heidari.youcan

heidari.youcan

مزایا و معایب تولید خودکار: آیا ارزشش را دارد؟

این یک ایده وسوسه انگیز است: به طور خودکار فرآیندهای تولید در مهندسی مکانیک به حدی که به سختی به نیروی انسانی نیاز است - در حالی که حجم خروجی افزایش می یابد! اما آیا تولید خودکار واقعا ارزشش را دارد؟ ما متوجه خواهیم شد.

نمایندگی نمایشگر سوها

روی کاغذ، به نظر می رسد تنها دلایل خوبی برای خودکارسازی تولید وجود دارد: بهبود کیفیت از طریق فرآیندهای پایدارتر. ساختار هزینه مطلوب تر با کاهش هزینه های پرسنل. راندمان گیاهان را افزایش می دهد. رهایی افراد از فعالیت های شدید یا خطرناک.

 

دنیای جدید و شجاعانه اتوماسیون فرآیند؟
در واقع آنچه روی کاغذ به این زیبایی خوانده می شود در عمل یک شمشیر دولبه است. در حال حاضر رویای اتوماسیون کامل در تولید همچنان از سه نکته رنج می برد: معیار کیفیت، فردی شدن روزافزون بازارهای تقاضا و کارایی اقتصادی.

 

مشکل کیفیت در تولید سریال
در تئوری، تولید سری à la Industry 4.0 به این صورت عمل می کند: همه ماژول های یک کارخانه تولید به طور مداوم با یکدیگر در ارتباط هستند. آنها به یکدیگر در مورد وضعیت خود و مناسب بودن آنها برای استفاده اطلاع می دهند. از آنجایی که هر حلقه در زنجیره، مهم نیست که چقدر کوچک است، در اینجا گنجانده شده است - از حمل و نقل خودران تا کوچکترین ابزار - می توان عیوب را خیلی زود تشخیص داد.

مشکل: فقط شناسایی عیب کافی نیست - باید آن را نیز در حین عملیات جاری اصلاح کرد! کارخانه هوشمند هنوز با این کار، حتی در تحقیقات اولیه، با مشکل مواجه است: اتصال پارامترهای مختلف بسیار پیچیده است. برای آینده قابل پیش‌بینی، ورودی انسانی که سیستم کلی را در نظر می‌گیرد همچنان ضروری خواهد بود.

 

فراخوان جدید برای اقدام
فردی شدن افزایش می یابد
در صنعت تولید یک گرایش قوی به سمت سفارشی سازی، چه محصولات متوسط ​​و چه محصولات نهایی وجود دارد. اگر شرکت‌های مهندسی مکانیک می‌خواهند رقابتی باقی بمانند، نمی‌توانند این روند را نادیده بگیرند: فرآیندهای تولید باید دائماً با سری فعلی سازگار شوند. با این حال، اتوماسیون در شرایطی که تا حد امکان ثابت باشد، بهترین کار را دارد. اگر به جای آن دائماً به انواع تولید نیاز باشد، فرآیندها باید بارها و بارها با دست تنظیم شوند - اتوماسیون شتاب خود را از دست می دهد.

علاوه بر این، فناوری های مخرب در مدت زمان بسیار کوتاهی بازار را به طور اساسی تغییر می دهند. یک مثال تغییر موتورهای سوختی به موتورهای الکتریکی در صنعت خودروسازی است. تا کنون، تصور اینکه کارخانه های هوشمند به طور مستقل شرایط تولید خود را در این زمینه تطبیق دهند، دشوار بوده است. در اینجا نیز تصمیم گیرنده انسانی همچنان مورد تقاضاست.

 

اقتصاد عاملی

 


این سوال بر سر همه اینها پیش می آید: آیا ارزشش را دارد؟ آیا مزایای به‌دست‌آمده - افزایش توان کلی و بهبود کیفیت محصول - با هزینه‌های بالای راه‌اندازی ناشی از اتوماسیون صنعتی مرتبط است؟ در بسیاری از موارد، پس از بررسی کامل، احتمالاً پاسخ منفی خواهد بود. یا به این دلیل که با اصول تولید ناب صرفه جویی در هزینه، حتی بدون اتوماسیون، می توان به چیزهای بیشتری دست یافت. یا به این دلیل که نقل مکان به کشوری با دستمزد کم ارزان تر است و انعطاف بیشتری در تولید می دهد.

این بدان معنا نیست که اتوماسیون در صنعت یک بن بست است. برعکس، تحقیقات امیدوارکننده‌ای توسط مؤسسه Fraunhofer در مورد اینکه چگونه میل به اتوماسیون بیشتر می‌تواند با افزایش نیازهای مختلف سازگار شود، وجود دارد. کارشناسان کار می کنند به عنوان مثال ب. روی روبات‌های «حساس» که می‌توانند خیلی سریع با شرایط متغیر محیطی سازگار شوند.

اما راه‌حل‌های موقتی جالبی نیز وجود دارد: روبات‌های مشارکتی می‌توانند در کنار انسان‌ها روی سری‌های کوچک در طول روز کار کنند. در شب، سیستم‌ها سپس سری‌های بزرگ‌تری را که می‌توان بدون سرنشین تولید کرد، در اختیار گرفت. با این وجود: اتوماسیون مداوم در تولید در حال حاضر رویای آینده باقی مانده است - فناوری و اقتصادی بسیار زیاد

heidari.youcan
heidari.youcan

شاید خوشتان بیاید

پاسخ ها

نظر خود را درباره این پست بنویسید
منتظر اولین کامنت هستیم!
آیدت: فروش فایل، مقاله نویسی در آیدت، فایل‌های خود را به فروش بگذارید و یا مقالات‌تان را منتشر کنید👋