گیـــــــگ gig

گیـــــــگ gig

روزمرگی های یک خوره تکنولوژی، بازی، لپ تاپ و ماشین
توسط ۲ نفر دنبال می شود

آیا استراتژی های علمی برای خنثی کردن تئوری های توطئه کافی است؟

آیا استراتژی‌هایی علمی برای خنثی‌کردن نظریه‌های توطئه کافی هستند؟

مطالعه‌ای جدید می‌گوید تنها برخی از متدهای مقابله با باورهای توطئه مؤثر هستند. بخوانید کدام‌ها کار می‌کنند و کدام‌ها نه.

وقتی کسی به جهان موازی توطئه سقوط می‌کند، طبق مطالعه‌ای جدید، تنها راه‌های اثبات‌شده اندکی برای بیرون کشیدن او وجود دارد.

این مطالعه مرور پژوهش‌هایی است که تلاش می‌کنند تفکر توطئه‌پندار را خنثی کنند و به این نتیجه رسیده است که استراتژی‌های متداولی که شامل استدلال‌های رقیب و ارزیابی حقیقت هستند، عموماً در تغییردادن باورهای مردم شکست می‌خورند. به‌نظر می‌رسد که نویدبخش‌ترین راه‌ها برای مقابله با تفکر توطئه‌پندار آنهایی هستند که شامل مداخله می‌شوند: یا هشداردادن به افراد پیش از فراگیرشدن یک نظریه توطئه خاص، یا آموزش ویژه آنها برای شناسایی شواهد بی‌کیفیت.

«سیان اوماهونی» (Cian O’Mahony)، دانشجوی دکتری روان‌شناسی در کالج دانشگاهی کورک در ایرلند و سرپرست این مطالعه، می‌گوید: «متأسفانه ما هنوز در روزهای آغازین رسیدن به گلوله‌ای نقره‌ای هستیم که ضداطلاعات را نشانه می‌گیرد.» پژوهش آنها اخیرا در ژورنال PLOS ONE منتشر شده است.

«کاتلین هال جیمیسون» (Kathleen Hall Jamieson)، استاد ارتباطات و رئیس مرکز سیاست عمومی آننبرگ درد انشگاه پنسیلوانیا که در پژوهش نقشی نداشته است، می‌گوید مقابله با نظریه‌های توطئه مهم است؛ زیرا باور به توطئه‌ها می‌تواند باعث شود مردم رفتارهایی آسیب‌زا داشته باشند. مثلاً آنهایی که به توطئه واکسن‌های کووید باور دارند با اجتناب از واکسن‌زدن خود را در معرض ریسک بیماری قرار می‌دادند.

اما به گفته جیمیسون، این حوزه همچنان جوان است و تلاش برای مقایسه مطالعات تکی، دشوار. او می‌گوید: «تعاریف و توصیف‌های چنان متفاوت و زیادی از باور توطئه و ذهنیت توطئه‌پندار وجود دارند که جمع‌کردن داده‌ها به هر روشی برای رسیدن به یک کل دشوار است.»

جیمیسون می‌گوید مقایسه‌های مطالعه جدید تنها یک نقطه شروع پیشنهادی هستند و نباید به‌عنوان حرف آخر در مداخلات توطئه دیده شوند.

اوماهونی می‌گوید پژوهش‌ها اغلب مرزهای روشنی بین نظریه توطئه، ضداطلاعات (Disinformation) و سوءاطلاعات (Misinformation) قائل نمی‌شوند. سوءاطلاعات تنها اطلاعاتی نادقیق است؛ درحالی‌که ضداطلاعات عمداً گمراه‌کننده است.

باور توطئه، طبق تعریف اوماهونی و همکارانش، شامل هرگونه باوری است که در آن بازیگرانی بدطینت در یک نقشه‌ای مخفی درگیر هستند که وقایعی مهم را توضیح می‌دهد. چنین باورهایی لزوماً غلط نیستند ــ توطئه‌های واقعی قطعاً وجود دارند ــ اما نظریه‌های توطئه اشتباه فراوانند؛ از ایده ساختگی‌بودن فرود ماه تا این باور که واکسن‌های کووید باعث مرگ جمعی می‌شوند و مسئولان درحال سرپوش گذاشتن بر آنها هستند.

آموزش برای مقابله با نظریه های توطئه
طبق یافته‌های دانشمندان، بهترین راه برای مقابله با نظریه‌های توطئه، سخت‌ترین و خسته‌کننده‌ترین راه است: آموزش مستمر افراد برای تشخیص منابع و اطلاعات قابل‌اطمینان.

اوماهونی و همکارانش روی پژوهش‌هایی متمرکز بودند که باورهای توطئه را هدف قرار می‌دادند، نه ضداطلاعات و سوءاطلاعات. آنها ۲۴ مطالعه و ۱۳ مقاله پیدا کردند. اکثر این مقاله‌ها در ایالات متحده و بریتانیا انجام شده بودند، اما تعدادی از آنها در کشورهای دیگری نیز بودند و اکثراً شامل نمونه‌هایی آنلاین می‌شدند که افرادی از کشورهای مختلف در آنها شرکت کرده بودند. تقریباً در دوسوم این مطالعه‌ها، پژوهشگران تلاش کرده بودند تا تمایل عمومی افراد را برای باورکردن توطئه‌ها تغییر دهند، درحالی‌که بقیه باورهای فردی را پوشش می‌دادند.

چندین مقوله مداخله وجود داشتند. یکی از آنها مطالعات آماده‌سازی (Priming) بود که از وظیفه‌ای نامرتبط برای تغییر ذهنیت فرد استفاده می‌کردند. برای نمونه، از شرکت‌کنندگان خواسته می‌شد تا متنی را در یک فونت سخت‌خوان بخوانند، که به این ترتیب برای دریافت اطلاعات به تلاش بیشتری نیاز بود و ذهنیتی تحلیلگرانه فعال می‌شد. سپس پژوهشگران یک نظریه توطئه را به فرد ارائه می‌دادند تا ببینند وظیفه انجام‌شده باور آنها را کاسته یا نه. این مطالعات نشان می‌دادند که آماده‌سازی اغلب جواب می‌داد، اما تأثیری اندک داشت.

استراتژی استدلال علیه نظریه‌های توطئه با حقایق نیز اثری بسیار کوچک تا کوچک داشت. ناکارآمدترین روش شامل همدلی با فرد معتقد یا تمسخر باورهای او بود.

از همه نویدبخش‌تر، مطالعات تلقیح یا ایمن‌سازی بودند که از پیش به افراد هشدار می‌دادند ممکن است نظریه توطئه‌ای را ببینند و استدلال‌هایی علیه آن به آنها می‌دادند. این اقدامال اثری متوسط تا بزرگ در کاهش باورهای توطئه داشتند. بااین‌حال، تلقیح می‌تواند آثاری معکوس نیز داشته باشد. یک مطالعه دریافت که اگر ارائه‌دهنده توطئه علیه یک رویکرد تلقیح هشدار بدهد، آن نوع تلقیح دیگر کارایی نخواهد داشت.

«جوزف اوسینسکی» (Joseph Uscinski)، دانشمند علوم سیاسی در دانشگاه میامی که در این پژوهش‌ها نقشی نداشته است، می‌گوید سیاستمداران از این استراتژی «تلقیح علیه تلقیح» در دنیای واقعی استفاده می‌کنند. برای مثال، «ران دسنتیس» (Ron DeSantis)، فرماندار فلوریدا، در صحبت‌های خود مبنی بر این که معلمان برنامه‌های «ووک» را به دانش‌آموزان تلقین می‌کنند، از عباراتی نظیر «هرکس به شما می‌گوید چنین چیزی اتفاق نمی‌افتد به شما دروغ می‌گوید» استفاده کرده است.

«کارن داگلاس» (Karen Douglas)، روان‌شناس اجتماعی دانشگاه کنت در انگلیس که در مطالعه جدید نقشی نداشته است، می‌گوید چالش دیگر فهمیدن این است که آیا تلقیح یا هر نوع استراتژی دیگری در بلندمدت کار می‌کند یا نه. در بسیاری از مطالعات که به ارزیابی این روش می‌پردازند، دانشمندان تنها آثار سریع را اندازه می‌گیرند، اما نتایج را در روزها، هفته‌ها یا ماه‌های بعد دنبال نمی‌کنند.

داگلاس می‌گوید: «برای این که چیزی برای مواجهه با مسئله بزرگ‌تر مؤثر باشد، ما باید بدانیم که اثر مداخلات در گذر زمان از بین نمی‌رود.»

بهترین فرصت برای اجتناب از تفکر توطئه‌گرا خسته‌کننده‌ترین آنها است. در مطالعه تازه، یکی از موفقیت‌آمیزترین نتایج از یک پژوهش آمد که شامل سه ماه کلاس دانشگاهی بود با هدف برقراری تمایز بین علم و شبه‌علم. برای این پژوهش، سه آموزگار به دانشجویان مهارت‌های تفکر انتقادی را آموزش دادند که برای فهم اشتباهات رایج انسانی در فهم و منطق لازم است. نتایج کاهش باور به توطئه را نشان می‌داد.

اوماهونی می‌گوید: «این یک مطالعه تک بود، اما مهر تأییدی بود بر آموزش ویژه این مهارت‌ها.»

مقابله با نظری های توطئه
طبق یافته‌های پژوهشگران، یکی از راه‌های مؤثر برای مقابله با نظریه‌های توطئه استفاده از استراتژی تلقیح برای آگاه‌کردن افراد پیش از مواجهه با نظریه‌های خاص است. نکته جالب این که سیاستمداران گاهی از همین استراتژی تلقیح برای خنثی‌کردن پیشگیری‌ها استفاده می‌کنند.

اگر تغییر باورهای توطئه دشوار است، از آن طرف، اوسینسکی می‌گوید نکته امیدبخش این است که وادارکردن مردم به باور توطئه‌ها نیز برخلاف باور رایج سخت است. در سال ۲۰۲۲، او و همکارانش پژوهشی را در PLOS ONE منتشر کردند که دریافته بود هیچ مدرکی مبنی بر رشد باورهای توطئه وجود ندارد، علی‌رغم این که در رسانه‌های اجتماعی به چشم می‌خورند.

اوسینسکی می‌گوید تغییر باورهای ریشه دوانده از هر نوعی چالش‌برانگیز است، مخصوصاً اگر این باورها با جهان‌بینی یک فرد پیوندی نزدیک داشته باشند. او می‌گوید: «گاهی مردم باورهایی را که می‌خواهند انتخاب می‌کنند و کاری را که می‌خواهند انجام می‌دهند، چون چنین انسا‌ن‌هایی هستند.»

اگر علاقه دارید تفکر توطئه را به چالش بکشید، نویسنده‌های مقاله جدید چند راهکار ارائه کرده‌اند:

۱. دست به دامن احساسات نشوید. طبق این مطالعه، استراتژی‌های احساسی برای تکان‌دادن به باورها کاربردی ندارند.
۲. در بحث‌های مبتنی بر حقایق غرق نشوید. نویسنده‌ها دریافتند که جدال برسر حقایق یک نظریه توطئه یا عواقب باور به یه توطئه خاص نیز نمی‌توانند تغیر زیادی ایجاد کنند.
۳. روی اجتناب تمرکز کنید. به‌نظر می‌رسد بهترین استراتژی‌ها شامل کمک به افراد هستند؛ برای تشخیص اطلاعات غیرقابل اتکا و منابع نامطمئن، قبل از این که در معرض یک باور خاص قرار گیرند.
۴. حامی آموزش و پژوهش باشید. قراردادن افراد در یک ذهنیت تحلیلی و آموزش ویژه به آنها برای ارزیابی اطلاعات قدرتمندترین راه برای اجتناب از گرفتارشدن در جهان‌های موازی توطئه به‌نظر می‌رسد.

گیـــــــگ gig
گیـــــــگ gig روزمرگی های یک خوره تکنولوژی، بازی، لپ تاپ و ماشین

شاید خوشتان بیاید

پاسخ ها

نظر خود را درباره این پست بنویسید
منتظر اولین کامنت هستیم!
آیدت: فروش فایل، مقاله نویسی در آیدت، فایل‌های خود را به فروش بگذارید و یا مقالات‌تان را منتشر کنید👋