مگر میشود در دهه 60 یا 70 متولد شده باشید و انیمیشن شیر شاه (The Lion King) را تماشا نکرده باشید؟ انیمیشنی که نه تنها همه ما را عاشق موسیقی بی نظیرش کرد، بلکه باعث شد تا اشکمان نیز سرازیر شود. سکانس مرگ موفاسو (پدر شیرشاه) آنقدر تاثیر گذار ساخته شده بود که احتمالاً همه ما با «پدر» گفتنهای سیمبا بغض کردهایم. البته نباید از صداگذاری فوق العاده این انیمیشن نیز غافل شد که برخلاف کارهای امروز به خوبی میشد همراهی صداگذار با شخصیتها را حس کرد، به طوری که انگار صداگذار جای شخصیتهای داستان در آن شرایط قرار داشته است.
شاید باورش سخت باشد اما بیش از 20 سال از آغاز اکران رسمی شیر شاه میگذرد. این انیمیشن مدت کوتاهی پس از اکران مورد توجه فیلمبازها قرار گرفت و به سرعت توانست نام خود را به عنوان یکی از محبوب ترین آثار والت دیزنی بر سر زبانها بیندازد. شیر شاه همچنین یکی از موفق ترین انیمیشنهای موزیکال والت دیزنی بود و ترانههای اورجینال آن تا پیش از پیدا شدن سر و کله انیمیشن یخ زده (Frozen) از این حیث رکورددار محسوب میشد. البته یک قانون نانوشته هست که میگوید یک موفقیت بزرگ هیچ وقت بدون حاشیه نخواهد بود؛ قانونی که حداقل در مورد انیمیشن شیرشاه صدق میکند.
پس از ساخت و اکران آثاری همانند پری دریایی کوچولو (The Little Mermaid)، دیو و دلبر (Beauty and the Beast) و علاء الدین (Aladdin)، شیر شاه اولین انیمیشن بلند سینمایی والت دیزنی محسوب میشد که بدون الگو برداری از داستانهای پریان خلق شده بود. البته برخی از سینماروها چنین عقیدهای ندارند و معتقدند ساخته والت دیزنی یک اقتباس، شاید هم یک الگو برداری (بیایید از کلمه «کپی برداری» استفاده نکنیم!) از انیمه ژاپنی کیمبا، شیر سفید (Kimba, the White Lion) که از قضا در تلویزیون ایران هم پخش شده، است.
تام سیتو که به عنوان یک انیماتور روی پروژه ساخت شیر شاه کار کرد، در مصاحبه اخیر خود با وبسایت هاف پُست اینترتینمنت به صحبت درباره جنجالهای به وجود آمده پیرامون این انیمیشن پرداخت. سیتو که پیش از شیر شاه روی انیمیشنهایی همچون دیو و دلبر و علاء الدین کار کرده بود گفت: «هنرمندانی که روی فیلم کار کردند، در دهه 60 میلادی بزرگ شدند، بنابراین احتمالاً کیمبا را دیدهاند. خود من هم که در دهه 60 یک کودک بودم کیمبا را دیدهام و معتقدم حافظه ما از آن [در زمان ساخت انیمیشن] آگاهی داشت اما فکر نمیکنم هیچ کدام از ما آگاهانه قصد الگو برداری از کیمبا را داشته است.»
پس از آغاز اکران شیرشاه و جلب توجهها به سوی جدیدترین ساخته والت دیزنی، بسیاری از سینماروها متوجه شباهات عجیب و قابل تاملی بین آن و انیمیشن سریالی کیمبا شدند که در دهه 60 میلادی پخش میشد. این سریال توسط تزوکا اوسامو و بر اساس یک مانگا با نام لئو، امپراتور جنگل (Jungle Emperor Leo) ساخته شده بود. ماجرا اما از اینجا به بعد جالب میشود؛ والت دیزنی احتمال هرگونه تاثیر پذیری سازندگان از سریال انیمیشنی را به کل انکار کرد.
مسئولان والت دیزنی اعلام کردند افرادی که در پروژه ساخت شیر شاه حضور داشتند، هیچ گونه آشنایی با کیمبا یا اوسامو نداشتند. راب مینکاف، یکی از کارگردانان شیرشاه، در مصاحبه خود با لس آنجلس تایمز در این باره گفت هیچ آشنایی با آثار تلویزیونی ندارد و راجر آلرز، دیگر کارگردان اثر، نیز در زمان سفر به ژاپن برای تبلیغ فیلم متوجه این موضوع و جنجالهای به وجود آمده شد.
در صحبتهای مینکاف تناقض غیر قابل چشم پوشی وجود دارد. اگر به رزومه آلرز نگاهی کوتاه بیندازید، متوجه خواهید شد که او در دهه 80 میلادی به عنوان انیماتور در استودیوهای انیمیشن سازی ژاپن مشغول به کار بوده است. حال به نظر شما، منطقی است که باور کنیم او در این کشور کار میکرده است اما هیچ گونه اطلاعاتی درباره کیمبا و اوسامو نداشته است؟ این مورد را هم در نظر بگیرید که اوسامو به والت دیزنی ژاپن معروف است!
آلرز چندی پیش در مصاحبهاش با وبسایت فومتولوجیکا بار دیگر در مقابل حاشیه سازیها ایستاد و هر گونه الهام گیری از انیمه سریالی کیمبا را رد کرد: «اگر ایدههایمان را از آنها [سازندگان کیمبا] میدزدیدیم، میتوانستم عصبانیتشان را درک کنم [اما این کار را نکردیم!] اگر انیمه کیمبا تاثیر گرفته بودم، مطمئناً به آن اعتراف میکردم.»
همانطور که پیش از این اشاره کردیم، والت دیزنی هرگونه الهام گیری از انیمه سریالی کیمبا را رد کرد. این واکنش اما برای این شرکت معروف انیمیشن سازی حواشی بسیاری را به همراه داشت. تعداد قابل توجهی از طرفداران انیمههای ژاپنی و انیماتورها با راه انداختن اعتراضات مختلف و ارسال نامه خواستار این شدند که والت دیزنی به الگو برداری سازندگان از کیمبا اعتراف کند. حتی ماچیکونو ساتوناکا، یکی از طراحان مشهور مانگا، با ارسال نامهای سرگشاده اعلام کرد کاری که والت دیزنی انجام داد، نوعی بی احترامی به جایگاه مانگای «امپراتور جنگل» در میان مردم ژاپن بوده است. ساتوناکا در ادامه اضافه کرد قرار دادن جملهای با موضوع الگو برداری میتوانست از وجود آمدن مشکلات جلوگیری کند. این نامه را هزاران نفر از فعالان حوزه انیمیشن سازی امضا کردند.
نکته طنز ماجرا اما سازندگان سیمپسونها (The Simpsons) بودند که از آب گل آلود ماهی گرفتند. در یکی از اپیزودهای این سریال پرطرفدار که در سال 1995 پخش شد، شیری را میبینیم که روی یک ابر قرار گرفته و میگوید: «باید انتقام مرگ مرا بگیری، کیمبا…ببخشید، سیمبا!»
با خواندن مطالب بالا، احتمالاً این سوال برای شما به وجود آمده که آیا معترضان دلایل محکی برای اثبات ادعای خود داشتند؟ در ادامه قصد داریم تا به طور دقیق به بررسی این موضوع بپردازیم.
اگرچه والت دیزنی هر گونه تاثیر پذیری از کیمبا را رد کرد اما صحبتهای متیو برودریک، صدا گذار شخصیت سیمبا، شباهتها را تایید میکند. برودریک در یکی از مصاحبههایش در سال 1994 گفت: «فکر میکردم منظور سازنده فیلم کیمبا است؛ شیر سفیدی که در یکی از کارتونهای دوران بچگیام بود.»
یکی از شباهتها که از همان ابتدا به شدت مورد توجه قرار گرفت، نامهای شخصیتهای اصلی بود: کیمبا و سیمبا! جدا از این مورد، در انیمه سریالی کیمبا شخصیتهایی حضور دارند که به راحتی میتوان معادل آنها را در شیرشاه پیدا کرد. یک بابون (نوعی میمون) حکیم با نام بوزارا، تعدادی کفتار، یک شیر سفید ماده که معشوقه کیمباست و شیری یک چشم با نام کلاو و یک پرنده که به نظر میرسد منبع الهام گیری زازو بوده است.
جدا از شخصیتهای مشابه، شباهتهای تصویری بسیاری میان شیرشاه و کیمبا وجود دارد که به راحتی نمیتوان از کنار آنها گذشت. مهم ترین آنها شاید حضور شخصیتهای هر دو اثر روی یک تکه سنگ موسوم به «صخره غرور» و نگاه به دوردست باشد. در ادامه مقاله سعی شده است تا تعدادی از شباهتهای تصویری میان این دو اثر را در قالب تصاویر میان متن نشان دهیم.
تا اینجای کار شباهتها گفته شد و منصفانه است که به تفاوتهای شیر شاه و کیمبا نیز بپردازیم. شاید مهم ترین تفاوت این دو اثر در داستان آنها باشد. سریال کیمبا روی روابط میان انسانها و حیوانات و همچنین پذیرش آنها از سوی انسانها به عنوان موجوداتی برابر تمرکز دارد، این در حالی است تم اصلی داستان شیرشاه موضوعات دیگری بوده است.
اگرچه سیتو در مصاحبه خود با وبسایت هافپست به صورت مستقیم به الهام گیری سازندگان شیر شاه از سریال کیمبا اشاره نمیکند اما صحبتهایش نکات جالبی را شامل میشود. برای مثال، او در بخشیهای صحبتهای خود تایید کرد تعدادی از سازندگان شیر شاه سریال کیمبا را دیده و کتابهای کمیکش را خوانده بودند. این صحبتها به خودی خود جنجال برانگیز نیستند اما نباید فراموش کرد والت دیزنی قویاً اعلام کرده بود سازندگان تا پیش از به وجود آمدن جنجالها هیچ آشنایی با کیمبا نداشتند.
چارلی فینک، تهیه کننده شیرشاه اما نظرات کاملاً متفاوتی نسبت به سیتو داشته و اعلام کرده است در طول روند ساخت هرگز صحبتی از سریال کیمبا به میان نیامده است: «شیرشاه بر اساس انیمیشن بامبی (Bambi 1941) و با الهام گیریهای مختصری از نمایشنامه هملت نوشته شده و در عین حال اثری کاملاً اورجینال است. تا پیش از اکران فیلم هرگز چیزی از کیمبا نشنیده بودیم.»
طبق صحبتهای سیتو در بخشهای دیگری از مصاحبه با هاف پست، سازندگان شیرشاه در اواخر روند تولید، زمانی که بیش از نیمی از انیمیشن به اتمام رسیده بود، متوجه شباهتها شدند: «یکی از انیماتورها مانگاهای کیمبا را پیدا کرده بود که تصویری بسیار شبیه به نمای صخره غرور را شامل میشد. او با تعجب آن را به ما نشان میداد و من هم پیش خودم میگفتم این نما به ایده ما بسیار شبیه است. البته فکر میکنم این اتفاق هرگز چیزی بیشتر از یک شباهت جالب نبود.»
صحبتهای دیگر سازندگان شیرشاه گفتههای تام سیتو را تایید میکند. مارک کوزلر که یکی از 17 نویسنده داستان این انیمیشن بود، در یکی از مصاحبههای در سال 1997 اعتراف کرد در دوران کودکی سریال کیمبا را تماشا کرده بود. کوزلر در ادامه اضافه کرد در طول روند تولید انیماتورها تمرکز اصلی خود را روی ساخت یک اثر با داستانی شبیه به بامبی که در آفریقا رخ میدهد گذاشته بودند؛ داستانی که موضوع «تقابل انسانها و حیوانات» در آن اصلاً جایی ندارد.
کوزلر در این باره گفت: «هیچ یک از سازندگان هرگز به کیمبا اشارهای نکرد و اگر هم یکی از ماها که با آن آشنا بود درباره شباهتها اخطار میداد، احتمالاً پیش خودمان فکر میکردیم کیمبا درباره پذیرش حیوانات به عنوان موجوداتی برابر از طرف انسانها بوده و غیبت انسانها در داستان شیرشاه آن را به اثری کاملاً متفاوت بدل کرده است.»
سیتو در مصاحبه با هاف پست به صحبت درباره الگو برداری از انیمیشن بامبی برای ساخت شیرشاه نیز صحبت کرد: «[در ساخت شیرشاه] سعی کردیم به همان طبیعت گرایی که در انیمیشن بامبی بود دست پیدا کنیم. حیوانات با دو پا راه نمیروند یا دستکش به دست نمیکنند. کارگردانان هنری شیرشاه همچنین تحت تاثیر پالت رنگ به کار رفته در بامبی قرار گرفته بودند. البته مجبور شدند این پالت رنگ را در فضایی کاملاً متفاوت به کار گیرند، زیرا داستان شیرشاه در علفزارهای گرمسیری و نیمهگرمسیری آفریقا جریان داشت اما داستان بامبی در جنگلهای آمریکای شمالی رخ داده بود.»
طبق صحبتهایی که تاکنون از سازندگان مختلف شیرشاه خواندیم، در جریان ساخت شیرشاه هرگز هیچ الگو برداری از سریال کیمبا صورت نگرفت. با اینحال، نمیتوان شباهتهای میان شیرشاه و کیمبا را نادیده گرفت. فِرِد پاتِن در بخشی از کتاب خود با نام Watching Anime, Reading Manga: 25 Years of Essays and Reviews به صحبتهای سادائو میاموتو در این باره اشاره میکند. این هنرمند ژاپنی زمانی که برای اولین بار استوری بوردهای شیرشاه را دید، به خاطر شباهتهای زیاد آن با ساخته تزوکا (کیمبا) شوکه شد و معتقد است بدون شک تاثیر پذیریهایی صورت گرفته.
سیتو اما با وجود این صحبتها همچنان اعتقاد ندارد که الگو برداری یا تاثیر پذیری در کار بوده است و همه شباهتها را تنها حاصل اتفاق میداند: «صادقانه بگویم، فکر میکنم همه اینها حاصل اتفاق بوده است. همانطور که میدانید، سخنگوی والت دیزنی نیستم اما در طول روند آماده سازی داستان آنجا بودم و هیچ کس از روی قصد چنین کاری انجام نداده است. عقیده دارم وقتی آثاری را با محوریت شیرها میسازید، چمنزارها و محیطهایی که شیرها در آنجا حضور دارند، چیزهایی که شیرها با آنها سر و کله میزنند، درختها، سنگها و حیوانات…فکر میکنم برخی شباهتها اجتناب ناپذیر هستند.»
صحبتهای سیتو شاید بتواند برخی از سینماروها را متقاعد کند که الگو برداری یا تاثیر پذیری عامدانهای در کار نبوده است. با اینحال شاید تعدادی از آنها همچنان نسبت به نام سیمبا که شباهت عجیبی به کیمبا دارد موضع منفی داشته باشند. اگر شما نیز یکی از این افراد هستید، باید بگوییم که کلمه «سیمبا» در زبان سواحلی (عضوی از خانوادهٔ زبانهای بانتو) به معنی شیر است. در ضمن تاکایوکی ماتسوتانی، مدیر شرکت تزوکا پرداکشنز، در مصاحبهای که در سال 1994 انجام داد، صحبتهای امروز سیتو را تایید کرده بود.
ماتسوتانی درباره حواشی به وجود آمده پیرامون انیمیشن شیرشاه گفت: «تعدادی از کارکنان ما که پیش نمایش شیرشاه را دیدند، به بحث درباره این موضوع پرداخته و به این نتیجه رسیدند تا زمانی که از حیوانات به عنوان کاراکترها استفاده و سعی میکنید آنها را به تصاویر متحرک تبدیل کنید، نمیتوانید از به وجود آمدن چنین شباهتهایی جلوگیری کنید.»
سیتو در بخشهایی از مصاحبه خود با هاف پست، صحبتهای کوزلر درباره تفاوتهای اساسی میان شیرشاه و کیمبا را با وجود همه شباهتها تایید کرد. سیتو پیرامون این مسئله گفت: «کیمبا اثری تخیلی تر است. همانطور که میدانید، کیمبا روی دو پای خود قرار میگیرد و به صورت دیگر حیوانات مشت میزند. چنین کارهایی را کارکترهای شیر ما انجام نمیدهند.» سیتو ادامه داد جدا از این موارد، میزان تخیلی بودن ماجراهای کیمبا بسیار بیشتر است و میتوان رفتارهای انسان گونه را در تعداد قابل توجهی از کاراکترها دید. در ضمن، کیمبا روی روابط انسانها و حیوانات تمرکز دارد که ایده آن برگرفته از اثر کلاسیک والت دیزنی، یعنی بامبی است.
احتمالاً با خواندن جمله بالا تعجب کردهاید اما واقعیت دارد؛ تزوکا برای ساخت سریال کیمبا از انیمیشن سینمایی بامبی الهام گرفته است. البته او برخلاف مسئولان والت دیزنی علاقهای به پنهان کاری نداشت و بارها این مسئله را تایید کرد. تزوکا حتی در یکی از مصاحبههایش گفته بود بیش از 100 بار این اثر را تماشا کرده است.
تزوکا در جریان یکی از نمایشگاههای سالانه World’s Fair از شرکت والت دیزنی دیدن کرد که این اتفاق به دریافت لایسنس برای ساخت اقتباس از روی انیمیشن بامبی منجر شد. مدهوی ساندر در کتاب خود با نام From Goods to a Good Life: Intellectual Property and Global Justice به صحبتهای تزوکا درباره کیمبا اشاره کرد. با توجه به آن، کیمبا در عین حال که ادای دینی به بامبی است، یک اثر انتقادی نیز نسبت به آن هست.
حال که به پایان راه رسیدهایم، فراموش نکنید که شیرشاه و کیمبا آثار قابل احترامی هستند که توانستند در زمان پخش به محبوبیت بالایی دست یافته و از جایگاه ویژهای در قلب طرفداران خود برخوردار شوند. همچنین فراموش نکنید که هر دو اثر از انیمیشن سینمایی بامبی الهام گرفتند که با در نظر گرفتن این موضوع، وجود شباهتها اتفاق چندان عجیبی هم به نظر نمیرسد.
منبع: Huffpost
پاسخ ها