این روزها ویدئویی از احساساتی شدن مرتضی امینیتبار در یکی از ویژهبرنامهها محرمی وایرال شده است.
برترینها: این روزها ویدئویی از احساساتی شدن مرتضی امینیتبار در یکی از ویژهبرنامهها محرمی وایرال شده. در واقع شهرت این روزهای او تا حدودی زیادی مدیون کاراکتر میثم مالکی نیست. البته که او قدر همان پرسوناژ میثم را ندانست. بالاخره زخم کاری در این دیده شد و میشد میثم را یک کاراکتر ماندگار در ذهن دستکم بینندگان اثر کرد اما آقا مرتضی ترجیح داد به معمولیترین شکل ممکن از مدار سریال خارج شود.
مرتضی امینی تبار متولد تابستان ۱۳۷۸ در قم است. البته که اصالت او افغان است و ظاهرا پدر و مادرش حدود ۲۵ سال پیش از افغانستان به ایران مهاجرت کردهاند. این مهاجرت هم زمینهساز شروع زندگی و حرفه هنری او شد. در بخشی از گفتگویش با علی میرمیرانی گفته بود که تا مدتها به صورت مخفیانه آن هم در قم کلاس تئاتر میرفته. در حالی که پدرش با توجه تبار افغانی امیدی به پیشرفت پسرش نداشته اما خب حالا هر چه که باشد با یک مرتضای شناخته شده طرف هستیم.
اما این رشد عجیب او را نمیتوان صرفا به خاطر حضور در سریال زخم کاری دانست. شاید به واسطه حضور در برخی محافل نظیر برنامههای مذهبی توانسته تریبونهای بیشتری هم داشته باشد. در واقع این که اتباع به حوزه هنر هم سر میزنند قابل تقدیر است اما شاید بهتر باشد که در یک چارچوب مشخص ابراز عقیده کنند. مرتضی امینیتبار هر چه که باشد یکی از نقشهای اصلی سریال زخم کاری بود و زوجش با خاطره حاتمی هم با تمام ایرادات تکنیکی در بازی توانسته تا حدی محبوبیت کسب کند.
خب پس وقتی میتوان حتی کمترین سطح از محبوبیت را به واسطه حضور در اثری که با تمام ابعادش دستکم دیده میشود، به دست آورد چه خوب خواهد شد اگر با تمرین بیشتر در همین مسیر دوباره قدم بزند. چه بهتر اگر در هر حوزهای ابراز عقیده نکند و چارچوبش را بشناسد. چه بهتر که به ندای دلتنگی رفیقش کامبیز دیرباز هم لبیک بگوید و دوباره به بهانهای وارد آثاری نظیر زخم کاری شود تا حداقل با همان نقشهایی نظیر میثم شاید ماندگار شود.
امینیتبار این شبها با نمایش "ده و ده دقیقه" روی صحنه حاضر شده. البته که او تنها بازیگر این نمایش است و برای یک ساعت به اجرا میپردازد. البته که کیفیت این نمایش هم نظرات متعددی دارد. مثلا کاربری به نام «ثریا» درباره این نمایش نوشته: "همین ابتدا بگم از نمایش خوشم نیومد. چرا؟! به این دلیل که تکلیف نمایشنامه و داستان معلوم نبود. چی میخواست بگه؟! صرفا یک نظریه علمی که میگه «ده دقیقه بعد از مرگ مغز انسان هنوز کار میکنه و سعی بر مخابره کردن خاطراته» و این جمله نویسنده و کارگردان رو ترغیب کرده بود که با گوش دادن چندتا موزیک علی سورنا و شایع ( رپر ) اثری رو خلق کنه. ایده داستانی این نظریه نمیتونه باشه. نمایشنامه فاقد پیرنگ بود و کلی باگ داشت. چندتا روایت که به هم ربط نداشت و هیچکدوم هم جذابیتی نداشت."
میرزا تقی خان: تو دو برهه از زندگیم حس کردم بازیگری سادهست و منم میتونم انجامش بدم؛ بار اول: زمان پخش فصل 1 زخم کاری و وقتی که بازی مرتضی امینیتبار رو دیدم. بار دوم: وقتی قسمت 1 فصل 2 زخم کاری و بازم بازی مرتضی امینیتبار رو دیدم. وا بده مهدویان، از این بازیگر در نمیاد.
علیرضا: این بنده خدا امینیتبار نیتش خوبه منتهی تو اجرا مشکل داره. میگی نه؟ فصل دوم زخم کاری رو یه بار دیگه ببین.
سمیرا: دوسش دارم ولی کاش کلا بازی نکنه. یه جایی میگفت که مدرس زبان بوده. به خدا اونجا موفقترم هست.
پاسخ ها