کودکان فرشتههای زمینیاند، اما همین فرشتههای زیبا گاهی با سؤالات خندهدار و حتی نامناسب خود والدین یا اطرافیان را شوکه میکنند. مثلا فرض کنید در حال آشپزی هستید و کودک چهارساله شما دارد با اسباببازیهایش بازی میکند. ناگهان سرش را بلند میکند و از شما میپرسد: «مامان، بچهها چطور به دنیا میآن؟» بسیاری از والدین با شنیدن چنین سؤالی شوکه میشوند یا صورتشان از خجالت سرخ میشود و سعی میکنند بحث را بهطریقی منحرف کنند، اما نمیدانند که این کودک درنهایت پاسخ پرسش خود را از جای دیگری خواهد گرفت. بنابراین بهترین واکنش در چنین مواقعی، حفظ خونسردی و آرامش است. هول نکنید و بهجای طفرهرفتن، به پرسش او پاسخ اساسی بدهید. در این مقاله یاد میگیریم چطور به سؤالات بچهها درباره بچهدارشدن پاسخ دهیم. اگر هنوز کودکتان چنین سؤالی از شما نپرسیده است، آماده باشید زیرا دیر یا زود ممکن است سراغتان بیاید!
ذهن پرسشگر کودکان همیشه محیط پیرامون را میکاود و تلاش میکند برای هر چیز ناشناختهای پاسخی بیابد. به همین دلیل پاسخدادن به سؤالات کودک اهمیت بسیار زیادی دارد. شانهخالیکردن ما از زیر بار این مسئولیت، کودک را وادار میکند برای ارضای حس کنجکاوی خود راههای دیگری پیدا کند.
یکی از مسائل مهمی که کودک خواهناخواه در مسیر رشد خود با آن مواجه میشود، نحوه بهدنیاآمدن نوزاد است. فرقی نمیکند درباره خودش باشد یا نوزاد دیگری، میخواهد بداند نوزاد از کجا میآید؛ از شکم مامان؟ از پیش فرشتهها؟ نکند همان طور که میگویند، واقعا لکلکی غولپیکر از پیش خدا نوزاد را میآورد و به مامان و بابا تحویل میدهد؟
کارشناسان کودک میگویند پاسخدادن به چنین سؤالی دشوار است و نمیتوان همهچیز را به کودک گفت، اما این هم درست نیست که هیچ پاسخی ندهید.
اولین واکنش بسیاری از والدین خندیدن یا تغییر مسیر مکالمه است. این کار اشتباه است، زیرا اگر بحث را عوض کنید، فقط کنجکاوترش میکنید و اگر بخندید، تصور میکند چیز خندهداری در این باره وجود دارد. مگر این موضوع جدی نیست؟
نفس عمیق بکشید و به همان شیوه که درباره موضوعات دیگر با فرزندتان صحبت میکنید با او شروع به صحبت کنید. هرگز این نکته مهم را از یاد نبرید که اگر شما این کار را نکنید، او برای یافتن پاسخ سراغ دیگران خواهد رفت.
حالا که میدانید این موضوع چقدر جدی است و آماده شدهاید، باید پاسخهای خود را متناسب با سن کودک تنظیم کنید تا برایش قابلدرک باشند.
بسیاری از ما فکر میکنیم کنجکاوی کودک خردسال درباره نحوه بهدنیاآمدن بچه عجیب است، زیرا اولین چیزی که به ذهنمان میرسد این است که او میخواهد درباره سکس صحبت کند. این در حالی است که خردسالان هیچ پیشزمینه ذهنیای درباره آمیزش جنسی ندارند. آنها فقط روی بارداری و چگونگی ورود نوزادان به دنیا متمرکزند و میخواهند بدانند خودشان یا کودکان دیگر از کجا میآیند. به همین دلیل آماندا گامر، دکتری روانشناسی کودک، میگوید پاسخدادن به کودکان خردسال خیلی راحتتر از نوجوانان است.
پاسخهای شما به کودکان زیر ۵ سال باید کاملا ساده و صادقانه باشند. کافی است فرایند بیولوژیکی بچهدارشدن را با چهارچوببندی آن بهعنوان موضوعی علمی برایشان توضیح دهید. مثلا میتوانید بگویید چون بابا و مامان همدیگر را خیلی دوست دارند، سلولهای خاصی ایجاد میکنند که به نوزاد تبدیل میشوند. نوزاد ۹ ماه در شکم مامان زندگی میکند تا بهاندازه کافی بزرگ شود و به دنیا بیاید. حتما این را هم بگویید که مامان در شکمش جایی برای نوزاد دارد و این جا با معده که غذا وارد آن میشود، متفاوت است.
یادتان باشد کودکان مدتها قبل از پنجسالگی درباره آناتومی بدنشان کنجکاو میشوند و تا قبل از این پرسش احتمالا باید درباره اعضای تناسلی به او توضیح داده باشید. بنابراین اگر خواست بداند نوزاد چطور از بدن مادرش خارج میشود، با فرض اینکه میداند واژن چیست، خیلی ساده بگویید از واژن خارج میشود.
اگر حس کردید قانع شده است، دیگر ادامه ندهید. اما اگر حس میکنید پاسخ شما راضیاش نکرده است، بپرسید: «چیز دیگهای هست که بخوای بدونی؟» یا «سؤال دیگهای داری؟»
در این قسمت مختصری درباره اهمیت صحبتکردن با کودک بهشیوهای کاملا علمی، آن هم از سنین بسیار کم حتی از ۲ یا ۳سالگی، صحبت میکنیم.
یکی از اشتباهات بسیاری از پدرها و مادرها این است که از واژگان نامناسب برای نامگذاری اعضای بدن کودک استفاده میکنند. هرگز تصور نکنید این واژهها برای کودک سنگین هستند و ناچارید با زبان کودکانه با او صحبت کنید. برای نامگذاری اعضای بدن کودک از نامهای عجیبوغریب مندرآوردی یا اسامی متداول عامیانه استفاده نکنید. وقتی کودک وارد اجتماع میشود، از نامی که از والدینش شنیده است و نامهایی که دیگران میگویند، گیج میشود. کودک نمیتواند درک کند چرا ناف برای همه ناف است، چشم برای همه چشم است، ولی نام اندام تناسلی او با مال دوستانش فرق دارد! تازه، در کتاب هم از کلمه واژن استفاده میشود. برای پسرها هم همین طور است. نام اندام جنسی پسران آلت تناسلی است، پس لطفا از اسامی عجیبوغریب برای آن استفاده نکنید.
آموزش نام واقعی و علمی اعضای بدن کودک به او، بعدها در پاسخدادن به پرسشهایش درباره بهدنیاآمدن نوزاد بسیار کمککننده است. همچنین باعث میشود کودک بدون هیچ شرمی از بهکاربردن اسامی رایج یا عجیب که بازخوردهای منفی به همراه دارد، با پزشک یا والدین خود صحبت کند و با آنها راحت باشد. همان طور که میدانید، اسامی رایج اندام تناسلی زنانه و مردانه در گفتوگوهای مؤدبانه روزمره به کار نمیرود و نمیتوانید از کودک انتظار داشته باشید خیلی راحت آنها را به زبان آورد.
درباره فرایند زایمان هم باید بهشیوهای علمی با کودک صحبت کنید. نیازی نیست درباره سزارین بگویید «شکم مامان رو پاره میکنن و بچه رو درمیآرن». با این کار کودک را دچار ترس و وحشت زیادی میکنید. به یاد دارم یک بار آشنایی میگفت وقتی باردار بود، فرزندش از او پرسید: «مامان، بچه از کجا میآد بیرون؟» و مادر که آمادگی نداشت، فیالبداهه گفت از ناف! همین باعث شد کودک تا مدتها از دیدن ناف خود وحشت کند. این در حالی است که واژن نهتنها علمی و قابلدرک است، بلکه جایی نیست که کودک آن را مدام ببیند و این موضوع برایش ترسناک جلوه کند.
کودکان مدارس ابتدایی اغلب از نظر رشدی برای پاسخهای دقیقتر آمادگی دارند.
دکتر کریستوفر کرنی، استاد روانشناسی دانشگاه نوادا، توضیح میدهد که برای کودکان دبستانی میتوان همان رویکرد مشابه خردسالان را در نظر گرفت البته با جزئیات بیشتر. مثلا احتمال دارد کودک بخواهد بداند آیا باید حتما ۲ نفر در ایجاد کودک نقش داشته باشند یا نه. ممکن است دلیل پرسیدن چنین سؤالی دوست او باشد که فقط یکی از والدین را دارد. کودکان دبستانی میتوانند مفاهیم انتزاعیتری را درک کنند، اما این بدان معنا نیست که مجازید از چهارچوب زیستشناسی خارج شوید. توضیح این مفاهیم بهشیوهای علمی شرم احتمالی را از معادله حذف میکند.
دکتر گامر هم با این موضوع موافق است که با بزرگترشدن کودکان، ممکن است بتوان به آنها اطلاعات دقیقتری درباره تولیدمثل انسان، لزوم وجود اسپرم و تخمک در لقاح و رشد جنین ارائه داد. البته باز هم باید ارزیابی کنید که آیا کودک آمادگی شنیدن چنین مطالبی را دارد یا نه.
ازآنجاکه ممکن است کودک چیزهایی در مدرسه از معلم یا دوستان خود شنیده باشد، وقتی از شما میپرسد کودک چطور به دنیا میآید، خودتان از او بپرسید: «چه سؤال خوبی! فکر میکنی بچه چطور به دنیا میآد؟» با این پرسش، میتوانید بفهمید تا چه اندازه اطلاعات دارد.
ممکن است فرزند نوجوان شما در خردسالی هم درباره بهدنیاآمدن نوزاد سؤال کرده باشد. تکرار این سؤال طبیعی است، زیرا احتمال زیادی دارد که خردسالان بعدها بخشهایی از صحبتهای شما را فراموش کنند. یادتان باشد احتمالا در نوجوانی، فرزند شما درباره رابطه جنسی هم کنجکاو خواهد بود. دلیلش این است که تقریبا در این سنین، آنها میتوانند تمایلات جنسی را درک کنند. رابطه جنسی بخشی طبیعی از فرایند رشد انسان است و هیچ چیز شرمآوری درباره آن وجود ندارد. بنابراین درباره آن آشکار و صادقانه صحبت کنید.
طبق تحقیقات، صحبتکردن با نوجوانان درباره امور جنسی بهشیوهای مناسب، مستقیم و مثبت باعث میشود انتخابهای آگاهانهتری داشته باشند. آنها با افزایش سن، درک بیشتری از فرایند فیزیکی بچهدارشدن پیدا میکنند. نوجوانان فرایندهای بیولوژیکی را بسیار بهتر از کودکان درک میکنند. بنابراین توانمندسازی آنها برای پرسیدن سؤالات سخت اهمیت فراوانی دارد.
در کشورهای دیگر، پذیرفتن نوزاد به فرزندخواندگی بهرغم داشتن یک یا چند فرزند، بیشتر از کشور ما رایج است بااینحال در کشور ما هم این مسئله غیرعادی نیست. برای کودک خردسالی که پدر و مادرش کودکی را به فرزندخواندگی پذیرفتهاند، درک اینکه نوزاد فرزندخوانده از کجا میآید بسیار دشوارتر از نوجوانان است. او با خود فکر میکند: «مامان که نینی توی شکمش نداشت، پس این بچه از کجا اومد؟»
درست مانند پاسخدادن به اینکه بچه بیولوژیکی خانواده از کجا آمده است، بهترین راه حفظ صداقت است. به فرزندان خود توضیح دهید که آن فرزندخوانده هم مانند هر کودک دیگری با فرایندی بیولوژیکی به دنیا آمده و مادری داشته که او را به دنیا آورده است. برای توضیح اینکه چرا این کودک الان در خانه شماست، میتوانید بگویید برخی از والدین تصمیم میگیرند کودک خود را به فرزندخواندگی بسپارند تا خانواده دیگری بتواند از کودک مراقبت کند. البته اگر کودک بیسرپرست است، آن را هم توضیح بدهید. مطمئن شوید طوری این موضوع را بازگو کنید که کودک آن را به خودش تعمیم ندهد و دلهره نگیرد. (از اینکه چطور والدین یک کودک ممکن است دیگر او را نخواهند یا اینکه ممکن است روزی خودش هم والدینش را از دست بدهد.)
همان طور که گفتیم، پاسخدادن به پرسش کودکان راجع به بچهدارشدن ضروری است، اما هر چیزی را نمیتوان گفت. باید و نبایدهای زیر را درباره این فرایند به خاطر بسپارید.
با فرزندان خود روراست باشید و به آنها دروغ نگویید. این موضوع با بزرگترشدن آنها اهمیت بیشتری پیدا میکند. هیچچیز بهتر از حقیقت نیست. هر دروغی که بگویید در آینده باعث دردسر خودتان خواهد شد. هم ممکن است فراموش کنید قبلا چه گفتهاید، هم ممکن است وقتی بزرگتر شدند، بفهمند واقعیت را تحریف کردهاید و اعتمادشان را به شما از دست بدهند.
بسیاری از والدین بهمحض روبهروشدن با چنین سؤالی، دچار آشفتگی میشوند زیرا احساس میکنند باید کل روند را برای فرزندانشان توضیح دهند. نگران نشوید، کافی است روی سؤالی تمرکز کنید که از شما پرسیدهاند. مثلا اگر میپرسند نوزاد چگونه از بدن مادر بیرون میآید، میتوانید بگویید کودک در جایی بهنام رحم در شکم مادر قرار دارد و وقتی بهاندازه کافی بزرگ میشود، از طریق کانالی که به واژن متصل است بیرون میآید. دیگر نیازی به توضیح چیزهای دیگر نیست.
اجازه دهید کودکان خودشان مکالمه را هدایت کنند. این کار شما را راحتتر میکند، زیرا متوجه میشوید که دقیقا دنبال چیست و درست همان چیزی را که میخواهد به او ارائه میدهید.
اگر کودکی که از شما درباره بهدنیاآمدن کودک سؤال میکند فرزند شما نیست، این کار را به والدین یا سرپرست کودک بسپارید. با مهربانی به او بگویید که از پدر و مادرش بپرسد.
مثلا میتوانید چیزی شبیه این بگویید: «بیا وقتی مامانت اومد خونه، ازش بپرسیم. شاید اون بدونه موضوع چیه». این احتمال وجود دارد که کودک یادش برود؛ بههرحال به والدین او اطلاع دهید که درباره تولد نوزادان یا احیانا امور جنسی کنجکاو بوده است.
اگر محدودیتها را زیر پا میگذارند و سؤالاتی میپرسند که در حد سن آنها نیست، خونسرد بمانید و به آنها بگویید منتظر والدین خود بمانند.
بررسی کنید چرا کودک شما درباره بچهدارشدن کنجکاو است. آیا خودتان باردارید و این نظرش را جلب کرده است؟ آیا در تلویزیون یا مدرسه چیزی درباره آن شنیده است؟ شاید هم معلم مدرسهاش باردار است و این موضوع کنجکاوی او را تحریک کرده است؟ البته این را خیلی طبیعی از او بپرسید. مثلا بگویید: «سؤال خوبیه! چطور به ذهنت رسید؟»
وقتی به سؤالاتی درباره بچهدارشدن پاسخ میدهید، اشکالی ندارد به رابطه عاشقانه بهجای آمیزش جنسی اشاره کنید اما بهشرطی که کودک به سنی رسیده باشد که بداند رابطه عاشقانه که به بچهدارشدن میانجامد شامل آمیزش جنسی است. اتفاقا این بهتر هم هست، زیرا کودک میتواند نوزاد را با چیزی مثبت مانند عشق مرتبط کند نه با چیزهایی که بهنظرش مبهم و ترسناکاند.
در کشور ما شاید بهسختی چنین کتابهایی پیدا شوند، ولی اگر بتوانید تهیهشان کنید، برای خردسالان عالیاند. آنها اغلب به زبانی ساده نوشته شدهاند و شامل تصاویری مناسب و غیرجنسی برای کودکان هستند.
اگر نتوانستید کتاب مناسبی پیدا کنید، از کتاب آناتومی بدن کمک بگیرید. این کتابها مناسب کودک نیستند، ولی بخش آموزش دستگاه تناسلی آن احتمالا مفید خواهد بود. این کتابها برای توضیح به کودکان بزرگتر برای سؤالات سختتری مانند نحوه شکلگیری تخمک و اسپرم هم مناسباند.
خواه کودک درباره بچهدارشدن بپرسد یا نپرسد، شما باید بین ۶ تا ۱۲ سالگی فرزندتان صحبت درباره بلوغ را شروع کنید. بلوغ برای دختران ممکن است از ۸ یا ۹سالگی و برای پسران از ۹ تا ۱۰سالگی آغاز شود. به آنها توضیح دهید که بلوغ باعث تغییراتی در شکل بدن و خلقوخوی آنها میشود. درباره پریود صحبت کنید و بگویید نشانه این است که فرد دارای واژن میتواند بچهدار شود. درباره این صحبت کنید که مایعی که هنگام رابطه جنسی از آلت تناسلی خارج میشود در بارورکردن تخمکها و ایجاد بچه نقش دارد. نیازی به توضیح فرایند فیزیکی آمیزش جنسی نیست.
وقتی از کودکی درباره این مسائل با فرزند خود صحبت میکنید، به آنها اطمینان بدهید که همیشه میتوانند پاسخ سؤالات خود را حتی وقتی بزرگتر شدند، از شما بگیرند. ممکن است وقتی بزرگتر شدند، سؤالات خاصتری بپرسند. بنابراین آماده باشید. مثلا ممکن است بپرسند آیا میتوان از طریق رابطه جنسی دهانی باردار شد؟
اگر نوجوان شما چنین چیزهایی میپرسد، فرضیه نسازید که حتما خودش این کار را انجام داده است. ممکن است با دوستانش در این باره صحبت کرده باشد یا اینکه آن را در فیلمی دیده باشد. متهمش نکنید و سعی کنید بهجای سخنرانیکردن، او را به خطرات رابطه جنسی آگاه کنید. مثلا درباره بیماریهای مقاربتی که ممکن است از راه دهان منتقل شوند صحبت کنید.
اگر فرزندتان در سنی است که راجع به گرایشهای جنسی اطلاعات داشته باشد، چنانچه درباره IVF کنجکاو است برایش توضیح دهید. مثلا بگویید فردی که رحم دارد و میخواهد بچهدار شود، اما نمیتواند یا نمیخواهد رابطه جنسی داشته باشد، به پزشک مراجعه میکند و مصنوعی در رحم خود اسپرم قرار میدهد.
اگر درباره رحم اجارهای میپرسد، میتوانید بگویید زمانی این اتفاق میافتد که فرد در رحم خودش نوزاد پدر و مادری را بزرگ میکند که خودشان نمیتوانند بچهدار شوند و بعد از تولد نوزاد، او را به پدر و مادرش تحویل میدهد.
اینکه کودکان گاهی بپرسند «من کی بچهدار میشوم» یا درباره خواهر و برادرشان این را بگویند، بسیار رایج است. آنها را دعوا نکنید، با خونسردی به آنها توضیح دهید که هروقت از نظر جنسی بالغ شدند، میتوانند با کسی که دوستش دارند رابطه جنسی داشته باشند و بچهدار شوند.
این زمان شاید بهترین فرصت برای آموزش و یادآوری پیشگیری از بارداری، بیماریهای مقاربتی، روابط نامناسب با همسالان و رضایت از رابطه جنسی در زمان بزرگسالی باشد.
زمانی که فرزندتان از شما درباره بچهدارشدن میپرسد، فرصت مناسبی برای یادآوری اعضای خصوصی بدن است. به آنها یادآوری کنید اندام تناسلی آنها بخش خصوصی است و رابطه جنسی تجربهای شخصی است. کوچکترها باید بدانند فقط والدین یا پزشک آنها، آن هم در حضور مامان و بابا، میتواند اندام خصوصی آنها را ببینند یا به آن دست بزنند. به آنها توضیح دهید که هیچکس، از جمله پدربزرگ و مادربزرگ، خاله و عمه، دایی و عمو و دوستان آنها چنین اجازهای را ندارد. خودشان هم حق ندارند اندام خصوصی شخص دیگری را لمس کنند.
به فرزندتان اطمینان دهید که اگر کسی چنین درخواستی از او کرد، میتواند به شما بگوید و این شما را عصبانی نمیکند یا دعوایش نمیکنید. بگویید که هیچ رازی نباید درباره بدن او با شما که پدر و مادرش هستید مخفی بماند.
در این مقاله درباره نحوه پاسخدادن به سؤالات کودکان درباره بچهدارشدن صحبت کردیم. چند نکته بسیار مهم یاد گرفتیم؛ اینکه اول از همه وظیفه شماست که به پرسشهای آنها در این باره پاسخ دهید. نباید این قضیه را سرسری بگیرید؛ نه دعوایشان کنید، نه بخندید و نه موضوع را عوض کنید. حتی اگر همان لحظه فرصت ندارید، بگویید کارتان را که تمام کردید با آنها صحبت میکنید. حتما باید با زبان علمی و بهتناسب سن کودک پاسخ او را بدهید.
اگر پدر یا مادر هستید و قبلا فرزندتان چنین پرسشی را با شما مطرح کرده است، لطفا برایمان در دیدگاهها بنویسید فرزندتان چندساله بود و شما چه واکنشی نشان دادید.
پاسخ ها