اگر به دنبال سریالی با داستانی عاشقانه در بستر تاریخ معاصر ایران هستید، «تاسیان» میتواند گزینهای جذاب برای شما باشد. این مجموعه با قلم و کارگردانی تینا پاکروان، پس از موفقیتهای «خاتون»، قدم در فضای دهه ۵۰ شمسی نهاده و روایتی متفاوت از عشق، شور و حزن را به تصویر کشیده است. بسیاری پیش از انتشار این سریال را یکی از بهترین سریال های ایرانی ۱۴۰۳ میدانستند.
واژه «تاسیان» در گویش گیلکی به حالتی از غم و دلتنگی عمیق اشاره دارد؛ حالتی که فرد را از انجام هر کاری بازمیدارد. این کلمه معمولاً در غروب اولین روز پس از از دست دادن عزیزان به کار میرود و نشانگر اندوهی عمیق در دل فرد است.
داستان «تاسیان» از مهرماه ۱۳۵۶ آغاز میشود. روایت عاشقانهای در بستر تحولات سیاسی و اجتماعی پیش از انقلاب اسلامی، در دل داستان جای گرفته است. در این سریال، عشق میان دو شخصیت اصلی شکل میگیرد:
این رابطه عاشقانه، در مواجهه با چالشهای متعدد و تحولات تاریخی زمان، داستانی پر از درام، دلهره و احساسات عمیق را رقم میزند.
این مجموعه با حضور بازیگران مطرح و توانمند ساخته شده است. از جمله چهرههای برجستهای که در «تاسیان» به ایفای نقش پرداختهاند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
تینا پاکروان علاوه بر نویسندگی و کارگردانی، تهیهکنندگی این مجموعه را نیز بر عهده داشته است.
«تاسیان» در مجموع در ۲۲ قسمت تهیه شده و هر هفته، در روزهای جمعه ساعت ۸ صبح از طریق پلتفرم فیلیمو برای مخاطبان منتشر میشود.
پخش سریال «تاسیان» از ۱۹ بهمن ۱۴۰۳ آغاز شد؛ اما به دلیل عدم اخذ مجوزهای لازم، پس از انتشار تنها سه قسمت، پخش آن متوقف گردید. این توقف ناگهانی موجب بروز واکنشهای متنوع از سوی مخاطبان و همچنین رسانههای حکومتی شد که بحثهای فراوانی را در فضای مجازی به راه انداخت.
یکی از نقاط ضعف برجسته «تاسیان»، روی آوردن بیش از حد به احساساتگرایی است. در قسمتهای ابتدایی، به ویژه در صحنههای عاشقانه، شاهد این هستیم که شخصیت امیر (با بازی هوتن شکیبا) به شکلی دم دستی و بدون مقدمه کافی عاشق شیرین (با بازی مهسا حجازی) میشود. تعقیبهای پیدرپی او در کوچهها، دانشگاه و مکانهای عمومی، هر چند به قصد نمایش شور و هیجان عشق است، اما به نظر میرسد صرفاً یک تکرار سادهترین الگوهای سینمایی باشد که از نظر داستانی و منطقی دچار خلاء شده است.
از نکات قابل توجه، صحنهای است که در آن امیر ناگهان در حین مأموریت خود از نقش یک مأمور ساواک فاصله میگیرد تا جان معشوقش را نجات دهد. این صحنه نه تنها از نظر دراماتیک بیمنطق به نظر میرسد، بلکه تصویری از یک عاشق بیپرده و سطحی ارائه میکند که ارتباط واقعی و عمیقی با فضای تاریخی و اجتماعی سالهای ۱۳۵۶ برقرار نمیکند.
یکی از اصول در ساخت آثار درام این است که شخصیتها نه تنها باید بهخوبی معرفی و پردازش شوند، بلکه لازم است در بستر داستانی چند لایه و عمیق حضور داشته باشند. در «تاسیان»، شخصیتها، از شاخصها گرفته تا بازیگران فرعی، به صورت سطحی و بدون عمق روانشناختی به تصویر کشیده شدهاند. این ناتوانی در ارائه شخصیتهای باورپذیر و واقعی، علاوه بر کاهش اثرگذاری داستان، باعث شده است تا مخاطب نتواند به راحتی با سرگذشت و دغدغههای آنها همذاتپنداری کند.
به عبارت دیگر، در حالی که بازیگران با تلاش در ارائه بازیهای ظاهراً خوب و دقیق، سعی در جبران این خلاء دارند، اما طراحی صحنه، گریم و موسیقی، هر چند از نقاط قوت محسوب میشوند، نتوانستهاند جای خالی نویسندگی و ساختار داستانی منسجم را پر کنند.
با این همه منتقد سختگیری مثل مسعود فراستی تعریف خاص و مهمی از تاسیان میکند. او این اثر را یک اثر ایرانی مینامد. این تعریف را باید بهترین و درستترین تعریف از سریال تاسیان دانست. تاسیان با تمام کموکاستها و خوبی و بدیها سریال با رنگوبوی ایرانی و برای مخاطب ایرانی است.
اگر علاقمند به تماشای قسمتهای منتشر شده «تاسیان» هستید، میتوانید به پلتفرم فیلیمو مراجعه کنید. همچنین، برای کسب اطلاعات بیشتر و دنبال کردن آخرین اخبار این سریال، میتوانید از صفحه رسمی این مجموعه در اینستاگرام به آدرس @tasian.series استفاده نمایید.
«تاسیان» آخرین تلاش تینا پاکروان برای بازسازی فضای دهه ۵۰ معاصر ایران است. از یک سو، استفاده از بازیگران مطرح، طراحی صحنه دقیق و موسیقی متناسب نقاط قوت این سریال محسوب میشود؛ اما ضعفهای فیلمنامه، شخصیتپردازی سطحی و جنجالهای مربوط به مجوز پخش، چالشهای عمدهای هستند. آیا «تاسیان» موفق به تکرار موفقیت نسبی «خاتون» خواهد شد یا به عنوان شکست بزرگی ثبت میشود؟ تنها زمان و واکنش مخاطبان پاسخ این پرسش را مشخص خواهد کرد.
نظر شما درباره سریال «تاسیان» چیست؟ آیا تجربه تماشای این ملودرام تاریخی را داشتهاید؟
پاسخ ها