گرمایش جهانی میتواند هزینههایی پنهان به بنگاههای اقتصادی تحمیل کند که این هزینهها بهنوبه خود سرمایهگذاران را دچار خطا میکنند.
جوزف استایس (Jiseph Stice) از دانشگاه جورج میسون آمریکا، مارکوس کرک (Marcus Kirk) از دانشگاه فلوریدا، و درالد استایس (Derrald Stice) از دانشگاه هنگکنگ اعداد و ارقام مربوط به کسبوکارها و تغییر اقلیم را به یکدیگر پیوند دادهاند. هدف آنها بهطور خاص پاسخ به این سوال است که چرا گرمای بیسابقه تابستان اقتصاد کشورها را با بحران جدی مواجه نکرده است.
در بسیاری از کشورهای دنیا، دمای روزهای تابستان امسال رکوردهای جدیدی را ثبت کردهاند. با این که هنوز نیمی از تابستان باقی مانده، باید امسال را گرمترین سال ثبتشده در تاریخ بدانیم. چنین گرمای شدیدی در تابستان عواقبی جدی برای محیطزیست، سلامت عمومی و اقتصاد خواهد داشت.
پیش از این، اقتصاددانان آمار فروش فصلی بنگاههای بزرگی آمریکایی را با دادههای دما مقایسه کرده بودند. آنها یک معیار حساسیت به آبوهوا تعریف کرده و آن را «بتای آبوهوا» (weather beta) نامیدند. آنها میخواستند بدانند وقتی دمای هوا از دمای ایدهآل ۱۸.۳ درجه سلسیوس بالاتر یا پایینتر میرود، چه تأثیری در میزان فروش دارد.
پژوهشگران دمای ۱۸.۳ درجه را ایدهآل میدانند، چون میگویند وقتی دما از آن بالاتر باشد شما کولر را روشن میکنید و وقتی پایینتر باشد، بخاری یا شوفاژ را.
اما این اطلاعات بهطور کلی نتیجهای قطعی نداشتند. نوسانات دما اثری روی فروش در مقیاس بزرگ ندارند. این نتیجه برای استایس و همکارانش غافلگیرکننده نبود. آنها میگویند هوای خنکتر بهطور میانگین برای کل اقتصاد بهتر است. اما بعضی از بخشها (مثلاً کشاورزی) از دمای بالا نفع میبرند. همچنین تأثیر دما روی عملکرد اقتصادی به منطقه و زمان سال نیز بستگی دارد.
استایس و همکارانش برای بررسی اثر واقعی افزایش گرمای تابستان روی اقتصاد، بنگاهها را بر اساس اندازه و تمرکز جغرافیایی جدا کردند. فرض مهم آنها این بود که بنگاههای با گستره جغرافیایی بزرگتر کمتر از تغییرات دما آسیب میبینند.
این تمایز اهمیتی ویژه داشت. برای کوچکترین و محلیترین بنگاههای اقتصادی، جابجایی دمای غیرایدهآل از صدک ۷۵ به صدک ۲۵، معادل بود با ۸.۸ تا ۱۵.۹ درصد کاهش در فروش. این کاهش فروش در شرایط مشابه برای بزرگترین و گستردهترین بنگاهها ۴.۳ تا ۵.۶ درصد بود.
باید توجه کرد که در بررسی آثار تغییر اقلیم، با تفاوتهای بسیار کوچک، در حد صدمهای درجه در دمای میانگین روز در یک فصل، روبرو هستیم. استایس میگوید در دادههای آنها دمای میانگین روزهای فصل، بسیار کمتر از نیم درجه در هر روز افزایش پیدا کرده بودند.
آنها با یک مدل به پیشبینی تغییرات فروش برای بنگاهها بهصورت تکی (و نه کلی) پرداختند. بهطور میانگین، کاهش واقعی در فروش کمتر از نصف چیزی بود که آنها پیشبینی کردند.
پژوهشگران گمان میبرند که این بنگاهها با تغییر رویههای کسبوکار خود توانستند از آسیب دمای ناملایم در امان بمانند. زمان و منابعی که صرف سازگاری با افزایش شدید گرمای تابستان میشوند، بخشی از هزینههای مخفی یک اقتصاد در مواجهه با تغییر اقلیم هستند.
اما با این که مدیران بنگاهها میتوانند عملکرد خود را بهخوبی مدیریت کنند، بخش مالی در برابر آثار تغییر اقلیم آسیبپذیر است. پژوهشگران دریافتند که پیشبینیهای فروش پیش از گزارشهای درآمد بهواسطه تغییر دمای نامتعارف اشتباه از آب درمیآیند و بهطور میانگین ۷.۴ درصد خطا دارند.
به بیان دیگر، بهنظر میرسد سرمایهگذاران راهی ندارند که بتوانند خود را در برابر تعاملات پنهان و پرهزینه بین فعالیتهای اقتصادی و تغییر اقلیم محافظت کنند.
همچنین بهنظر میرسد که سیاستهای دولتهای شهری و محلی بیشترین تأثیر را روی عملکرد اقتصادی بنگاهها دارند. از این رو، استایس میگوید که برای مقابله با آثار گرمای شدید تابستان روی اقتصاد، باید توجه خود را به رهبران سیاسی محلی معطوف کنیم، نه به سیاستهای ملی یا بینالمللی.
این مطالعه را میتوانید در این لینک مشاهده کنید.
پاسخ ها