فیلم قسم دومین فیلم سینمایی محسن تنابنده و بازگشت او به سینما به عنوان کارگردان پس از فیلم گینس است. با در نظر گرفتن اینکه فیلم اول تنابنده یک کمدی بود، قسم اولین حضور سینمایی او به عنوان کارگردان فیلمی غیرکمدی هم به حساب میآید.
در نقد فیلمهای جشنواره خطر لو رفتن داستان فیلم وجود دارد
ایده مرکزی فیلم قسم به حکم «قسامه» برمیگردد. قسامه در فقه اسلامی راهی است برای اثبات وقوع جنایت که در آن ۵۰ نفر از بستگان پدری مقتول باید علیه قاتل شهادت دهند تا قاتل از نظر قانون محکوم شناخته شود. قسم یک فیلم جادهای است که اتوبوسی از همین بستگان را روانه سفر کرده است تا علیه قاتل احتمالی شهادت دهند.
ریتم فیلم در آغاز بسیار تند است و تماشاگر را به سرعت وارد قصه میکند. تقریبا ۵ دقیقه از تماشای فیلم کافی است که دریابید چه اتفاقی افتاده و این افراد چرا در اتوبوسند، به کجا میروند و چه قصدی دارند. با این وجود التهاب بعدی فیلم با ریتم طرح موضوع اولیه چندان هماهنگ نیست و فیلم این فاصله را با دیالوگهایی بیهوده و دعواهای فامیلی مدل مجموعه تلویزیونی پایتخت و یک سوژه عشقی فرعی که نهایتا نقشی هم در ادامه فیلم ایفا نمیکند، پر کرده است.
قسم از نظر فیلمبرداری و قابها به دو بخش مختلف تقسیم شده. بخش اصلی مجموعه نماهای داخلی هستند که چندان از امکانات تصویربرداری سینمایی در آنها استفاده نشده و به آثار تلویزیونی شباهت دارند. در کنار این نماها به شکل محدود از نماهای بیرونی استفاده شده که تلاش میکنند موقعیت اتوبوس و فضای بیرونی این سفر جادهای را تصویرپردازی کنند. این دسته از نماها و بویژه لانگ شاتها به شکلی محدود استفاده شدهاند و به جز در چند مورد خاص، چندان بیان سینمایی و پختگی ندارند اگرچه بعضیهاشان بیارتباط با فیلم ممکن است از نظر بصری چشمنواز باشند.
چنانکه اشاره شد فیلم با ریتمی بهشدت سریع آغاز میشود و مخاطب را درگیر قصه میکند اما به سرعت از تک و تا میافتد. با ورود خسرو به فیلم و تشدید بحران، فیلم نیمچه جانی میگیرد اما پایانبندی با مجموعهای از حوادث و رخدادهای تصنعی ناگهان از راه میرسد و تیر خلاصش را به فیلم میزند.
در مجموع به جز مهناز افشار – آن هم نه کاملا – شخصیتهای حاضر در اتوبوس پردازش ویژهای ندارند و روابط و جدالهایشان با هم عقیم و سطحی باقی میماند. خسرو نیز که یکی از شخصیتهای کلیدی ماجرا است و سرنوشت او باید بر شخصیت اصلی زن فیلم و همچنین مخاطب، اثرگذار باشد حضوری کوتاه و نهچندان درگیرکننده دارد.
گرهگشایی پایانی و لحظاتی که همه اعضای پرگوی فامیل یادشان میافتد که بخشهایی از ماجرا را میدانستهاند و همه چیز مثل پازل کنار هم چیده میشود به شدت بد و غیرطبیعی است و فیلمِ نه چندان پررمق تنابنده را به کل از پا میاندازد.
در واقع قسم قصد داشته از طریق قصهاش نشان دهد خشم و کینه بستگان مقتول میتواند به راحتی مانعی باشد در راه دیدن حقایق و با چرخاندن روایت تلاش کند سستی دیدگاه پراطمینان آدمهای اتوبوس را نشان دهد که میتوانست به قیمت جان یک انسان تمام شود. با این وجود فیلم نه در فیلمنامه، نه در فیلمبرداری و نه در شخصیتپردازی بضاعت سینماییکردن ایدهاش را ندارد.
پاسخ ها