میشود شوخی کرد، جوک و لطیفه گفت، یکدیگر را غافلگیر کرد، لباس عجیب پوشید، بلند بلند خندید، چهره را برای نخندیدن چروک کرد ولی هیچ خط قرمزی را هم نشکست.
تابناک: کلمهای که خودش معنای اصلی را میرساند؛ رفتارها، گفتارها یا امور اجتماعی که برطبق رسم و آیین یا مذهب، ناپسند، ممنوع و نکوهشپذیر است. اما ماجرا وقتی سخت میشود که همه این پرهیزهها، محدودیتهایی روی کاغذ باشد نه رنگگرفته از ذات جامعه، نکوهشی باشد بر اساس یک توهم و نه بر اساس آیین و عرف.
برای همین مقدمه است که اساسا پخش سری زنان در جوکر ۲ یک تابوشکنی نبود، حتی نباید اسمش را سدشکنی گذاشت! بلکه با پخش ۲ قسمت از آن معلوم شد که جوکر زنان، از بین بردن توهمها و محدودیتهایی بود که ریشه در عرف جامعه نداشت.
میشود شوخی کرد، جوک و لطیفه گفت، یکدیگر را غافلگیر کرد، لباس عجیب پوشید، بلند بلند خندید، چهره را برای نخندیدن چروک کرد ولی هیچ خط قرمزی را هم نشکست. وقتی نشست و برخاست روزانه دختران ما حاوی طنز است، چرا جوکر زنان را یک تابوشکنی قلمداد میکردند؟ شاید اسمش را بشود سنتشکنی یا ترسشکنی یا صفشکنی نهاد. ترسی که ریشه در سلیقههای محدود و بسته و خسته مدیران و تصمیمگیران دارد، نه نظر همه مردم و یا همان عرف جامعه.
در روزهای گذشته درباره این جوکر زنان بیشتر از قبل بحث شده است، تمجیدهای زیاد و تقبیحهای اندکی هم صورت گرفته ولی وقتی مدتی از این جوگیریها و اظهارنظرها گذشت، مشخص شد که عامه مردم با این اثر نمایش خانگی خیلی سادهتر، صمیمیتر و راحتتر از فعالان مجازی و مدعیان فعالیت فرهنگی برخورد کردند.
این یک فرصت برای استفاده از ظرفیت ۵۰ درصدی جامعه است و اتفاقا بسیاری از مخاطبان در نظرها و نوشتههایشان، این فصل را خانوادگیتر، موجهتر و خندهدارتر از فصل قبل (با حضور ستارههای کمدی مرد) توصیف کردند. میزان رضایت از این دو قسمت (درباره قسمتهای پخش نشده، قضاوت نکنیم بهتر است) در همه سایتها (از اصلاحطلبترین تا اصولگراترین) یکسان است و این یکدستی نظر مردم از هر قشر و باوری، نکات بسیاری دارد.
سلیقه ها عوض می شود
باید پذیرفت که سلیقه جامعه همراه با تغییر باورها و رویکردها تغییر میکند، روزی اگر نقشهای محدود و کماثر به زنان در کمدیهای تلویزیونی داده میشد (پررنگترین زن کمدین در تلویزیون ما به سریال پاورچین برمیگردد که هیچکدام از بازیگرانش در این جوکر حضور ندارد، آنها هیچوقت نقش اول هیچ کمدی عامهپسندی نبودهاند)، حالا سطح و سلیقه جامعه به آنجا رسیده که میتوان با حضور چند زن که برای خنداندن هم تلاش میکنند، خندید و احساس بدی هم نداشت.
حالا مقدمه این نوشته را دوباره بخوانید؛ برچسب تابو و در ادامه آن؛ تابوشکنی، بدل به عنوان بزرگ و حساسیتزایی شده که برای هر اتفاقی مصرف میشود. در حالیکه این بیشتر، توهم تابو است که روی همه رفتارهای فرهنگی سایه انداخته است. آنچه میشود با کمی شجاعت و مدارا تغییرش داد و تجربههای بهتری در حوزه فرهنگی ساخت. کاش میزان این شجاعتها، مداراها و صبرها در همه مسئولان (فرقی ندارد اسمش ساترا باشد یا نه) بیشتر پدید آید.
بر همین اساس، انتشار جوکر زنان را باید به فال نیک گرفت؛ و البته فضا را برای جامعه جدید ایران بازتر کرد؛ چه آنکه امروز جامعه ایرانی با سه سال قبلش تفاوتهای زیادی دارد بویژه که نظرات مردم و کامنتهای مخاطبان نیز نشان میدهد «شادی» و «خنداندن» در روزگار سخت فعلی «معجزه و مُسکن» است!
پاسخ ها