این تنها اقدام یک سازمان جهانی در دفاع از حق مظلوم بود و دیگر هیچ....
در پایان درود میفرستیم به روح پر فتوح امام (ره) و شهدای گرانقدر جنگ تحمیلی به ویژه شهدای حملات شیمیایی و از خداوند متعال برای جانبازان شیمیایی و خانواده محترمشان که به حق سالها با رنج و درد خود ساخته و سوختهاند اجر و صبر مسئلت مینمائیم و یادآور میشویم که تا تاریخ این مرز و بوم هست یاد و نام شما هم خواهد بود و ملت این ایثار و فداکاریها را از یاد نخواهند برد.
منبع: ایسنا
پاسخ ها