کاربری به نام «حنا» در توئیتر، تجربهای عجیب و تلخ از سفر سه روزهاش به شمال کشور را روایت کرده است.
برترینها: کاربری به نام «حنا» در توئیتر، تجربهای عجیب و تلخ از سفر سه روزهاش به شمال کشور را روایت کرده. روایتی که حالا محل بحث و گفتگوی کاربران درباره شمال کشور است. تجربه سفر سه روزه این کاربر به ماسال را در ادامه میخوانید. با ما همراه باشید.
"ما از تهران یه خونه رو از روی عکسهای ویلا انتخاب کردیم و رزرو شد برامون با شبی چهار تومن. ساعت تحویل ویلا دو بود. ما ساعت ۱۲ رسیدیم و باهاش تماس گرفتیم. گفت مهمونای قبلی هنوز هستن و نمیتونید بیایید حتی وسایلتون رو بذارید. ما مشکلی نداشتیم. خودمونو سرگرم کردیم تا ساعت دو. تا دو و نیم ما رو جلوی درِ ویلا به بهانهای الکی که دارم تمیز میکنم و این حرفا، نگه داشتن. بعد از ورود دیدیم خونه به شدت گرمه. گفتن چون تعطیلاته و همه اومدن شمال، برق نوسان داره و قطع میشه. تا عصر تحمل کنید اوضاع بهتر میشه!
سر ظهر توی هوای شرجی و گرم نشستیم و امید داشتیم که عصر بهتر بشه. یخچالِ خاموش و پکیجِ قطع؛ حتی نمیتونستیم یه دوش ساده بگیریم. عصر دیدیم اوضاع داره بدتر میشه. حتی گوشیهامون رو نمیتونستیم شارژ کنیم. تصمیم گرفتیم بریم تو منطقه سوال بپرسیم و ببینیم همه مشکل دارن یا نه که متوجه شدیم صاحب ویلا باید یه ترانسی میذاشته که نوسانات برق رو بگیره ولی نذاشته و این مشکل به وجود اومده. دنبال جای جدید گشتیم که از اونجا بریم. صاحب ویلا قبول نکرد پولمون رو پس بده و گفت پول اون روز رو کم میکنه و فقط پول شب بعدی رو میده!
تا ۱۲ شب داشتیم دنبال خونه میگشتیم و هیچ جای مناسبی نبود. این وسط حتی یه خونه بهمون پیشنهاد شد که شبی ۱۲۰۰ بود و یه اتاقش با طویله دیوار به دیوار بود. خیلی هم تعریف میکردن ازش! خلاصه به قول خودشون یه ویلای فوق لاکچری بهمون پیشنهاد شد با شبی ۲۵۰۰ که از روی اجبار گرفتیمش. خونه به شدت کثیف بود و فقط برق داشت همین. داخل یخچال پر از مورچه و سوسک بود. ماهم از سرگردونی خسته بودیم و موندیم. (اینو بگم ما مشکلی با پرداخت پول بیشتر نداشتیم ولی موردی نبود که پول بیشتر بخواد و خوب باشه.)
خلاصه شب خوابیدیم و صبح بفردا رفتیم ییلاق سوئهچاله و سر ظهر برگشتیم. ساعت ۱۲ برق قطع شد و ما بیچارههای ساده فکر کردیم واقعا اداره برق قطع کرده. تا ساعت پنج توی گرما داشتیم بال بال میزدیم که زنگ زدیم به صاحب خونه. گفت عه سه تا کولر رو روشن کردین فیوز پریده! جلوی فیوز رو با حصار پوشونده بودن که نمیشد رفت و دید. خلاصه که شمال رفتن دیگه کنسله مگر این که واقعا خونه کسی که میشناسم، برم یا خودم جایی رو سالانه اجاره کنم وگرنه با این این برخورد دیگه اصلا علاقهای ندارم.
همانطور که در ابتدای مطلب گفتیم، تجربه تلخ این کاربر محل بحث سایر کاربران شد. آنها نیز تجربیات مشابهی داشتند اما برخی هم هستند که با دلایل خود، اظهارات «حنا» را رد میکنند. گفتنیست که برترینها صرفا بازنشرکننده نظرات است و هیچ دخل و تصرفی در آنها وجود ندارد:
احمد نوشت: به همین دلیل هست که اگه مجبورم کنن هم پام رو شمال نمیذارم. صبر میکنم خنک شه برم جنوب.
کاربر دیوید و تجربیاتش از سفر سه روزه به متل قو: ساخت و ساز بیضابطه، سیمای بصری نازیبا، سگهای ولگرد، دستفروشی، کارگران فصلی بدون جایگاه، آبروهای روباز و بد، ساحل و جنگل کثیف، نمای ساختمانی نامفهوم(بیشتری رومی)، تابلوها و بنرهای بزرگ زشت و ترافیک شبانه؛ این شهر داشت جون میداد.
پرسشِ شیما: جدی چرا میرید شمال وقتی جامعه میزبان این برخورد رو داره، شما رو شکل چک سفید امضا میبینه و ذرهای تشریفات مهمان داری بلد نیست؟
اما کیان نظری کاملا متفاوت دارد: دمش گرم هرکی بوده، تا شما باشید با هر تعطیلاتی پا نشید برید شمال. تو کل دنیا هم همینه، تقاضا از یک چیز زیاد بشه، قیمت میره بالا.
فری: ما هم پارسال رفتیم اولسبلنگاه (منطقهای نزدیک به ماسال) و واقعا ۹۰درصد کلبهها و ویلاهاش کثیف بودن. قرار بود ۳۰۰ لیتر آب داشته باشیم که بعد از نیم ساعت، آب تموم شد! وسایل گرمایشی، یخچال و اینا نداشت. به نظر من نمیصرفه شب ییلاق موند. ماسال ویلا بگیری و صبح زود بری ییلاق تا غروب و برگردی بهتره.
پرشین هم پیشنهاد خود را دارد: چجوری شبی چهار تومن میدید به این خونهها؟ همون پول رو ببرید گرجستان خرج کنید خیلی بیشتر بهتون خوش میگذره. خونهی لوکس نهایتا شبی دو تومن، پرواز لحظه آخری هم تا دو تومن میاد پایین. واقعا هم قشنگه.
علی هم پیشنهاد تازهای دارد: موقع تعطیلات، به علت هجوم مسافران، مصرف آب و برق در شمال به شدت بالا میره. این موضوع، مردم بومی را هم کلافه کرده. راه حل؟ کمتر برید شمال. برید سمت غرب مثلا. هم خلوتتره، هم زیباتر، هم مردمش به قول شما مهماننوازند.
پاسخ ها