نسخه اول God of War:
اوایل سال 2005 سونی عنوانی با نام خدای جنگ ۱ را عرضه کرد که خیلی زود به یکی از بهترین آثار تاریخ کنسول پلی استیشن تبدیل شد. مجموعهای که بعد از 15 سال از انتشار آن میلیون ها طرفدار در سرتاسر جهان دارد. داستان نسخه اول بازی شروعی عجیب دارد. کریتوس در بالای بلندترین کوه یونان ایستاده و می گوید : «ایزدان من را رها کردهاند. دیگر هیچ امیدی وجود ندارد». کریتوس پس از ده سال کابوسهای بی وقفه تصمیم به خودکشی میگیرد و در همین لحظه بازی فلش بکی به سه هفته گذشته میخورد. کریتوس در سفری که در پیش داشت از دریای اژه عبور کرد و در آنجا با گروهی از سربازان و اژدهایی 9 سر به نام هایدرا رو برو شد. برای از بین بردن هایدرا ، پوسایدون به کریتوس جادویی به نام خشم پوسایدون را اهدا می کند تا با کمک آن بتواند هایدرا را نابود کند.
. . .
نسخه دوم God of War
پس از موفقیت خدای جنگ ۱ شرکت سونی در حالی که چند ماهی از عرضه کنسول PS3 گذشته بود ، بازی God of War 2 را برای پلی استیشن 2 منتشر کرد. عنوانی که تقریبا از هر جهت نسبت به شماره اول پیشرفت کرده و یک شاهکار بی بدیل بود. در خدای جنگ ۲ همچنین مهم ترین حقیقت سری فاش میشود. جالب اینکه این بازی را کوری بارلاگ انیماتور ارشد نسخه اول را کارگردانی کرد. بارلاگ همچنین یکی از نویسندگان بازی بود و بسیاری بر این باورند او با شایستگی جای خالی دیوید جفی را پر کرد و یک بازی فوق العاده را در اختیاران مخاطبان خدای جنگ قرار داد. بارلاگ مدتی بعد سونی را ترک کرد هرچند سال ها بعد به این کمپانی بازگشت و نسخه 2018 این بازی را نویسندگی و کارگردانی کرد. عنوانی که پرفروش ترین نسخه تا به امروز نام گرفت. خب ، با گفتن این مقدمه کوتاه حالا نوبت آن رسیده تا به سراغ داستان بازی خدای جنگ 2 برویم. زئوس به همراه بقیه ی خدایان به لبه ی بالای کوه می آیند و پایین را نگاه می کنند. تایتانها به رهبری کریتوس در حال بالا آمدن از کوه المپ هستند . کریتوس نیز در پشت گایا ، شمشیر المپیوس را بر زمین کوبیده و رو به سوی خدایان فریاد می زند: “زئوس پسرت بازگشته، من با خودم نابودی المپوس را آورده ام “. سرنوشت کریتوس و خدایان یونان را در داستان خدای جنگ ۳ دنبال کنید.
. . .
نسخه سوم God of War
بعد از داستان خدای جنگ 2 به نسخه سوم این بازی میرسیم که برای پلی استیشن 2 عرضه شد. حالا آشوب و هرج و مرج همه جا را فرا گرفته است ! خدای جنگ در حالی که سوار بر گایاست به همراه دیگر تایتان ها آمده اند تا انتقامشان را از المپ نشینان بگیرند. این بهترین فرصت برای آنهاست و هیچکدام نمی خواهند آن را از دست بدهند. تایتان ها لحظه به لحظه خشن تر و کوبنده تر خود را به سوی المپ بالا می کشند و کریتوس هم سوار بر گایا منتظر رسیدن به کسی است که همه چیز را از او میبیند. زئوس سایر ایزدان المپ را برای نبرد آماده می کند :
برادران من , ما از پیروزی برخواسته ایم . اولین پیروزی ما با جنگ بزرگ علیه تایتان ها پایان یافت و سلطنت خود را بر کوه المپ به پا کردیم . کوه المپِ ما از پایه ی هرج و مرج پدید آمده ، از اعماق آندرولد و رودخانه ی ارواح . ما جهانی بر پایه صلح ایجاد کردیم ، جهانی بر پایه ی رفاه . جهانی که در سایه ی امنیت کوه ما بنا شده . کوهی که معیار مطلق توانایی و قدرت است . امروز روز به آزمایش گذاشتن آن قدرت است . کریتوس فانی فکر کرده می تواند تمام چیزهایی که من بوجود آورده ام را نابود کند . برادران ناراحتی های کوچکی که ما را مدتهای زیادی از هم دور نگه داشته بود را کنار بگذارید . همه ی ما یکی هستیم . ما در کنار هم ایستاده ایم . من این بلا را از بین خواهم برد . المپیوس …. پیروز خواهد شد .
پاسخ ها