برخی رفتارهای خلاف هنجار یا خلاف قوانین در مراحل استقلالطلبی و خودمختاری کودک طبیعیاند، اما اگر این رفتارها به تناوب و با شدت زیاد رخ دهند، ممکن است بیانگر نوعی اختلال رفتاری کودکان باشند. اختلالات رفتاری در کودکان انواع مختلفی دارند. بااینحال، همه آنها ممکن است رشد کودک را مختل کنند و باعث پسرفت تحصیلی او شوند. آموزش والدین و آگاهکردن آنها به اختلالات رفتاری کودکان پیششرطی مهم برای فرزندآوری است. بنابراین پیش از آنکه تصمیم بگیرید فرزندی به دنیا بیاورید، حتما مقاله ما درباره این اختلالها را مطالعه کنید.
اختلال رفتاری با نافرمانی یا ناهنجاری رفتاری غیرمتناوب و تصادفی فرق دارد. طبیعی است که کودکان در سالهای رشد خود، گاهی قوانین و هنجارها را زیر پا بگذارند. این بخشی از روند رشد و استقلالطلبی آنهاست. اما اگر این رفتارهای نابهنجار مدام با شدت زیاد تکرار شوند، به گونهای که تحصیل در مدرسه یا رابطه با دوستان و خانواده را دچار مشکل کنند، نشانهای از اختلال رفتاریاند. این اختلالها انواع مختلفی دارند. البته پیش از بررسی آنها، بهتر است نشانههای اختلال رفتاری کودکان را فهرست کنیم:
تشخیص اختلالات رفتاری در کودکان کار پزشک اطفال یا روانشناس کودکان است. روش تشخیص اکثر اختلالها معمولا شامل مصاحبه با والدین و خود کودک، معلمان و سایر افرادی میشود که با کودک سروکار دارند. متخصص فقط زمانی اعلام میکند کودک دچار اختلال است که رفتارهای مذکور مدام با شدت زیاد و خارج از چارچوبهای سنی کودک رخ داده باشند.
اختلالات رفتاری در بزرگسالان و کودکان انواع گوناگونی دارند. بااینحال، شایع ترین اختلالات رفتاری در کودکان در ۴ مورد خلاصه میشوند که در ادامه هریک را بررسی کردهایم.
یکی از شایع ترین اختلالات رفتاری در کودکان اختلال کمبود توجه و بیشفعالی است. این اختلال که خود به ۳ دسته تقسیم میشود، نشانههای مختلفی در کودکان دارد. برخی تصور میکنند که این اختلال صرفا در کودکان وجود دارد، اما طبق بررسیها ۷۵درصد از کسانی که در کودکی به این اختلال دچارند، در بزرگسالی نیز همچنان با آن دستبهگریباناند.
۳ دسته این اختلال بر اساس نشانهها، عبارتاند از:
نشانههای این اختلال بسته به سن کودک، شدت اختلال و نوع آن فرق دارند. مثلا کودک خردسال مبتلا به اختلال کمبود توجه و بیشفعالی ممکن است در دنبالکردن نشانهها و پیروی از راهنماییهای والدین مشکل داشته باشد، در حالی که نوجوان شاید نتواند اولویتهای خود را مشخص کند و مدام دچار سردرگمی شود.
فرد دچار اختلال ترکیبی نیز همان طور که از نامش پیداست، نشانههای هر دو اختلال عمدتا بیشفعالتکانشی و بیتوجه را همزمان بروز میدهد.
این اختلال بهمعنای نافرمانی کودک و نادیدهگرفتن اقتدار والدین و سایر بزرگسالانی است که با او در ارتباطاند. گرچه هرازگاهی نافرمانی از دستورات بزرگسالان در سنین نوجوانی امری طبیعی است، اگر این سرپیچی مکرر و همراه با تنش و خشونت باشد، ممکن است نشانه این اختلال تلقی شود.
نشانههای اختلال نافرمانی مقابله ای عبارتاند از:
اختلال سلوک بهمعنای وجود الگویی تکرارشونده از رفتارهای نابهنجار مانند تجاوز به حقوق دیگران یا انجام رفتارهایی ضد قواعد تعیینشده برای سنوسال کودک است. مردم اغلب کودکان دچار این اختلال را «بچه بد» یا «خلافکار» مینامند. برخی عوامل مانند سوءاستفاده از کودک یا بیتوجهی به او، شکست تحصیلی و تجربه تروما (آسیب روانی) در گذشته ممکن است باعث ابتلا به این اختلال شود. نشانههای این اختلال در کودکان عبارتاند از:
کودکان و نوجوانانی که به این اختلال دچارند ممکن است بهدلیل دزدی و آسیبزدن به اموال دیگران تحت پیگیرد قانونی قرار بگیرند. بااینحال باید توجه داشت که آنها ذاتا بد یا شرور نیستند، بلکه صرفا با نوعی اختلال رفتاری دستبهگریباناند.
اختلالی کمتر بررسیشده در نوجوانان که شامل برخوردهای خشونتبار و عصبانیتهای ناگهانی است. بهسبب این اختلال، کودک یا نوجوان ناگهانی نشانههای خشم و عصبانیت را بروز میدهد که تناسبی با موقعیت پیشآمده ندارند. این تنها اختلالی است که سبب پرخاشگری ناگهانی میشود.
آنهایی که دچار این اختلالاند، اغلب هنگام خشم چیزی را بهسمت دیگری پرتاب یا خود را وارد دعوا میکنند. دیگر نشانههای این اختلال عبارتاند از:
برای درمان هریک از اختلالهای گفتهشده روشهای درمانی مختلفی وجود دارد. به همان ترتیبی که در بخش قبل اختلالات رفتاری کودکان را معرفی کردیم، درباره روشهای درمانشان نیز صحبت میکنیم.
تشخیص زودهنگام اختلال کمبود توجه و بیشفعالی مهم است، چون کودکی که به آن مبتلاست، در دوران تحصیل و مراحل رشد خود رنج زیادی را متحمل خواهد شد. برای تشخیص این اختلال، درمانگر سابقه رفتار کودک و سوابق پزشکی او را در کنار مصاحبه با والدین و معلمان دقیق بررسی میکند. همچنین باید روشن شود که کدام یک از ۳ نوع طیف این اختلال در کودک مشاهده میشود.
درمان این اختلال اغلب ترکیبی از دارودرمانی، رفتاردرمانی، آموزش و توانمندسازی والدین و ایجاد تغییراتی در وضعیت مدرسه و تحصیل کودک است.
بدون تشخیص و درمان بهموقع اختلال نافرمانی مقابله جویانه، این اختلال ممکن است به شکل بدتر آن، یعنی اختلال سلوک در رفتار نوجوان، تبدیل شود. نکته مهم در درمان این اختلال، آموزش والدین و بزرگسالانی است که با کودک سروکار دارند. رواندرمانی فردی و خانوادگی در کنار برخی داروهای مهارکننده علائم در مراحل درمان به کار میروند.
درمان اختلال سلوک از باقی اختلالات رفتاری کودکان سختتر است، چراکه کودک یا نوجوان درگیر با آن به بزرگسالان اعتماد ندارد. شاید لازم باشد فرایند درمان در مراکز بازپروری یا حبس خانگی انجام شود. رفتاردرمانی، رواندرمانی، پشتیبانی تحصیلی و مصرف داروهای لازم از جمله روشهایی هستند که میتوان برای درمان به کار گرفت. تشخیص زودهنگام این اختلال بسیار مهم است، چراکه اگر نوجوان به بزرگسالی نزدیک شود، کار درمان دشوارتر و احتمال نتیجه مثبت کمتر میشود.
برای تشخیص این اختلال کودک یا نوجوان باید دستکم رفتارهای زیر را در بازه زمانی گفتهشده انجام داده باشد:
درمان این اختلال درمان شناختیرفتاری (CBT) همراه با دارو برای کنترل رفتارهای تکانشی است. تکنیکهایی مانند مدیریت استرس، ترک محیط تحریکآمیز و پرهیز از الکل و مواد مخدر روند درمان را تسهیل میکنند.
نکته مهم در تمام اختلالات رفتاری کودکان تشخیص بهموقع و زودهنگام است. هرچه تشخیص سریعتر و در سنین کمتری انجام شود، درمان آسانتر است. پس در صورتی که در کودک خود علائمی هشداردهنده مشاهده کردید، حتما به مشاور یا پزشک اطفال مراجعه کنید.
پاسخ ها