عزیزی دلیل عمده ضعف احزاب را مشکل فرهنگی عنوان کرد: اعتماد عمومی به کارکرد احزاب در فرهنگ عمومی و حتی فرهنگ سیاسی کشورمان شکل نگرفته است؛ لذا احزاب بر روی کاغذ و آیین نامهها هستند و بیشتر نقش تشریفاتی دارند تا عملیاتی. نه رجال سیاسی احزاب را جدی میگیرند و نه مردم انتظار جدی از احزاب دارند.
دبیرکل جهادگران ایران اسلامی افزود: البته مردم انتظاری از احزاب ندارند، چون احزاب هیچ وقت پاسخگو نبوده اند. معدود کسانی هم که با کمک احزاب به قدرت میرسند برای تداوم حیات سیاسی در اولین اقدام خود منکر وابستگی حزبی میشوند. حتی جایگاه فرهنگی احزاب چنان متزلزل هست که گاهی اعلام استقلال و عدم وابستگی به احزاب تبدیل به ژست سیاسی شده و در صدر شعارهای انتخاباتی قرار میگیرد.
این استاد دانشگاه افزود: دولتها هم برای خالی نبودن عریضه، چند شعار حمایت از احزاب میدهند تا جای خالی سبد رای خود را با آرای پراکنده احزاب پر کنند.
او در پایان گفت: خانه احزاب نیز از قدرت و استحکام لازم برای تاثیر برخوردار نیست؛ از این جهت است که انتخابات آن خیلی آبکی و با حضور کم رنگ تشکلها برگزار میشود؛ بنابراین تا زمانی که فرهنگ احساس نیاز واقعی به احزاب در شاکله کلی حاکمیت ایجاد نشود، احزاب جایگاه اصلی خود را پیدا نخواهند کرد. موضوع اینجا جالب میشود که خیلی از انحصار طلبهای سیاسی، رشد و توسعه احزاب را منافی منافع خود میپندارند. در قاموس منافع گرایان، احزاب تا جایی میتوانند فعالیت کنند که با مرزهای منافع اینها تداخل ایجاد نکنند. از نظر اینها حزب خوب، حزبی است که در جلسات و اردوگاههای اینها حضوری صامت و ساکت داشته باشند.
پاسخ ها