روزنامه جهانصنعت نوشت: استفاده از مزیتهای اینترنت به مثابه یک کالای عمومی در دنیای امروز همانند استفاده از نان و هوا برای زنده ماندن است. شاید برخی این را اغراق بدانند و مقایسه کالایی به اسم اینترنت با نان و هوا را نادرست بدانند اما این یک واقعیت است که شهروندان امروز جهان و همینطور شهروندان ایرانی بدون استفاده از اینترنت در دنیایی بدون هوا زندگی خواهند کرد.
مدیرانی که سکاندار اصلی و فرماندهی واقعی استفاده از اینترنت برای شهروندان ایرانی را در اختیار دارند و نیز مجریان درجه اول در این عرصه برای اینکه بدانند استفاده از اینترنت دیگر استفاده از یک کالای لوکس نیست خوب است به مرکزی مثل مترو یا بازار بزرگ یا حتی مزرعههای خردپراکنه در هزارانهزار روستای ایران سر بزنند و ببینند که شهروندانی که به هر دلیل آنها را غیرنخبه میخوانیم یا شهروندان عادی چگونه به اینترنت سنجاق شدهاند.
حالا با این توصیف و تصریح بر این نکته که استفاده از اینترنت به خانوادههای ایرانی نفوذ کرده است و پیر و جوان، پردرآمد و کمدرآمد، زن یا مرد، روستایی یا شهری از این کالا استفاده میکنند پرسش این است که چرا شهروندان را به زحمت میاندازیم و برای آنها هزینههای روانی- روحی و حتی مادی درست میکنیم. مدیران تصمیمگیر درباره این خبر که عضو کمیسیون اقتصادی مجلس داده و گزارش میدهد که با فروش فیلترشکنها عملا به مردم یاد دادیم که میتوانند خلاف کنند و مهمتر از آن اینکه «پلتفرمهای خارجی را در حالی فیلتر کردند که عملا ۹۰درصد مردم از فیلترشکن استفاده میکنند و مشخص است چه کسانی از این فیلتر کردن سود میبرند بنابراین مردم هم باید بدانند سود فروش فیلترشکنها به جیب چه کسانی میرود.»
شهروندان ایرانی چه گناه کبیرهای مگر مرتکب شدهاند که برای استفاده از یک کالای عمومی و یک کالای حیاتی باید به برخی گروهها و افراد باج و خراج بپردازند و فیلترشکن خریداری کنند؟ شهروندان عادی مگر چه خلاف بزرگی کردهاند که برای استفاده از شبکههای اجتماعی مشهور دنیا که برای کسبوکار است نیز باید به کسانی خراج پرداخت کنند؟ آیا سطح شعور و درک شهروندان ایرانی را آنقدر پایین میدانیم که اگر شبکههای اجتماعی را باز کنیم آنها به سوی فحشا میروند؟ یا اینکه برای فیلتر کردن شبکههای اجتماعی با فیلترفروشان زدوبند احتمالی شده است؟ فیلترشکنفروشی شغلی بیدردسر و پردرآمد برای باجگیران فیلترشکنفروش شده است.
پاسخ ها