اختلالات خوردن از جمله بیماریهای جدی و پیچیدهای هستند که اگر بهموقع تشخیص داده نشوند و درمان مناسبی برای آنها صورت نگیرد، میتوانند عواقب جدی و جبرانناپذیری بر سلامت جسمی و روانی فرد بگذارند. در صورتی که علائمی از اختلالات خوردن را در خود یا دیگران مشاهده کردید، ضروری است قبل از تشدید این علائم و ایجاد مشکلات بیشتر، با یک پزشک یا متخصص روانشناسی مشورت کنید.
برخی افراد با پرخوری دچار اضافه وزن میشوند، در حالی که عدهای دیگر به شدت کمخوری میکنند و خود را در معرض خطرات ناشی از گرسنگی قرار میدهند. گروهی نیز پس از پرخوری، با استفاده از روشهایی مانند استفراغ عمدی یا فعالیتهای فیزیکی شدید، تلاش میکنند از کالریهای اضافی رهایی یابند. تمرکز بیش از حد بر روی وزن و ظاهر بدن، ویژگی مشترک در اکثر این اختلالات است. نداشتن کنترل بر روی رفتارهای غذایی میتواند به مرور زمان به آسیبهای جدی و گاه دائمی در سلامت جسم و روان منجر شود. از این رو، شناسایی به موقع علائم و مراجعه به متخصصان روانشناسی یا روانپزشکی بسیار اهمیت دارد.
اختلالات تغذیهای یا اختلالات خوردن، در نگاه اول ممکن است به عنوان مشکلاتی مرتبط با غذا به نظر برسند، اما در واقع ریشه در مسائل پیچیده روانشناختی دارند. این اختلالات میتوانند در هر دورهای از زندگی فرد بروز کنند و شناخت دقیق علائم و آشنایی با انواع مختلف آنها برای جلوگیری از بروز عوارض بیشتر ضروری است. در این مطلب به بررسی انواع مختلف اختلالات خوردن، علائم و دلایل ایجاد آنها، و همچنین راههای تشخیص و درمان پرداختهایم.
اختلالات تغذیهای چیست؟
اختلالات تغذیهای یا اختلالات خوردن شامل دستهای از مشکلات روانشناختی هستند که در آنها فرد دچار وسواس نسبت به غذا، وزن یا شکل بدن خود میشود. این اختلالات در صورت شدید شدن، میتوانند به آسیبهای جدی جسمی و روانی منجر شوند و در موارد حاد، حتی ممکن است به مرگ بینجامند.
داشتن رژیم غذایی سالم نقش اساسی در حفظ سلامت جسمی و روانی دارد و از بروز بسیاری از بیماریها پیشگیری میکند. اما وقتی فرد به اختلالات خوردن مبتلا میشود، خطر بروز مشکلات مختلف جسمی و روانی افزایش مییابد. علائم این اختلالات بسته به نوع آن متفاوت است، اما بهطور کلی این افراد ممکن است در غذا خوردن افراط یا تفریط کنند. برخی نیز با روشهایی مانند استفراغ یا ورزش شدید تلاش میکنند کالریهای اضافی را بسوزانند.
این اختلالات میتوانند هر فردی را در هر سنی تحت تأثیر قرار دهند، اما بر اساس آمار، این مشکلات بیشتر در میان نوجوانان و زنان جوان دیده میشود. تخمین زده میشود که حدود ۱۳ درصد از نوجوانان تا سن ۲۰ سالگی با یکی از انواع اختلالات خوردن مواجه شوند.
عوارض بلندمدت این بیماریها میتواند سلامت جسم و روان فرد را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. افرادی که به این اختلالات دچار میشوند، پس از گذشت زمان با مشکلات جدی در زندگی شخصی و اجتماعی خود روبهرو میشوند. از جمله عواقب شایع این اختلالات میتوان به مشکلات رفتاری، افسردگی، اضطراب، خودکشی، و بیماریهای جسمی اشاره کرد. یکی از خطرناکترین پیامدهای این بیماری، افزایش احتمال اقدام به خودکشی است.
اختلالات خوردن شامل دستهای از اختلالات رفتاری هستند که با تغییرات شدید و مداوم در رفتارهای مرتبط با خوردن و همچنین احساسات ناراحتکننده در ارتباط با این رفتارها مشخص میشوند. این اختلالات میتوانند به حدی شدید شوند که بر عملکرد جسمی، روانی و اجتماعی فرد تأثیر بگذارند. انواع مختلف این اختلالات شامل بیاشتهایی عصبی، پرخوری عصبی، اختلال پرخوری، هرزهخواری و نشخوار هستند که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
این اختلالات اغلب همراه با دیگر اختلالات روانی مانند اختلالات خلقی، اضطرابی، وسواس فکری و همچنین مشکلات ناشی از سوء مصرف مواد و الکل دیده میشوند. اگرچه شواهدی مبنی بر تأثیر عوامل ژنتیکی در این اختلالات وجود دارد، اما ممکن است افرادی که سابقه خانوادگی نیز ندارند به آنها دچار شوند. درمان این اختلالات نیازمند توجه به جنبههای روانی، رفتاری، تغذیهای و سایر عوارض پزشکی مانند مشکلات قلبی و گوارشی است. با مراقبتهای پزشکی مناسب و درمانهای رواندرمانی و روانپزشکی، افراد مبتلا میتوانند به بهبودی دست یابند و زندگی سالمتری را تجربه کنند.
اختلالات خوردن بهعنوان یکی از پیچیدهترین مشکلات سلامت روانی شناخته میشوند و انواع مختلفی دارند. در نسخه پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5)، چهار نوع اصلی از این اختلالات به تفصیل معرفی شده است:
1. بیاشتهایی عصبی (Anorexia Nervosa):
این اختلال با کاهش شدید مصرف غذا مشخص میشود، که منجر به کاهش وزن غیرعادی و نگرانکننده نسبت به سن و قد فرد میگردد. افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی، به شدت از افزایش وزن میترسند و حتی با وجود کمبود وزن، تلاش زیادی برای جلوگیری از چاقی میکنند. این افراد معمولاً دیدگاه غیرواقعبینانهای نسبت به بدن خود دارند و حتی کاهش شدید وزن را بهعنوان مشکل جدی نمیپذیرند.
2. پرخوری عصبی (Bulimia Nervosa):
پرخوری عصبی به دورههای مکرر پرخوری همراه با از دست دادن کنترل بر رفتارهای غذایی اطلاق میشود. پس از پرخوری، افراد معمولاً از روشهایی مانند استفراغ عمدی، استفاده از ملینها، روزه گرفتن یا ورزش مفرط برای جبران کالریهای مصرفشده استفاده میکنند. این رفتارها حداقل یکبار در هفته به مدت سه ماه باید اتفاق بیفتند تا به عنوان پرخوری عصبی تشخیص داده شوند. نگرانی شدید در مورد شکل و وزن بدن نیز از ویژگیهای بارز این اختلال است.
3. اختلال پرخوری (Binge-Eating Disorder):
این اختلال شامل پرخوری مکرر و غیرقابل کنترل است که حداقل یکبار در هفته و به مدت سه ماه ادامه مییابد. افراد مبتلا به اختلال پرخوری، سریعتر از حد معمول غذا میخورند، حتی زمانی که گرسنه نیستند، تا جایی که احساس ناراحتی فیزیکی کنند. همچنین، این افراد معمولاً به دلیل شرم از این رفتار، به تنهایی غذا میخورند و پس از پرخوری دچار احساس انزجار، افسردگی یا گناه میشوند.
4. اختلال اجتناب یا محدودیت غذایی (Avoidant/Restrictive Food Intake Disorder - ARFID):
این اختلال به دلیل اجتناب از مصرف غذا به دلایل حسی مانند رنگ، بو، یا بافت غذا اتفاق میافتد و منجر به کاهش وزن قابلتوجه یا نرسیدن به وزن مطلوب، کمبود مواد مغذی ضروری و وابستگی به مکملهای غذایی یا تغذیه با لوله میشود. برخلاف دیگر اختلالات خوردن، این مشکل به نگرانی در مورد وزن یا شکل بدن ارتباط ندارد و بیشتر به دلیل نگرانیهای حسی یا تجارب منفی مرتبط با غذا ایجاد میشود.
علاوه بر این چهار نوع اصلی، انواع دیگری از مشکلات خوردن وجود دارند که اگرچه شیوع کمتری دارند، اما همچنان میتوانند تاثیرات جدی بر زندگی فرد بگذارند:
1. پیکا (Pica):
پیکا یک اختلال نادر است که در آن فرد تمایل به خوردن مواد غیرخوراکی مانند خاک، گچ، صابون یا پارچه دارد. این رفتار میتواند به مشکلات جدی سلامت مانند مسمومیت، عفونت، یا آسیبهای داخلی منجر شود. پیکا بهویژه در کودکان، زنان باردار و افراد با ناتوانیهای ذهنی شایعتر است.
2. اختلال نشخوار (Rumination Disorder):
در این اختلال، فرد پس از خوردن غذا بهطور مکرر و غیرارادی غذا را به دهان برمیگرداند. این رفتار ممکن است بهطور عمدی یا غیرعمدی انجام شود و میتواند منجر به سوءتغذیه یا دیگر مشکلات سلامتی شود. نشخوار بیشتر در نوزادان و افرادی با ناتوانیهای ذهنی رخ میدهد و ممکن است نیاز به درمان داشته باشد.
3. سندرم خوردن شبانه (Night Eating Syndrome):
این اختلال شامل بیدار شدنهای مکرر در شب برای غذا خوردن است و افراد مبتلا معمولاً بخش قابلتوجهی از کالری روزانه خود را در طول شب مصرف میکنند. این رفتار حداقل دو بار در هفته رخ میدهد و میتواند به مشکلات مرتبط با وزن و سلامت روان منجر شود.
4. ارتورکسیا (Orthorexia):
ارتورکسیا به وسواس بیشازحد برای خوردن غذاهای سالم اطلاق میشود. افرادی که به این اختلال مبتلا هستند، بهطور وسواسی بر روی کیفیت و ترکیبات غذاها تمرکز دارند و از خوردن غذاهایی که به نظرشان سالم نیستند، اجتناب میکنند. این وسواس میتواند به مشکلات روانی، سوءتغذیه و اضطراب منجر شود.
اختلالات خوردن، از جمله پرخوری عصبی، بیاشتهایی عصبی و سایر موارد ذکر شده، نیازمند توجه و درمان تخصصی هستند. این مشکلات ریشه در عوامل پیچیده روانشناختی دارند و برای مقابله با آنها، مراجعه به روانشناس و متخصص تغذیه ضروری است.
عوامل مؤثر بر شکلگیری اختلالات خوردن
اختلالات خوردن به دلایل متعددی ایجاد میشوند و یکی از عوامل کلیدی در بروز این اختلالات، سن فرد است. در حالی که این مشکل میتواند در هر سنی رخ دهد، اما آمارها نشان میدهد که نوجوانان بیشتر در معرض این مشکلات قرار دارند.
یکی دیگر از عوامل مهم، سابقه خانوادگی است. اگر فردی در خانواده یا نزدیکان خود کسی را داشته باشد که به اختلال خوردن دچار بوده، خطر ابتلای او نیز به طور قابل توجهی افزایش مییابد. همچنین، افرادی که به طور مداوم رژیمهای غذایی سخت را دنبال میکنند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به این اختلالات قرار دارند.
کارشناسان بر این باورند که اختلالات خوردن تحت تأثیر مجموعهای از عوامل ژنتیکی، محیطی و روانی قرار دارند. ژنتیک بهطور ویژه نقش مهمی ایفا میکند؛ افرادی که یکی از اعضای خانوادهشان، مانند والدین یا خواهر و برادر، به اختلالات خوردن مبتلا بودهاند، بیشتر در معرض این اختلالات قرار دارند. همچنین ویژگیهای شخصیتی مانند روانرنجوری، کمالگرایی و تکانشگری نیز بهعنوان عوامل خطر برای توسعه این اختلالات شناخته میشوند.
تحقیقات نشان میدهد که این اختلالات میتوانند ناشی از تعامل پیچیدهای بین عوامل ژنتیکی، ساختار مغزی، ویژگیهای شخصیتی و تأثیرات فرهنگی باشند. برخی افراد ممکن است در مواجهه با چالشهای زندگی بهجای مدیریت سالم احساسات، به کنترل شدید مصرف غذا روی آورند و وسواس ناسالمی نسبت به غذا پیدا کنند.
دلایل افزایش خطر ابتلا به اختلالات خوردن
علت دقیق اختلالات خوردن همچنان بهطور کامل شناخته نشده است، اما تعدادی از عوامل میتوانند خطر ابتلا به این مشکلات را افزایش دهند:
عوارض و پیامدهای اختلالات خوردن
اختلالات خوردن میتوانند عواقب جدی و گستردهای را به همراه داشته باشند که برخی از آنها حتی میتوانند زندگی فرد را به خطر بیندازند. هرچه این اختلالات شدیدتر یا طولانیتر ادامه یابند، احتمال بروز مشکلات وخیمتر افزایش مییابد. این مشکلات میتوانند شامل موارد زیر باشند:
تشخیص اختلالات خوردن
اگر رفتارهای غذایی شما باعث ناراحتی یا تأثیر منفی بر زندگی و سلامت شما شده است، ضروری است که به دنبال کمک تخصصی باشید. تشخیص اختلالات خوردن بر اساس بررسی علائم و رفتارهای غذایی انجام میشود. این فرآیند شامل ارزیابیهای پزشکی و روانشناختی است. ابتدا پزشک باید دیگر دلایل احتمالی برای مشکلات خوردن شما را رد کند. سپس، روانشناس یا روانپزشک با استفاده از معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5)، به بررسی رفتارها و باورهای غذایی شما میپردازد تا تشخیص دقیقی ارائه دهد.
روشهای درمانی برای اختلالات خوردن
درمان اختلالات خوردن نیازمند یک رویکرد چندجانبه است که شامل تیمی از متخصصان پزشکی، روانشناسی و روانپزشکی میشود. پروتکل درمانی بسته به نوع خاص اختلال ممکن است متفاوت باشد، اما به طور کلی شامل موارد زیر است:
پاسخ ها