کمتر فیلم هالیوودی منجر به شکل گرفتن بحثهای فلسفی و منطقی میشود؛ فیلم شیر شاه درست چنین کاری را با منتقدان انجام داده است. این عنوان حقیقتاً در باکس آفیس موفقیتی کمنظیر بدست آورده، امّا سوال اصلی اینجاست که آیا ساختن آن اصلاً نیاز بوده؟ برایان ولک نویسنده سایت The Wrap سعی کرده به این سوال پاسخ دهد. در ادامه این مقاله نظرات او و برخی اصحاب رسانه را خواهیم شنید. با ویجیاتو همراه باشید.
هیچکس منکر بحث اقتصادی و مالی در فیلم The Lion King نیست. بسیاری از افراد هم آن را یک دستاور کمنظیر در حوزه تکنولوژی میدانند. امّا خیلی از منتقدان میپرسند: آیا فیلم جدید – که تقریبا همان داستان قبلی از سال ۱۹۹۴ را روایت میکند – چیزی برای ارائه به نسل جدید دارد یا خیر؟
مایکل فیلیپس از سایت Chicago Tribune میگوید:
وقتی از جنبه مالی به مسئله نگاه میکنیم، «شیرشاه» دلایل خوبی برای ساخته شدن دارد. امّا وقتی از جنبه سینمایی به آن بنگریم، این فیلم اثری نیست که در آینده هالیوود نقشی داشته باشد.
لیا گرینبلَت نویسنده Entertainment Weekly عنوان داشته:
اگر حس میکنید فیلم The Lion King به اندازه کافی حس ندارد، بهخاطر جزئیات بیش از حد دقیق در طراحی گرافیکی است یا همان CG است. ساختن این بازسازی به هیچوجه ضروری نبود؛ ولی فکر میکنم همچنان اثر خوبی است.
دیگر منتقدانی که از دلایل وجود فیلم شیر شاه صحبت کردهاند، مانند آ.آ.دوود، از آن مطمئن نیستند. مایک رایان از Uproxx نیز اذعان داشته که این فیلم میتواند کودکان را بیش از بقیه سرگرم کند و شاید با همین دلیل بشود وجود آن را توجیه کرد.
در حال حاضر، عنوان «شیرشاه» ۵۳ درصد از منتقدان Rotten Tomatoes را راضی کرده امّا ۸۹ درصد از مخاطبان به آن رأی مثبت دادهاند. CinemaScore نیز نمره A را به فیلم داده است. از سوی دیگر لایو-اکشنهای دیگر دیزنی مانند Aladdin (۵۶٪) و Dumbo (۴۶٪) نیز نظراتی نزدیک به Lion King دریافت کردهاند.
اینطور که مشخص است، طرفداران سینما و مخاطبان عادی به این عنوان چراغ سبز نشان دادهاند و وجود یک شیرشاه جدید را مثبت تلقی میکنند. The Lion King با فروش ۱۹۰ میلیونی در سینمای داخلی، عملکرد فوقالعادهای داشته است. عنوان اورجینال «شیرشاه» محصول ۱۹۹۴ همچنان پرفروشترین فیلم با درجهبندی سنی G بوده و نسخه سهبعدی آن که در سال ۲۰۱۱ اکران شد، ۹۴.۲ میلیون دلار فروش بهدست آورد.
فیلم جدید شیر شاه همان ایدهها و آیتمهای قدیمی را – با هنرنمایی هانس زیمر و التون جان – با شکلی جدیدتر به نمایش میگذارد و چنین چیزی بیشتر برای کسانی جذاب است که عنوان اصلی را ندیده باشند. به هرحال داستان و روایت ریبوت فیلم شیر شاه تفاوت چندانی با محصول ۱۹۹۴ ندارد.
جاستین چنگ از سایت Los Angles Times اینگونه بیان میکند:
در واقع شیر شاهِ جدید از همه نظر فیلمی مرده و بیتحرک محسوب میشود که هیچگونه ایده جدیدی از خود ندارد. تنها بخشی که در آن شاهد نوآوری هستیم، تکنولوژی است.
هولی ویلیس از پروفسورهای موسسه سینمایی USC Arts میگوید شاید یکی از دلایلی که خیلیها مخالف فیلم The Lion King هستند این است که عنوانِ مذکور غیر از خلق جلوههای ویژه تماشایی، هیچ چیز جدید دیگری ارائه نمیکند. آنها فقط سعی کردهاند همان فیلم قبلی را با شکلی زیباتر به مخاطب عرضه دارند؛ که چنین امری خطرناک است. اینکه صرفاً یک اثر زیبا و محبوب را با تکنولوژی روز به شکلی بهتر – از لحاظ بصری – ارائه کنیم، ارزش آنچنان زیادی ندارد. جالب اینجاست تظاهر میکنیم که تکتک تصاویری که در فیلم شاهد میشود واقعاً تصویر هستند، درحالی که تمام آنها صرفا از کد و دیتا تشکیل شدهاند! ویلیس در ادامه صحبتهایش با The Wrap گفت:
اگر استودیو سازنده در کنار استفاده از تکنولوژی، داستان جدیدتری هم عرضه میکرد، شاید مخاطبان احساس خیلی بهتری داشتند. آنها [دیزنی] خواستند هیچگونه ریسکی را نپذیرند؛ به همین خاطر مستقیماً به سراغ چیزی رفتند که برای مردم محبوب و دوستداشتنی بود. و خب این حد استفاده از هوش مصنوعی (AI) همیشه در فرهنگ ما ترسناک بوده و بسیاری از مردم هم از آن وحشت دارند.
به هرحال چه خوشمان بیاید و چه نیاید، لایو اکشن فیلم The Lion King ساخته شده و بهزودی آثار دیگری چون Mulan، The Little Mermaid و Lady and the Ramp به سینماها خواهند آمد.
در آخر بد نیست نقل قول آستین کالینز از مجله Vanity Fair را هم بخوانیم:
فیلم The Lion King فاجعه نیست، بلکه یک درس محسوب میشود. درسی برای آنکه ما واقعاً «چرا» به انیمیشنها بها میدهیم. اول از همه اینکه ذاتی کارتونی و غیرواقعی دارد که میتوانیم به وسیله آن چیزهایی را منتقل کنیم که با یک فیلم سینمایی نمیشود… امّا فیلم جدید شیرشاه تنها بازتابی از یک تکنولوژی خارقالعاده است و نه چیزی بیشتر.
منبع: The Wrap
پاسخ ها