اگر بخواهید کاراکتر یک شخصیت باهوش را طراحی کنید به احتمال زیاد عینک بخشی از اکسسوری آن است.
زندگی سلام: اگر بخواهید کاراکتر یک شخصیت باهوش را طراحی کنید به احتمال زیاد عینک بخشی از اکسسوری آن است. اگر دقت کرده باشید باهوشترین شخصیتهای کارتون و فیلمهای سینمایی هم بهطور معمول عینک میزنند. اما این فرضیه در کودکی برعکس میشود و کودکان نگران این هستند که عینکزدن، آنها را در نظر همسنوسالهای خود کمهوش نشان دهد. انگار ارتباط بین عینک و دانش به الگو تبدیل شده است که فقط یک تصادف نیست و الگو به هر حال عینک زدن و دانش به یک الگو تبدیل شده است که البته این موضوع فقط یک تصادف نیست و انسانها دوست دارند عینک و هوش را به هم ربط بدهند. اما میدانید این کلیشه از کجا آمده و چطور آن را پذیرفتیم؟
الگوی عینک و هوش از کجا آمد؟
بر اساس مطالعهای از دانشگاه کلن آلمان، این کلیشه که «افراد عینکی باهوش به نظر میرسند» به قرون وسطی برمیگردد. آن زمان راهبان با وجود کاهش بینایی از عینک برای مطالعه استفاده میکردند و همین باعث شد افرادی که کارهای فکری یا مهارتی انجام میدهند حتی اگر نیاز نداشته باشند، عینک بزنند. در نتیجه آدمها عینک را با ویژگیهایی مانند شایستگی، موفقیت، قابل اعتماد بودن، سختکوشی و از همه مهمتر هوش مرتبط دانستند. شاید این مطالعه نشاندهد چرا جامعه قبلتر معتقد بود عینکیها باهوش به نظر میرسند اما توضیح نمیدهد که چرا این کلیشه هنوز وجود دارد؟ چرا در فیلمها هوش را با عینک به شخصیتها منتقل میکنند و چرا وقتی یک پزشک یا سیاستمدار عینک میزند بیشتر به صلاحیت آنها اعتماد میکنیم؟
چرا کلیشهها را شکل میدهیم؟
تعجب خواهید کرد اگر بدانید کلیشهسازی به دوران انتخاب طبیعی برمیگردد. دکتر لوران، استادیار روانشناسی دانشگاه کلمبیا توضیح میدهد وقتی اطلاعات زیادی به انسان ارائه میشود یکی از راههایی که انسانها میتوانند به سرعت اطلاعات را پردازش کنند و تصمیم بگیرند، استفاده از «میانبرهای ذهنی» است که به عنوان سوگیری شناخته میشوند. در گذشته وقتی انسانها به یک موقعیت خطرناک برمیخوردند به این سوگیریها تکیه میکردند. دکتر لوران میگوید ما همچنان از «بخش بقای قدیمی مغز» برای پردازش اطلاعات و سرعت دادن به زمان واکنش خود استفاده میکنیم. البته سوگیریها ممکن است ترکیبی از بقا و پاسخهای آموختهشده باشند یا هیچ ربطی به بقا نداشته باشند. با توجه به این موضوع میشود فهمید چگونه کلیشه افراد عینکی باهوش به نظر میرسند، شکل گرفته و چگونه به نسل بعد منتقل شده است.
چرا همه این کلیشه را میپذیرند؟
شاید برایتان سوال پیش بیاید چرا کلیشه «فرد عینکی باهوش است» را میپذیریم. بسیاری از دانشمندان میگویند این یک میانبر ذهنی است که میآموزیم. وقتی بهطور مداوم و در موقعیتهای مختلف تصاویری از افراد عینکی را نشان میدهند که باهوشتر، کوشا و موفقتر که درونگراتر هستند و جذابتر از بقیه افرادی که میبینیم این کلیشه در مغزمان جا خوش میکند. از آنجا که این کلیشه احتمالا «یاد گرفتهشده» است به احتمال زیاد ارتباط بین هوش و عینک محصول کلیشههای فرهنگی و پیامهایی باشد که برای انسانها در طول رشدشان وجود دارد. عجیب نیست که ما این کلیشه را قبول میکنیم چون به ما آموختهاند که این درست است. اگر والدینتان هم این درس را به شما نداده باشند وقتی در کودکی در کلاس درس، محیط اطراف و تماشای فیلم وقتی به طور مداوم شخصیتهای باهوش را عینکی میبینیم این ارتباط را در مغز خود ثبت میکنیم و وقتی فرد جدیدی با عینک میبینیم هر آنچه در ذهنمان با هشتگ عینک ذخیره کردیم بیرون میآوریم و پردازش میکنیم. بنابراین اگر بهترین دوست شما که عینک میزند و ضریب هوشی بالایی دارد، عینک نشانه هوش او نیست و جامعه ما را شرطی کرده است!
پاسخ ها