عربستان بیش از هفت هزار سال قبل نیز یکی از بزرگترین مراکز مذهبی جهان بوده است؛ با ساختارهایی مستطیلی و عظیم برای انجام مناسک مذهبی و ساختارهایی دایرهای برای زندگی آدمها. یافتههای تازۀ باستانشناسی پرده از رازهای شگفتآوری در دل صحرا برداشتهاند.
فرادید: چشمانداز متروک «حره عویرض»، یک فلات آتشفشانی است که بر فراز درۀ ماسهسنگی العُلا در عربستان واقع شده است. در سراسر این پهنۀ هموار و در میان خاکی که به رنگ خاکستری و قهوهای روشن است، صخرههایی پراکنده با رنگ تیره از جنس بازالت خودنمایی میکنند؛ در این میان آنچه به ویژه به چشم میآید، دایرههایی از جنس همین سنگها است که با دقتی جالبتوجه ساخته شده اند.
هیچ شکی نیست که این دایرههای سنگی را انسانها ساختهاند؛ دیوارۀ کوتاهتر بیرونی آنها از دو ردیف هممرکز از دایرههای سنگی که در حالت ایستاده قرار گرفتهاند ساخته شده و در مرکز آنها یک سنگ تنها قرار گرفته است. این ساختارهای سنگی چیزی حدود ۷ هزار و ۵۰۰ سال قبل توسط مردمانی که ما دانش کمی دربارهشان داریم ساخته شدهاند.
باستانشناسان این سازهها را «حلقههای سنگهای ایستاده» مینامند و مردمان بادیهنشین بومی آنها را اثر «مردمان قدیمی» میدانند.
در سال 2019 باستانشناسان دانشگاه استرالیای غربی، با سفارش و سرمایهگذاری کمیسیون سلطنتی العلا، شروع به کاوش در محوطۀ حلقههای سنگی کردند. فرض اولیۀ آنها این بود که این حلقهها سازههایی آیینی و مناسکی هستند که توسط کوچنشینان عصر نوسنگی برای اجرای نوعی مراسم مذهبی که حالا فراموش شده برپا شدهاند.
آنها چندین نقطه را در این محوطه حفاری کردند و آنچه به دست آوردند دیدگاهشان را دگرگون کرد؛ از بقایای خاکستر اجاق گرفته تا استخوانهای دور ریختۀ حیوانات، ابزارهای خانگی و حتی جواهرات. معلوم شد که حلقههای سنگی ایستاده در حقیقت محلهای سکونت باستانی بودهاند؛ نوعی خانۀ عصر حجر.
از آنجا که ساکنان باستانی العلا معمولا کوچنشین تصور میشدند، وجود چنین سازۀ دائمی بزرگی یک جور معما برای باستانشناسان است. تعداد این حلقههای سنگی در سراسر العلا و نیز در منطقۀ خیبر در همسایگی العلا به صدها مورد میرسد؛ سازههایی که میتوانند باعث شوند که تاریخ این منطقه از نو نوشته شود.
به نظر میرسد که ساخت حلقههای سنگی به طور ناگهانی در حدود 5800 تا 5500 سال قبل از میلاد آغاز شده باشد. این زمان منطبق با یک دورۀ گرمتر آب و هوایی در این منطقه است که در طی آن، بارانهای بیشتری بارید و در نتیجه علفزارها و برخی انواع درختان در آن رشد کردند؛ موقعیتی مناسب برای گاوها و بزها که توسط این مردم نگهداری میشدند.
اما این شرایط آب و هوایی همچنین مناسب ساخت بناهای دائمی نیز بود. علفزارهای بیشتر به معنی نیاز کمتر به کوچ کردن بود. به علاوه تعداد زیاد سنگهای بازالت در این منطقه کار ساختن بناها را راحتتر میکرد.
تقریبا همۀ دایرههای سنگی به یک شکل ساخته شدهاند. تصور باستانشناسان این است که دایرههای کوتاهتر بیرونی برای نگه داشتن چارچوب چوبی بودهاند که با گیاهان یا پوست حیوانات پوشانده میشده. اما سنگ مرموزی که در میانۀ دایرهها قرار دارد احتمالا یک جور نگهدارنده برای ستونی بوده که سقف را حفظ میکرده است. بعضی از دایرههای بزرگتر دارای چند سنگ مرکزی هستند. هر کدام از این خانهها یک ورودی و یک اجاق (در بیرون یا داخل) نیز داشته است.
با اینکه بعضی از دایرههای سنگی به صورت منفرد در دل صحرا ساخته شدهاند اما بیشتر آنها در مجموعههایی در کنار هم برپا شدهاند که بزرگترین آنها 25 دایرۀ سنگی را در خود جای داده است. این نشاندهندۀ وجود جوامعی در این منطقه در عصر نوسنگی است.
کاوشهای باستانشناسی جنبههایی از سبک زندگی این مردم را آشکار کرده است. ما میدانیم که آنها از بز و گاو نگهداری میکردهاند اما در عین حال به شکار هم میرفتهاند و به علاوه، میوهها و غلات هم در رژیم غذایی آنها وجود داشته است. پیدا شدن ابزارهای کوچک آسیاب نشاندهنده استفاده از دانههایی است که البته به احتمال زیاد گردآوری میشدند نه اینکه کاشت و برداشت شوند.
در این منطقه همچنین ابزارهایی از جنس سنگهای خود منطقه و جواهراتی ازجنس صدف که از دریای سرخ آورده شده بود یافت شد. این نشان میدهد که فرهنگ پیچیدۀ این مردم باستانی شامل سفر و احتمالا تجارت نیز بوده است.
تقریبا در همین دورۀ زمانی بوده است که دیگر ساختارهای عصر حجری موسوم به «مستطیلها» شروع به شکلگیری و ساخته شدن کردهاند. این ساختارهای هندسی عظیم از جنس سنگ که بعضی از آنها تا 600 متر طول دارند به احتمال قریب به یقین توسط همان کسانی که دایرهها را ساختهاند و برای مقاصد آیینی و مذهبی ساخته شدهاند. یافت شدن جمجمههای حیوانات قربانی در این سازهها، نشاندهندۀ کارکرد آیینی آنهاست.
بیش از 1600 مستطیل در شمال غربی عربستان وجود دارد که وسعت پراکندگیشان آنها را به یکی از قدیمیترین و بزرگترین محوطههای به هم پیوستۀ مذهبی در سراسر جهان تبدیل میکند. این ساختارها حدود 2 هزار سال از استونهنج انگلستان قدیمیتر هستند.
وجود مستطیلها که ساختشان نیازمند مشارکت تعداد زیادی از مردم بوده است، نشاندهندۀ به هم پیوستگی اجتماعی در میان گروههای بزرگی از مردم بوده است؛ مردمانی با باورهای مشترک و توانایی زیاد برای کار جمعی.
به نظر میرسد که بعد از حدود 500 تا 800 سال که از سکونت در منطقه گذشته بود، در حدود هزارۀ پنجم قبل از میلاد، آب و هوای منطقه خشکتر شده است؛ علفزارها کم و آب کمیاب شد. مردمان ساکن منطقه مجبور شدند بیشتر کوچ کنند و تقریبا در حدود 4500 سال قبل از میلاد، دایرههای سنگی متروکه شدند. البته نسلهای بعدی به این منطقه بازگشتند اما این خانههای سنگی برای آنها استفادۀ دیگری داشت؛ آنها مردگانشان را در اطراف آنها دفن میکردند. شاید این مکان برای آنها یک خاطرۀ جمعی ارزشمند بوده باشد.
اطلاعات تازهای که دربارۀ این بناهای باستانی به دست آمده نشان داده که مردمان باستانی عربستان، یکجانشینتر، دارای دانش بیشتر و به لحاظ اجتماعی به همپیوستهتر از آن چیزی بودهاند که قبلا تاریخدانان تصور میکردند.
پاسخ ها