تابهحال شده از دست همسرتان که مرتب مشغول کارکردن است به ستوه آمده باشید؟! آیا بابت این مسئله با او مشاجره کردهاید؟ معتادشدن به کارکردن مانند هر نوع اعتیاد دیگری تعادل زندگی را بر هم میزند و مشکلات مختلفی برای خود فرد و اطرافیانش ایجاد میکند. اگر احساس میکنید همسرتان بیشازحد کار میکند و فرصت کافی برای وقتگذراندن با شما یا فرزندانش ندارد، حتما این مقاله بخوانید. ما روشهایی را برای حل این مسئله به شما پیشنهاد میکنیم.
وین اوتس، روانشناس مشهور آمریکایی، عبارت «معتاد به کار» را اولین بار در سال ۱۹۷۱ در کتابی با عنوان «اعترافات یک معتاد به کار» استفاده کرد. از آن پس، روانشناسان و محققان بسیاری درباره این شکل از اعتیاد تحقیق و مطالعه کردهاند.
آیا زیاد کارکردن بهمعنای اعتیاد به کار است؟ لزوما نه! ماهیت شغل برخی افراد و شرایط زندگی آنها بهگونهای است که ساعتهای کاری طولانی دارند، اما این عامل بهتنهایی نشانه اعتیاد به کار نیست. تعریف کلی اعتیاد یعنی علاقه وسواسی به یک چیز. این علاقه جنبه روانی دارد. به بیان دیگر، ذهن فرد معتاد در بیشتر ساعات روز درگیر آن است. بنابراین ما به فردی که ساعات کاری طولانی دارد، لزوما معتاد به کار نمیگوییم. این عامل یک پیششرط است، اما برای اثبات اعتیاد کافی نیست. در عوض فردی ممکن است ساعات کاری چندان زیادی هم نداشته باشد، اما پس از پایان ساعت رسمی کار هم ذهنش همچنان مشغول به آن باشد. این درگیری ذهنی اجازه نمیدهد که فرد بتواند به سایر جنبههای زندگی از جمله رابطه با همسرش توجه کند.
برای فهم اینکه آیا همسر ما (یا حتی خود ما) واقعا معتاد به کار است یا نه، فکرکردن به پرسشهای زیر و پاسخدادن به آنها راهگشاست:
در صورتی که پاسخ به بیشتر این پرسشها مثبت باشد، میتوان نتیجه گرفت که همسرتان معتاد به کار است.
اگر بابت زندگی با همسر معتاد به کار درمانده و ناراحتید، راهکارهایی هست که میتوانید آنها را به کار بگیرید. این راهکارها سبب تعدیل مشکل و بهبود رابطه میشوند.
ذهن منفینگر ما انسانها اغلب تمایل دارد بدبینانهترین دلایل را پیدا کند. شما شاید خیلی زود به این نتیجه برسید که او زیاد کار میکند تا از من دوری کند! این قضاوت شتابزده فقط ممکن است به بدترشدن رابطه شما منجر شود. قبل از هر قضاوتی، از او بخواهید تا دلیل زیاد کارکردن و زیاد فکرکردن به کار را به شما بگوید. دلایلی که او میآورد به فهم مسئله کمک میکند. درنهایت شما خشنود خواهید شد وقتی بدانید که اعتیاد به کار ربطی به شما ندارد.
احتمالا زوجهایی را در اطراف خود یا در فضای مجازی میبینید که مدام با هم هستند و کارهایی میکنند که شما هم دوست دارید با شریک زندگی خود انجام دهید. مقایسهکردن رابطه خود با دیگران وقتی به آنها حسادت میکنید، راحت است. اما باید بدانید که این کار رابطه شما را بدتر خواهد کرد.
به یاد داشته باشید هر رابطهای متفاوت با دیگری است. ممکن است رابطه شما نکات مثبتی داشته باشد که در رابطه دیگران وجود ندارند.
توافقنداشتن شما با همسرتان درباره میزان کارکردن به هر دوی شما استرس زیادی وارد میکند. بهسادگی میتوان در دام غرزدن و دعواکردن افتاد. برای پیشگیری از این اتفاق، باید با خودنسردی و همدلی مسئله را مطرح کنید. مثلا بهجای ایرادگرفتن و انتقادکردن، میتوانید چیزهایی را به وی یادآوری کنید که او با زیاد کارکردن از دست میدهد. زمانی مسئله را در میان بگذارید که هر دو آرام و آسودهاید. هنگام توضیح مسئله باید تمرکزتان بر رفتارهایی باشد که شما را آزرده کرده و کیفیت رابطه را کاهش داده است. همچنین شفاف و واضح صحبت کنید.
اگر همسرتان دورکار است و بیشتر فعالیتهای شغلی خود را در خانه انجام میدهد یا مدت زیادی را در خانه پیگیر کارهای شغلش است، برای پیشگیری از تداخل کار و زندگی، مرزهایی را مشخص کنید. از او بخواهید:
بهجای نگرانی بابت مدتزمانی که شما و همسرتان در اختیار یکدیگر هستید، سعی کنید همان زمان را صرف تقویت رابطه خود کنید. طبق تحقیقات، زوجهایی که فعالیتهای مشترک خود را صرف تقویت همدلی و رابطه خود میکنند، از آنهایی که همان زمان را صرف مسائل استرسزا میکنند، نرخ طلاق کمتری دارند.
پس بهجای بحثکردن با همسرتان سر اینکه چقدر زمان در اختیار دارید، فرصت را غنیمت شمرده، تلفنهای همراه خود را کنار گذاشته و اوقات خوشی را با یکدیگر سپری کنید.
گاهی اوقات شما با رفتارها و کارهای خود به همسرتان در ادامهدادن به رفتارش یاری میرسانید. به بیان دیگر، کارهای شما سبب میشود که بیشتر و بیشتر کار کند. مثلا:
این کارها باعث میشود همسرتان با خیال راحتتر به اعتیادش برسد. بهتر است این رفتارها را شناسایی کنید و انجامشان ندهید. مثلا اگر او همیشه بیشتر از ساعت مقرر کار میکند و دیر به خانه میآید، میتوانید غذا را تنهایی میل کنید و باقیمانده را برای او بگذارید.
شاید بتوانید همسرتان را با دعوت به فعالیتهایی که دوست دارد، از بیشتر کارکردن در آن روز منصرف کنید. این فعالیتها ممکن است هر چیزی باشند که هر دو (بهخصوص او) به آنها علاقه دارید. انجام این کارها هم تنش بین شما را کمتر میکند و هم فرصتی به دست میدهد تا درباره مسئله اعتیاد به کار با او گفتوگو کنید. البته ممکن است شما این توصیه را مغایر با مورد قبلی بدانید. باید گفت حفظ تعادل و وقتشناسی در اینجا مهم است. این به شما بستگی دارد که بدانید چه زمانی و کجا باید باب حرفزدن درباره مسئله را باز کنید. بدیهی است اگر مرتب از فرصت باهمبودن برای طرح مسائل مختلف استفاده کنید، همسرتان به نیت شما از باهمبودن بیاعتماد میشود و از شما بیشتر دوری خواهد کرد.
برخی افراد فکر میکنند که باید تمام فعالیتهای گوناگون را با همسرشان انجام دهند. این باوری اشتباه است. وقتی همسرتان درگیر کار است و نمیتواند بهموقع به خانه برگردد یا مرخصی برای چند روز پیاپی ندارد، نیازی نیست شما و فرزندانتان زندگی خود را متوقف کنید و منتظر بمانید. این انتظارکشیدن خود فشار بیشتری به شما میآورد.
پس بهتر است برخی کارها را بهتنهایی انجام دهید. مثلا با فرزندان یا دوست خود به سینما بروید. آخر هفته سری به خانواده خود یا همسرتان بزنید یا به مسافرتی کوتاه بروید.
حل اختلافات زناشویی گاه برای طرفین دشوار است. به همین منظور زوجدرمانی گزینهای برای حل مشکل اعتیاد همسرتان به کارکردن محسوب میشود. زوجدرمانگران فنون گفتوگوی مؤثر و روشهای درست حل تعارض را به شما و همسرتان میآموزند. گاهی اوقات صرفا مراجعه به زوجدرمانگر یا طرح پیشنهاد آن به همسرتان نشان میدهد که مسئله جدی است و او را ترغیب به تغییر رفتارش میکند.
معتادان به کار خود را در دور باطل کارکردن گرفتار میکنند. گاهی خودشان هم متوجه نیستند که با این شرایط به خود و همسرشان آسیب میزنند. شاید از بیرون رفتار آنها و جدیتشان در کارکردن مثبت به نظر برسد، اما باید درک کرد که این موفقیت ظاهری منجر به شکست در رابطه و کاهش شادی در زندگی خواهد شد. بنابراین اگر خود یا همسرتان به این وضع گرفتارید، هرچه سریعتر برای حل مشکل اقدام کنید.
پاسخ ها