دنیا سامان

دنیا سامان

خبرنویس امروز، کارآفرین فردا. یک دانشجو که میخواد دنیا رو خوشگل تر کنه.

پیشنهاد جدید از استراتژیست‌های محلی: سه سال دیگر هم صبر کنید!

برنامه هسته ای قرار بود باعث بازدارندگی و سودآوری برای ایران باشد، ولی نه تنها بازدارندگی ایجاد نکرد، بلکه خود عامل حمله و تجاوز به کشور شد. از این منظر به نظر می‌رسد لازم است بازاندیشی اساسی درباره فواید و مضرات مسئله هسته‌ای در ایران و تصمیمات مربوط به آن صورت بگیرد.

جلیل بیات در عصر ایران نوشت: در ۲۷ اسفند ۱۴۰۳ در یادداشتی نوشتم که در داخل کشور تصمیم‌سازانی که خود را استراتژیست! می‌نامند به این نتیجه رسیده‌اند که باید با دولت ترامپ و برای حفظ غنی‌سازی در داخل کشور مذاکره کرد، در غیر این صورت جنگ را بر هرگونه توافقی ترجیح داد. در آن یادداشت استدلال های استراتژیست‌های وطنی را درباره ترجیح بمباران مراکز هسته‌ای کشور نسبت به توافقی که غنی سازی هسته ای در خاک ایران را شامل نمی‌شود، توضیح دادم.

54654

اتفاقات ماه‌های بعد درستی آن تحلیل را اثبات کرد. اکنون به نظر می‌رسد این به اصطلاح استراتژیست‌های وطنی در حال زمزمه این تصمیم هستند که می‌بایست تا پایان ریاست جمهوری ترامپ تاب آورد و سپس با دولت آینده آمریکا که ممکن است دموکرات باشد به توافقی که شامل حفظ غنی سازی در داخل ایران است، دست یافت.

مشخص نیست این به اصطلاح استراتژیست‌ها بر اساس کدام اصول منطقی یا تحلیل هزینه - فایده به چنین نتیجه‌ای دست یافته اند؟ آنها فراموش کرده اند حتی دولت دموکرات بایدن در زمانی که ایران کارت‌های آس بیشتری در دست داشت، حاضر به احیای برجام یا هرگونه توافق هسته‌ای جدیدی با جمهوری اسلامی نشد؛ پس چگونه ممکن است در شرایطی که امروز غربی‌ها باور دارند جمهوری اسلامی در ضعیف‌ترین وضعیت خود قرار دارد، امتیازات بیشتری به ایران بدهند؟ 

باید توجه داشت که در هرگونه مذاکره آنچه اهمیت دارد تصور طرفین از یکدیگر است. در حال حاضر غربی‌ها چنین می‌پندارند که جمهوری اسلامی در وضعیت بسیار ضعیفی قرار دارد.

بخشی از قدرت ملی یک کشور ناشی از قدرت اقتصادی، روحیه ملی و حمایت‌های اجتماعی است که به باور غربی ها این موارد در شرایط کنونی و نسبت به زمان جنگ ۱۲ روزه در وضعیت بهتری قرار ندارد.

کاهش مستمر ارزش پول ملی، افزایش تورم و نارضایتی‌های اجتماعی همچون آتش زیر خاکستری است که ممکن است هر لحظه زبانه بکشد و کشور را از درون دچار تهدید و فروپاشی نماید. 

به عبارت دیگر در اینجا «زمان» عاملی است که به ضرر ایران و به نفع آمریکا کار می‌کند و تهدید اصلی برای نظام سیاسی ایران نه از بیرون مرزها، بلکه ممکن است از داخل کشور بروز نماید.

کمتر از نیم قرن پیش محمدرضا پهلوی نیز چنین می‌پنداشت که بزرگترین تهدید برای نظام پادشاهی ایران در بیرون از مرزها و از سوی شوروی، عراق و در برهه‌ای مصر وجود دارد، در حالی که آنچه باعث فروپاشی نظام شاهنشاهی شد نارضایتی های داخلی بود. 

جمهوری اسلامی ممکن است بتواند سه سال باقی مانده از ریاست جمهوری ترامپ را نیز تاب بیاورد، اما چه تضمینی وجود دارد که حتی یک دولت دموکرات در امریکا به توافقی با ایران دست یابد که حاوی امتیازات خواسته شده توسط جمهوری اسلامی باشد؟

 از سوی دیگر هزینه‌های هنگفت این تاب آوری را چگونه می‌توان جبران نمود؟ آیا نمی شد هشت سال پیش توافقی بسیار بهتر با دولت نخست ترامپ امضاء کرد تا امروز به توافقی به مراتب بدتر با او یا دولت بعدی امریکا فکر نکرد؟

دو سال پیش در یادداشتی نوشته بودم که باید حداقل یک درصد این احتمال را داد که اساساً برنامه هسته ای، دسیسه ای از سوی غربی ها باشد که در فکر تصمیم سازان ایرانی گنجانده شده است تا از این طریق به تضعیف ایران بپردازند.

برنامه‌ای که به گفته آقای ظریف، وزیر خارجه پیشین ایران «500 میلیارد دلار هزینه داشته است» و قرار بود باعث بازدارندگی و سودآوری برای ایران باشد، ولی نه تنها بازدارندگی ایجاد نکرد، بلکه خود عامل حمله و تجاوز به کشور شد و درباره سودآوری آن نیز کارشناسان باید توضیح دهند که دقیقاً چند دلار برای کشور سودآوری داشته است.

 از این منظر به نظر می‌رسد لازم است بازاندیشی اساسی درباره فواید و مضرات مسئله هسته‌ای در ایران و تصمیمات مربوط به آن صورت بگیرد.

دنیا سامان
دنیا سامان خبرنویس امروز، کارآفرین فردا. یک دانشجو که میخواد دنیا رو خوشگل تر کنه.

شاید خوشتان بیاید

پاسخ ها

نظر خود را درباره این پست بنویسید
منتظر اولین کامنت هستیم!
آیدت: فروش فایل، مقاله نویسی در آیدت، فایل‌های خود را به فروش بگذارید و یا مقالات‌تان را منتشر کنید👋