چندی پیش یکی از تحلیلگران ارشد منطقه وضعیت خاورمیانه را «غیرقابل پیشبینی» توصیف کرد. چرا که معتقد بود آنقدر سرعت تحولات در منطقه بالاست و اتفاقات غیرقابل پیشبینی رخ میدهد که نمیتوان با قطعیت به تحلیل مسائل پرداخت.
فرارو: چندی پیش یکی از تحلیلگران ارشد منطقه وضعیت خاورمیانه را «غیرقابل پیشبینی» توصیف کرد. چرا که معتقد بود آنقدر سرعت تحولات در منطقه بالاست و اتفاقات غیرقابل پیشبینی رخ میدهد که نمیتوان با قطعیت به تحلیل مسائل پرداخت.
این پیشبینیناپذیر بودن را میتوان در اخبار هر ساعت جنگ خاورمیانه جستجو کرد. بامداد یکشنبه، اولین اقدام رسمی نظامی اسرائیل علیه کشورمان در تاریخ ثبت شد. پیش از این اسرائیل عملیاتهای مختلفی از ربایش اسناد تا ترور و خرابکاری در ایران انجام داده بود که به طور طبیعی هیچ وقت مسئولیت آن را نمیپذیرفت. اما این بار به طور رسمی عملیات خود را اعلام کرد.
در حالی که جنگ در لبنان ادامه دارد، تحلیلگران بر این باورند که منطقه به سمت یک نظم جدید حرکت میکند. در میان این تحولات سریع، حمله اسرائیل به تاسیسات نظامی ایران نیز اتفاق افتاد. به طور مشخص سوالاتی درباره این حمله و آنچه در آینده رخ خواهد داد وجود دارد که آنها را تلاش کردیم پاسخ آنها را در گفتگو با محمد خواجویی، پژوهشگر مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه پیدا کنیم.
خواجویی در تحلیل ابعاد و گستره حمله اسرائیل گفت: «اطلاعات تائیدشده گستردهای درباره رخداد بامداد شنبه وجود ندارد، اما برآورد اولیه نشان میدهد که پاسخ اسرائیل به حمله روز اول اکتبر ایران محدود به حمله به مراکز نظامی بود. صرف نظر از اینکه حمله مذکور چه تاثیراتی داشته، نشان میدهد اسرائیل حداقلیترین پاسخی که انتظار میرفت را نشان داد. حداقلی بودن این اقدام را میتوان از نوع واکنش بازارهای ایران نیز فهمید که آن را حملهای محدود برداشت کردند. چون تصورات اولیه این بود که واکنش شدیدتر نشان خواهند داد. ساعاتی بعد از این حمله قیمت دلار کاهش پیدا کرد و بورس نیز واکنش مثبت نشان داد.»
تحلیلگر مسائل منطقه خاطرنشان کرد: «برای این که چرا اسرائیل در این برهه نخواست سطح تنش با ایران را بالا ببرد، میتوان دلایل مختلفی را مطرح کرد. یک بخش میتواند ناشی از رایزنیهای آمریکاییها باشد. چه بسا که این حمله با توجه الزامات مورد نظر آمریکا انجام شد و آنها اسرائیل را مجهز به سامانه پدافندی تاد کردند. میتوانیم این امتیاز را در ازای توجه اسرائیل به درخواست آمریکا برای انجام عملیات محدود بدانیم. بخش دیگری از این عملیات محدود، میتواند به رایزنیهای دیپلماتیک فشرده ایران ارتباط داشته باشد. وزیر امور خارجه در سه هفته گذشته با سفر به کشورهای مختلف و هشدارهایی که احتمالاً طی این سفرها مطرح شد، تلاش کرد پیغام غیرمستقیم به آمریکا هم برساند که اگر حمله گستردهای به ایران صورت بگیرد، واکنش فوری و بزرگ خواهد بود.»
خواجویی یادآور شد: «دلیل دیگر هم این است که اسرائیل درگیر جنگ لبنان است و ترجیح میدهد که روی این نبرد تمرکز کند. چه بسا جنگ فراگیر با ایران در برهه کنونی میتواند به ضرر اسرائیل باشد و مدیریت بحران توسط آنان را به چالش بکشد.»
این پژوهشگر حوزه خاورمیانه درباره رویکرد ایران نسبت به این حمله گفت: «برداشتی که من از واکنش مقامات کشورمان دارم این است که بر موفقیت پدافند و کماثر بودن حمله اسرائیل متمرکز هستند. اظهارنظرهای رسمی مقامات دولتی مثل سخنگو و تحلیلهای منتشر شده از سوی خبرگزاریهای نزدیک به نهادهای نظامی نشان میدهد که ایران هم قصد افزایش تنش را ندارد. ایران هم میخواهد شرایط را کنترل کند.»
وی افزود: «ایران باید همچنان اصل دفاع از تمامیت ارضی و حق پاسخ به هرگونه تجاوز را با صدای بلند مطرح کند که قاطعانه مشخص کند این مسئله برای ما مهم و برای مقامات ایران و نهادهای مختلف نظامی - امنیتی خط قرمز است. اما این نباید به معنای پاسخ حساب نشده، فوری و عجولانه اتفاق بیافتد. در شرایط کنونی راهبرد اصلی باید مهار اسرائیل و درگیر کردن تلآویو در یک جریان فرسایشی باشد. هرگونه اقدامی که اسرائیل را وارد جنگهای بزرگ کند، در نهایت به نفع آنهاست. در شرایط کنونی معتقدم ما باید در نوع پاسخمان عنصر ابهام را داشته باشیم.
اعلام شود که ایران حق دفاع را برای خودش محفوظ میداند، اما پاسخ را طبیعتاً در زمان و مکان مناسب خواهد داد. این همان کاری است که اسرائیل طی سه هفته گذشته انجام داد. معتقدم تاکید بر اصول دفاع مشروع و دفاع از تمامیت ارضی در کنار عدم پاسخ عجولانه در این شرایط به نفع ایران است. مهمترین اولویت ما باید جلوگیری از ترسیم نظم جدید اسرائیل در منطقه با تکیه بر راهبرد جنگ فرسایشی باشد.»
تحلیلگر مسائل بینالملل با تاکید بر این که تحولات در خاورمیانه به سرعت دستخوش تغییر میشوند، اضافه کرد: «با توجه به نوع حمله اسرائیل و واکنشهای رسمی که در داخل اتفاق افتاد، به نظر میرسد که رشد تصاعدی تنش میان ایران و اسرائیل را در این برهه زمانی نداشته باشیم. اما این عدم تصاعد به معنای پایان شرایط حاکم نیست. همچنان که بعد از عملیات وعده صادق ۱ و حملهای که ایران انجام داد یک تصور ابتدایی شکل میگرفت که تنشها فعلا متوقف میشود. اما دیدیم که به دلیل سیال بودن شرایط جنگ در کل منطقه و پیوند تحولات با یکدیگر، ترور اسماعیل هنیه و در نهایت ترور سیدحسن نصرالله و سردار نیلفروشان به همراه استمرار جنگ در لبنان، بعید نیست اتفاقی در آینده بیافتد که ایران و اسرائیل را بار دیگر روبروی هم قرار بدهد.»
او اضافه کرد: «نباید فراموش کنیم که این نبرد در منطقه برای نظم آینده خاورمیانه است و دو سو دارد؛ ایران و اسرائیل. تا پیش از این دو طرف در وضعیت جنگ در سایه بودند و درگیری غیر مستقیم داشتند. اما تحولات یک سال اخیر آنها را به سمت نوعی رویارویی مستقیم برد. اما به دلیل درگیر بودن اسرائیل در لبنان و اهمیتی که لبنان برای ایران دارد، معتقدم که فعلاً تمرکز جنگ در آن نقطه خواهد بود.
خیلی مهم است که نتیجه آن جنگ چه خواهد شد. اگر اسرائیل در آن جبهه موفق شود، طبیعتاً در ادامه دست به اقدامات دیگری در منطقه خواهد زد. در این صورت امکان رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل هم بالا میرود. اگر جنگ در آن منطقه متوقف شود و اسرائیل در یک وضعیت فرسایش قرار بگیرد، طبیعتاً امکان تسری درگیری به کل منطقه و رویارویی بزرگ ایران و اسرائیل شاید کمتر باشد.»
خواجویی یادآور شد: «بنابراین سرنوشت جنگ لبنان، آینده نزاع بین ایران و اسرائیل را تا حدودی مشخص خواهد کرد. الان در یک وضعیت به شدت سیال و ناپایدار هستیم. در این روند هر اتفاقی در هر جای منطقه ممکن است روی نزاع ایران و اسرائیل هم تاثیر بگذارد؛ بنابراین بازی هنوز ادامه دارد و خیلی زود است که راجع به کاهش تنشها به طور کلی صحبت کنیم. به نظر میرسد که این شرایط تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و استقرار دولت بعدی ایالات متحده همچنان ادامه داشته باشد. بعد از آن باید دید آیا ابتکار صلحی برای منطقه ارائه خواهد شد یا نه.»
پاسخ ها