کمالگرایی در دنیایی که پر از نقص و ناکاملی است مانند تلهای شما را به کام خود میکشد و نمیگذارد به جلو گام بردارید. فکر برتر بودن و در حد کمال بودن، چنان ذهن را اسیر خود میکند که از ترس آن که نتوانید آنچه را در ذهن دارید در حد اعلی اجرا کنید، حتی قدمی هم در آن مسیر برنخواهید داشت. این طرز فکر، همان سدی است که استفان گایز در کتاب صوتی چگونه کمال گرا نباشیم از آن سخن میگوید. سدی که سالها باعث شده بود خود استفان گایز هم در جهت خواستههایش گامی برندارد.
گایز در کتاب صوتی چگونه کمالگرا نباشیم به تک تک موانع و دغدغههایی که در زندگی یک کمالگرا وجود دارد پرداخته است و برایشان چندیدن راه حل معرفی کرده است. انتظارات غیرواقعی، نشخوار ذهنی، نیاز به تایید شدن، نگرانی از ارتکاب اشتباه و...
شما باید یاد بگیرید برای رهایی از چنگال کمالگرایی معیارهایتان را درست تظیم کنید و اعتمادبه نفستان را بالا ببرید. تا بتوانید بر این خصلت خود غلبه کنید. گایز در کتاب صوتی چگونه کمال گرا نباشیم با شما همچون مربی همراه میشود تا دیگر کمالگرا نباشید.
میتوان گفت، گایز چاره «مشکل کمالگرایی» را در بهکارگیری راهکار «خردهعادتها» میداند. تفاوت راهکارهای او با دیگر راهکارهایی که این روزها توسط نویسندگان و سخنرانان دیگر ارائه می شود این است که او عمل کردن را راه رسیدن به هدف میداند و نه با انگیزه شدن را! سالهاست که در مورد راهکارهای انگیزشی بسیار شنیده ایم اما مشکل اینجاست که چطور خود را با انگیزه کنیم؟ و آیا میتوان برای رسیدن به هدفی بلند مدت، هر روز در پی جرقهای احساسی و انگیزشی باشیم تا خود را تشویق به انجام کاری کنیم؟ استفان گایز از شما میخواهد که برای قدمی برداشتن منتظر انگیزه نباشید. فقط از جای خود برخیزید و کاری را شروع کنید.
استفان گایز نویسنده، وبلاگنویس و کارآفرین بینالمللی است که کتابهای پرطرفدارش تاکنون به ۲۱ زبان ترجمه شدهاند. گایز شهرتش را به واسطهی ارائهی استراتژیهای کاربردی و طنزآمیز تغییر رفتار در سطح جهانی به دست آورده است. او اکنون در نزدیکی دنیای دیزنی، در اورلاندوی فلوریدا زندگی میکند. تعدادی از کتابهای او تاکنون به زبان فارسی نیز ترجمه شدهاند. گایز نویسندهی کتابهای مشهوری از جمله خردهعادتها (۲۰۱۶)، چگونه کمالگرا نباشیم (۲۰۱۵) و عادتهای انعطافپذیر (۲۰۱۹) است.
گایز در کتاب چگونه کمالگرا نباشیم، توضیح میدهد که کمالگرایی یک ذهنیت محدودکننده است. به عنوان مثال، به کودکان آموزش داده میشود که داخل خطوط رنگآمیزی کنند و مراقب باشند که رنگهایشان از خطوط بیرون نزند. ناکاملگرایی ما را آزاد میکند تا خارج از خطوط زندگی کنیم، جایی که احتمالات بینهایت و اشتباهات مجاز هستند و خودقضاوتی به حداقل خواهد رسید. در حالی که رهایی از کمالگرایی تاثیرگذار است، با این حال نمیتواند مانع از به وجود آمدن تمام مشکلات شود. افراد ناکامل زندگی بدون نقصی ندارند؛ آنها فقط شادتر، سالمتر و در حال انجام کارهای مهمتری هستند.
پاسخ ها