پاسخ ها
نظر خود را درباره این پست بنویسید
امروز 30 فروردین همزمان با سالروز تولد یوسف صمدزاده از چهره های مشهور ایرانی است که در ادامه شما را بیشتر با او آشنا میکنیم.
در روزشمار تاریخ تولد چهره های مشهور ایرانی به آخرین روزهای فروردین رسیدیم. امروز 30 فروردین سالروز تولد افراد زیادی در دنیا است که ما در این مطلب به معرفی چهره های مشهور ایرانی متولد این روز اکتفا میکنیم.
یوسف صمدزاده
یوسف صمدزاده بازیگر و تهیه کننده کشورمان 30 فروردین 1325 در مراغه متولد شد.
یوسف صمدزاده فعالیت در سینما را از سال 62 با فیلم مترسک آغاز کرد و تهیه کنندگی آثاری چون من و شارمین ، عاشق ها ایستاده می میرند ، سه درجه تب و ملک خاتون را برعهده داشته است . وی همچنین در فیلم هایی چون نیش زنبور ، گراند سینما ، ایستگاه ، گل مریم ، مترسک ، اتوبوس و حصار ایفای نقش کرده است.
حالا که فکر میکنم میبینم دقیقا درست نوشتین..
من با یه خانم متولد مرداد آشنا شدم و واقعا ازش خوشم میومد..
اما موقعی که میدیدم با مردای دیگه گرم میگیره یا موقع پیاده روی تو بازار یا خرید به مردای دیگه نگاه میکنه،خیلی عصبی میشدم..
من کارم مکانیک یه برند خاص تو ایران هست،،نمیگم درآمد خیلی خوب اما به طور متوسط روزانه ۵۰۰ تومن دریافتی خالص داشتم..سعی میکردم بهترین لباسها،،بهترین غذاها،،بهترین کافه ها،،بهترین مسافرتها،،بهترین خاطره هارو
سعی میکردم ببرمش..
همیشه سعی میکردم هیجان زده بشه از کارام..
اما احساس میکنم همینکارام باعث شد به بقیه توجه کنه..
مثلا موقعی که میرفتیم خرید لباس،چشماشو میچرخوند و میگفت وااای نگا کن اون پسره چه لباس خوشکلی پوشیده،یا مثلا تو کافه نگاهم میکرد میگفت وااای اون پسره چه خوشکله..کاش میشد یه سلفی باهاش بگیرم..
وقتی این حرفارو میزد انگار یه آب یخ خالی میکردن رو سرتا پام..
ای کاش اون کسایی که بهشون توجه میکرد از من بهتر و جذابتر بودن..
چند بار بدون مقدمه بهش گفتم از این رفتارت متنفرم،اما اون یجورایی حق خودش میدونست که با بقیه تعامل داشته باشه..
تا اینکه کم کم ازش سرد شدم..
خدا میدونه تا لحظه ای با ایشون بودم به هیچ جنس مخالفی حتا نگاه هم نکردم..خیلی تلاش کردم تا بتونم رابطمون رو ترمیم کنم،
اما فایده ای نداشت..
کم کم ازش سرد شدم..
هی دورتر و دورتر..
موقعی که دیگه تحویلش نمیگرفتم،میگفت چی شده چرا مثل قبل نیستی باهام چرا نمیای بریم بیرون؟؟!!
بغض تو گلوم نمیذاشت جوابشو بدم..
گفتم جوابتو نمیدم..فقط ذل بزن تو آتیش شاید جوابتو گرفتی..
تا اینکه با اون همه خاطره حالا چه خوب یا بد،مجبور شدم گوشی که داخلش همه ی عکسها،فیلمها،پیامها،یا بهتر بگم همه ی خاطره هایی که با همدیگه داشتیم رو بندازم تو آتیش..