دست روزگار از این بازیها زیاد دارد. هر سال را که مرور کنید، امواج تقدیر و البته نتیجه تلاشهای طولانی، بعضیها را بالا آورده و بیتدبیریها و شرایط ناسازگار اوضاع را برای عدهای تلخ کرده و آنها را پایین برده. هر سال میتوان عدهای را به عنوان برندگان و موفقها معرفی کرد و عدهای هم بازندهاند.
برترینها - پارسا مشفق: دست روزگار از این بازیها زیاد دارد. هر سال را که مرور کنید، امواج تقدیر و البته نتیجه تلاشهای طولانی، بعضیها را بالا آورده و بیتدبیریها و شرایط ناسازگار اوضاع را برای عدهای تلخ کرده و آنها را پایین برده. هر سال میتوان عدهای را به عنوان برندگان و موفقها معرفی کرد و عدهای هم بازندهاند.
خوش به حال کسانی که زمانه مدت طولانی بر وفق مرادشان میماند و برای سالهای زیادی تاسهای شانسشان خوش مینشیند. اما این وسط کسانی هم هستند که پس از دورههای کوتاه یا طولانی انزوا یا نامرادی یا بیاعتباری، میتوانند ورق را برگردانند و دوباره بر زین بنشینند. کسانی که در لحظهها هوشمندی به خرج میدهند یا شاید همای سعادت بیدلیل می آید و دوباره روی دوششان مینشیند.
سال 1402 با همه بدقلقیها و سختیهایش و البته با اندک خوشیهایش دارد نفسهای آخر را میزند. اینجا خواستیم چند تا از اسمهایی را که امسال دوباره پس از مدتها دوباره آسی رو کردند یا دست برقضا دوباره اسم و اعتبارشان برگشت و محبوبیتشان زنده شد را مرور کنیم. این کارها هم بازی است.
بیشتر برای کمی خاطرهبازی و زنده کردن اتفاقات است. سلیقهای هم هست. همینها که ما میگوییم ممکن است صددرصد از نظر عدهای ناموفق باشند و کلا در سال گذشته خود را به فنا داده باشند. اما کوتاه بیایید. آخر سالی کمی مهربان باشیم و کمی نرم باشیم و لبخند بزنیم و به این بازی تن بدهیم. شما هم اگر خواستید میتوانید اسمهای مورد نظرتان را برایمان بنویسید و ذکر کنید که چرا فکر میکنید امسال سالشان بوده و به قول فرنگیها ریبرندینگ کردهاند.
عادل فردوسیپور
مجری محبوب و کمحاشیه برنامه نود، سالهاست که از قاب سیما رفته و چون در مدار نبوده، بایکوتاش کردهاند، اما از دلها نمیرود. حتما که خیلیها از عادل خوششان نمیآید و دل خوشی از او ندارند، ولی به نظر میرسد نظر اکثریت ایرانیها این نیست. از ستارههایی که با یک اشاره او حاضرند مقابل دوربین و در برنامهاش حاضر شوند و از مردمی که دنبالش میکنند تا حتی در رسانههای مجازی و با کمترین هزینه خبرساز و موثر باشد. عادل امسال با رسانه فوتبال 360اش دوباره خود را برگرداند. چه با پادکستی که یک تیم حرفهای ادارهاش میکنند و از بهترین برنامههای تحلیلی فوتبال در ایران است و چه سایتش و مصاحبههایی که به اسم فوتبال 360 کرد و آن برنامه جامجهانیاش که شاید از برنامههای تلویزیون با میلیاردها میلیارد هزینه، بهتر دیده شد –اگر نگوییم بیشتر-. عادل امسال با همایون شجریان و دایی و پژمان جمشیدی و یک مشت ستاره دیگر نشان داد که کار رسانه خلاقیت و هنر میخواهد و کشکی نیست. با پول زیاد و تبلیغات هم نمیشود جنس تقلبی به مردم قالب کرد.
رضا رشیدپور
رضا هم امسال را با خوبی و خوشی طی کرد و توانست بخشی از آبهای رفته را به جوی برگرداند. حضور خوشمزه و تاثیرگذارش در شبکههای اجتماعی و نقدهای طنز و جدیاش اگرچه همیشه منتقدانی داشته، اما بازتاب آن در فضای رسانهای کشور پررنگ بود و نشان داد که او هم مثل عادل در کارش درجه یک است. رشیدپور هم امسال رسانه بزرگی در اختیار نداشت اما هر وقت تصمیم گرفت جریانسازی کرد و بالاخره هم برای ساخت یک برنامه استارت زد. «ساعت صفر» هارد تاک تازه اوست که از شبکه نمایش خانگی پخش خواهد شد و با نشاندن چهرههایی مثل ابراهیم تاتلیس و ماهسون، مطمئنا بیشتر از تمام برنامههای باسمهای و یخ سیما سروصدا خواهد کرد. رضا رشیدپور قبلا هم نشان داده که یک مصاحبهکننده حرفهای است و چه بسا از اول هم نباید سراغ اجرای مسابقه و برنامه طنز این کارها میرفت. او سال 1402 انگار دوباره خودش را پیدا کرد.
ژینا کلانتری
شاید دیدن او در این فهرست کمی عجیب باشد. اما همانطور که گفتیم اینجا میخواهیم مقداری شیطنت کنیم و برای شیطنت کی بهتر از پارتنر سابق شادمهر عقیلی. ژینا کلانتری که در دهه 80 برای خورههای موسیقی پاپ و نزدیکان به شادمهر عقیلی چهرهای آشنا محسوب میشد و شادمهر پس از مهاجرت از ایران با خواندن ترانه «ژینا گل من» به شکل زیرپوستی از عشق به او گفت، حالا پس از نزدیک به 20 سال دوباره توی بورس آمده است. با فیلمها و تصاویری که از او و شادمهر منتشر شده و مصاحبهها و حرفهای خودش. «ژینا» که روزی اسم رمز بود، حالا فالوئرهای بسیاری پیدا کرده و خبرها و اظهاراتش در رسانههای عامهپسند و سایتها و اینستاگرام دست به دست میشود. درباره رابطه ژینا با شادمهر شایعات زیادی مطرح است. مطمئنا بازگشت و دیده شدن دوباره او هم برای خانواده شادمهر عقیلی اتفاق خوشایندی نیست –از دل خود شادمهر خبر نداریم-، اما چیزی که برای ما مهم بود این بود که حالا همه میدانند ژینای مزبور، ژینا کلانتری است. کسی که لابد بسیاری از عاشقانههای شادمهر به نیت او و در حال و هوای او ساخته و خوانده شده.
علی دایی
شهریار فوتبال ایران همیشه چهره خبرساز و مطرحی بوده و بعدا هم خواهد بود. او سال گذشته هم با اظهارت متفاوتش در فضای مجازی و با دردسرهایی که برای خودش و خانوادهاش به وجود آمد، حسابی توی چشم بود و توانست از نظر بخشی از مردم محبوبیتی کسب کند که البته مترادف با خشم و کینه بخش دیگری از جامعه بود. علی دایی امسال به شکلی هوشمندانه خود را دور از فضای آلوده فوتبال نگه داشت. در یک مصاحبه با عادل فردوسیپور، صمیمی و دغدغهمند ظاهر شد و به خصوص در برنامه جامجهانی فوتبال 360 و با ورود «نورا» دخترش به مراسم تولد و در آغوش کشیدن پدر، همدلی بسیاری برانگیخت. دایی در سالهای اخیر تلاش زیادی کرده که بر اساس ایدهها و آرمانهایش رفتار کند و به نظر میرسد حالا او برای بخش بزرگی از ایرانیها به اندازه همان دایی سبیلو در خط حمله تیم ملی و بایرن، جذاب و دوستداشتنی است.
صادق بوقی
صادق بنامتجدد یا همانطور که حالا همه میشناسندش، «صادق بوقی» از آن پدیدههایی است که میتواند همه قوانین ریاضی و فیزیک و حتی تئوریهای علوم انسانی را زیر سوال ببرد. یک ویدئوی چند ثانیهای از رقص او در بازار رشت، خبر برخورد با او و ناگهان انفجار محبوبیت! صادق بنامتجدد مطمئنا در خواب هم نمیدید که یک روز تبدیل به سلبریتی در ابعاد ملی شود و بسیاری برای تبلیغات سراغش بیایند و ترانه رشتیاش حتی در خارج از مرزها ترند شود. عو عو عو عو...! بعضی میگویند اسم او در آرای باطله رشت از اغلب مدعیان انتخابات مجلس بیشتر بوده است! الله و اعلم. او شاید شباهت زیادی به عادل یا دایی و رشیدپور نداشته باشد، اما یکشبه ره صد ساله رفته. صادق خان از بوقچی بازنشسته سپیدرود رشت و مرد خوشمشربی که با رقص و آواز، هممحلیها و قدیمیهای رشت را به وجد میآورد، تبدیل به چهرهای شده که به سیما دعوت میشود و بعید نیست در صبح اول فروردین هم او را در شبکهای ببینیم. فقط هم به خاطر بیتدبیری و جهالت کسانی که فکر میکنند با هر رقص و آوازی باید برخورد چکشی کرد.
مطمئنا کسانی که زمینهساز چنین سرنوشت شگفتانگیزی برای صادق بنامتجدد شدند از این حادثه درس نخواهند گرفت و دردسرهای زیاد و استثنائا سورپریزهای مشابهی برایمان رقم خواهند شد.
محمد خاتمی
راستش اینجا را باید خیلی دست به عصا و با حساسیت زیاد بنویسیم. محمد خاتمی به عنوان پدر معنوی جبهه اصلاحات با وجود هواداران مسن و جوانی که در بطن جامعه دارد، مخالفان و منتقدان زیادی هم دارد. اما او امسال برای دوستدارانش چهرهای جدید از خود به نمایش گذاشت. حتی اگر مخالف پر و پا قرص او باشیم نمیتوانیم منکر شویم که اظهارات او درباره به صخره خوردن اصلاحات و بعد تصمیماش در انتخابات مجلس از تغییر رویهای حکایت میکند که میتواند برایش و در جمع دوستدارانش وجهه تازهای ایجاد کند.
اگرچه همچنان انتقادهای زیادی به او وارد است. او به عنوان کسی که 8 سال رییسجمهور ایران بوده و با آرای بالا رییس قوه مجریه شده، قطعا تصمیمات غلط زیادی گرفته و خیلیها را ناامید کرده. این ریبرندینگ هم به معنی بازگشت او به اوج محبوبیت نیست. نظر مرا بخواهید، خاتمی همین امروز هم اجازه فعالیت سیاسی پیدا کند پیروان زیادی نخواهد داشت و در یک انتخابات کاملا متفاوت و ویژه برای ریاستجمهوری هم نامزد شود، بعید است رای بیاورد. این که اسمش را اینجا آوردیم فقط به خاطر این بود که تکلیف خودش را با خودش روشنتر کرد. به قول یک نفر که نوشته بود: «خاتمی خودش تازه پس از سالها پیام 2 خرداد را گرفته!» اگرچه که یک نفر هم در پاسخ میگفت: «چه پیامی چه کشکی؛ اصلاحطلبان دیگر خواب برگشت به قدرت را ببینند.»
پاسخ ها