مرد عصبانی که مچ همسرش را در یک ماجرای ناموسی گرفته بود، به خانه پدرزنش رفت و ۴ نفر را با چاقو مجروح کرد.
رکنا: مرد عصبانی که مچ همسرش را در یک ماجرای ناموسی گرفته بود، به خانه پدرزنش رفت و ۴ نفر را با چاقو مجروح کرد.
حادثه زمستان سال ۱۴۰۱ در شمال تهران رخ داد. وقتی مأموران پلیس به محل حادثه رفتند، در بررسیهای اولیه دریافتند مرد ۳۲ سالهای بعد از جدال لفظی با خانواده همسرش، علاوه بر زنش، پدر، مادر و خواهر همسرش را نیز با ضربات چاقو مجروح کرده و سپس از محل متواری شده است. با مرگ مادرزن نعیم، مأموران تحقیقات خود را برای ردیابی متهم فراری آغاز کردند.
همسایه مقتول به مأموران گفت: نعیم و همسرش اختلاف داشتند و او در خانه پدرش بود، اما نعیم به آنجا آمد و شروع به دعوا کرد، بعد ناگهان با چاقو آنها را زد و چند دقیقه بعد در حالی که خانواده همسرش مجروح شده بودند، پا به فرار گذاشت.
۲۴ ساعت بعد پلیس، نعیم را بازداشت کرد و او بعد از انتقال به پلیس آگاهی و در همان بازجوییهای اولیه به درگیری خونین با خانواده همسرش اعتراف کرد.
متهم در تشریح ماجرا به مأموران گفت: ۲ ماه پیش از حادثه به همسرم شک کرده بودم و او را زیر نظر داشتم. حس کرده بودم که با مردی در ارتباط است. سر این موضوع با همسرم اختلاف داشتم و مدام درگیر بودیم تا اینکه شب قبل از حادثه چند پیام و عکس پیدا کردم که مطمئن شدم او رابطه پنهانی دارد. همان موقع او را به خانه پدرش فرستادم و بعد هم عکسها و پیامها را برای پدرش فرستادم تا تکلیف دخترش را روشن کند. پدرزنم پیامهایم را دید اما جوابی نداد و توجهی نکرد.
وی افزود: تا صبح منتظر واکنشی از سوی خانواده زنم بودم اما وقتی دیدم خبری نشد، با عصبانیت به سمت خانهشان رفتم که مادرزنم در را باز کرد. موضوع را به او گفتم اما به جای اینکه طرف من را بگیرد، به من فحاشی کرد و من هم بهخاطر عصبانیتم ابتدا او را با چاقو زدم و بعد دیدم پدرزنم با شیشه به سمتم حمله کرد و به ناچار او را هم زدم. همسر و خواهرزنم میخواستند من را نگه دارند که آنها را هم مجروح کردم و به سرعت از آنجا متواری شدم.
با اعتراف صریح متهم و تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای این جلسه اولیای دم به جایگاه رفتند و عنوان کردند: به هیچ عنوان حاضر به مصالحه و گذشت نیستیم و درخواستمان قصاص است.
سپس متهم به جایگاه رفت و در دفاع از خودش گفت: من اتهامم را قبول دارم اما واقعاً قصدم کشتن مادرزنم نبود. آن روز خیلی عصبانی بودم و خانوادهاش به جای حمایت از من جلویم ایستادند و از دخترشان حمایت کردند. من نمیخواستم با چاقو به جانشان بیفتم، اما وقتی دیدم پدرزنم با شیشه به سمتم حمله کرد، مجبور شدم چاقو بکشم و آنها را بزنم. باور کنید برای چاقوکشی به آنجا نرفته بودم.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و براساس مدرکهای موجود در پرونده و مستندات و همچنین درخواست اولیای دم، متهم را که نعیم نام دارد و از اتباع افغانستان است به قصاص محکوم کردند.
پاسخ ها