اختلال فراموشی تجزیه ای وضعیتی است که در آن فرد نمی تواند اطلاعات مهم زندگی خود را به خاطر بسپارد.
این فراموشی ممکن است به یک حوزه یا موضوع خاص محدود شود، یا ممکن است بسیاری از تاریخچه زندگی یا (به طور کلی) هویت فرد را شامل شود.
فراموشی تجزیه ای یکی از گروه بیماری های “اختلالات تجزیه ای” است.
اختلالات تجزیه ای بیماری های روانی هستند که در آن عملکردهای ذهنی عادی مانند حافظه، آگاهی یا هوشیاری و هویت و یا ادراک از بین می روند.
علائم تجزیه ای می تواند خفیف باشد، اما همچنین می تواند آنقدر شدید باشد که نتواند کار کند و بر روابط و فعالیت های کاری تأثیر بگذارد.
ویژگی اصلی فراموشی تجزیه ای ناتوانی در به خاطر سپردن اطلاعات شخصی مهم است که معمولاً ماهیت استرس زا یا آسیب زا دارد.
البته این نوع از دست دادن حافظه مربوط به فراموشی یا بی توجهی نیست و نتیجه آسیب دیدنی به مغز نیست.
فراموشی گسسته عموماً با ناتوانی در به خاطر آوردن خاطرات و رویدادهای ذخیره شده قبل از شروع فراموشی و ناتوانی در ایجاد خاطرات طولانی مدت جدید مشخص می شود.
این ناتوانیها معمولاً با تجربیات آسیبزا یا استرسزا، مانند آزار جسمی یا جنسی، مقابله با یک فاجعه طبیعی یا انسانساز، قربانی شدن یک تصادف رانندگی، یا تجربه درگیری نظامی همراه است.
اپیزودهای فراموشی همچنین به جنبه هایی از رفتار یک فرد مانند:
از دست دادن حافظه در هنگام طغیان خشم،
خشونت، اقدام به خودکشی یا آسیب رساندن به خود، گسترش می یابد.
مرتکبین جنایات شنیع، مانند قتل، اغلب ادعا می کنند که هیچ خاطره ای از واقعه ندارند و گاهی از این امر در دادگاه به نفع خود استفاده می کنند.
فراموشی گسسته با انواع مختلفی از اختلال حافظه همراه است.
فراموشی موضعی زمانی است که فرد نتواند وقایع را برای یک دوره زمانی خاص به خاطر بیاورد،
به ویژه پس از یک رویداد آسیب زا (به عنوان مثال، پس از یک تصادف رانندگی، از دست دادن حافظه تا دو روز).
این مثال واقعی را در نظر بگیرید:
زن ۲۸ ساله ای که توانست از آتش سوزی خانه فرار کند، گفت که هیچ خاطره ای از آتش سوزی یا مرگ شوهر و دخترش ندارد.
چند ساعت بعد که ناگهان حافظه اش برگشت، به شدت آشفته و گیج شده بود.
(این نوع فراموشی در یک بازه زمانی خاص رخ می دهد و به همین دلیل موضعی نامیده می شود، به این معنی که فرد جزئیات رویداد آسیب زا را تا زمان خاصی به یاد نمی آورد، معمولاً چند روز پس از وقوع آن. بدن بی حس می شود).
زمانی است که یک فرد می تواند برخی از وقایع یک دوره زمانی خاص را به یاد بیاورد اما نه همه آن را،
یعنی ناتوانی در به خاطر سپردن برخی از جزئیات یک رویداد
(مثلاً سربازی که از جنگ باز می گردد می تواند برخی از رویدادهای یک نبرد نظامی را به خاطر بیاورد. ).
یک مثال واقعی از مردی بود که به یاد داشت در یک تصادف رانندگی کرده بود اما نمیتوانست به خاطر بیاورد که پسرش در این تصادف جان باخته است.
کسانی که متهم به جنایات فجیع هستند اغلب با فراموشی انتخابی مورد حمایت قرار می گیرند.
بسیاری از قاتلان ادعا می کنند که به یاد دارند که با قربانی خود مشاجره کرده اند اما کشته شدن کسی را به خاطر نمی آورند.
با این حال، حدود ۷۰ درصد از مجرمانی که ادعا می کنند جنایت را به خاطر نمی آورند، دروغ می گویند.
تفاوت بین فراموشی انتخابی و فراموشی موضعی در این است که در اولی، فرد برخی از جزئیات یک رویداد را برای مدتی یا برای همیشه به خاطر نمی آورد و در دومی، فرد کل رویداد را برای مدت معینی به خاطر نمی آورد.
چهار نوع فراموشی تجزیه ای وجود دارد که هر کدام به ماهیت از دست دادن حافظه فرد مربوط می شود:
این شایع ترین نوع این اختلال است. فرد تمام وقایعی را که در یک بازه زمانی مشخص اتفاق افتاده را فراموش می کند. به طور معمول، این شکاف بلافاصله پس از یک رویداد بسیار ناراحت کننده مانند تصادف اتومبیل، آتش سوزی یا بلای طبیعی رخ می دهد.
فرد نمی تواند برخی (و نه همه) وقایع را که در یک دوره زمانی خاص رخ داده اند به خاطر بیاورد. بازمانده آتش سوزی ممکن است آمبولانس را در راه بیمارستان به یاد بیاورد. اما او به یاد نمی آورد که از خانه در حال سوختن نجات یافته باشد.
سندرمی است که در آن فرد نمی تواند چیزی از زندگی خود به خاطر بیاورد.
پاسخ ها