قسمت پایانی آخرین ساخته حامد عنقا یعنی «گناه فرشته» منتشر شد و این مجموعه هم با همه فراز و نشیبهایش به پایان رسید.
برترینها: بالاخره قسمت پایانی آخرین ساخته حامد عنقا یعنی «گناه فرشته» منتشر شد و این مجموعه هم با همه فراز و نشیبهایش به پایان رسید. شاید مهمترین حاشیه مربوط به این سریال نمایش علنی صحنه اعدام یک زن و تمهید خاص حامد عنقا برای نمایش یک سکانس عاشقانه بین شهاب حسینی و پردیس پورعابدینی بود.
داستان سریال «گناهِ فرشته» دربارهی اتهام قتل امیر عشیری توسط دختری به نام فرشته است. این سریال با بازی شهاب حسینی، دیبا زاهدی، آشا محرابی، امیر آقایی، پردیس پور عابدینی، مهدی سلطانی، لادن مستوفی، بهروز رضوی، سامیه لک و نفس بازغی در فضایی معمای جنایی ساخته شد و روز جمعه بر آخرین پله انتشار قدم برداشت.
شاید «گناه فرشته» در عرصه بازنمای امر واقعی، محل مناقشه و بحث باشد، اما در بازنمایی «امر نمادین» بسیار کاردرست و قوی عمل میکند. به بیان دیگر، اگر کل داستان فیلم و کارکرد کاراکترها را از منظر تمثیل و امر نمادین بررسی کنیم، نه تنها «گناه فرشته» یک تجربهی موفق و ماندگار است، که حتی ضعفهای ظاهری آن هم دیگر «ضعف» به نظر نمیرسد، بلکه در خدمت این روایت تمثیلی و نمادین از «وضعیت» انسان در عصر مدرن است.
یکی از نکاتی که در «گناه فرشته» برای پیشبرد داستان از آن استفاده شده، بهرهمندی از عنصرِ «بازی با ذهن مخاطب» است. عنقا در تلاش است که مرز میان واقعیت و خیال را باریک کند و تماشاگر را در موقعیتی قرار میدهد که دائماً در حال حدس و گمان باشد.
استفاده از فلاشبکها و فلشفورواردها هم بر همین اساس در خدمتِ این رویکرد قرار گرفتهاند اتفاقی که گاهی به درکِ بهترِ پیچیدگیهای شخصیتها و روابط بین آنها کمک میکند و گاهی از حد فراتر رفته و بیننده را در مسیر این حدس و گمانها گم میکند. نمونه بارز این موضوع را میتوان در جایی که حامد تهرانی (شهاب حسینی) در بستر بیماری است و کابوسی هولناک در مورد فرشته میبیند.
در این سکانس، تماشاگر تا آخرین لحظه در تردید باقی میماند که آیا آنچه میبیند واقعی است یا صرفاً تصورات ذهن آشفته حامد است. در کل این سریال در طول داستان، معماها و ابهامات بسیاری را پیش روی مخاطب قرار میدهد، اما در نهایت، بسیاری از آنها بدون پاسخ باقی میمانند و این موضوع، حس ناکامی و نارضایتی را در بیننده ایجاد میکند.
مریم فضائلی در فرهیختگان به ضعف طراحی کاراکترها اشاره کرده و مینویسد: سریال گناه فرشته با وجود داشتن ستارههای بازیگری، ظرفیت بالایی برای جذب و نگهداشت مخاطب داشت اما به دلیل اینکه طراحی کاراکترها سطحی و عقبافتاده هستند، با مجموعهای از آدمهای بیشکل و ناقص طرف هستیم که فقط جلوی دوربین ظاهر میشوند و دیالوگها را تکرار میکنند. اتکای بیش از حد بازیها به متن و نبود اتفاقاتی که قصه را پیش ببرد، پاشنه آشیل سریال است و این هم نتیجه عدم توجه به شخصیتسازی در سریال است. مخاطب برایش مرگ سوژه اصلی سریال اهمیتی ندارد و در برخی از مقاطع این قصه، میگوید پس چرا سریعتر حکم اعدام فرشته اجرا نمیشود. خطوط قصه برای طراحی کاراکتری همچون فرشته آنقدر کجومعوج است که ابتدا در مقام یک مظلوم ظاهر میشود و به مرور تبدیلی به زنی میشود که میتواند از داخل زندان، زندگی یک خانواده را از هم بپاشد. واضح است که تکلیف مخاطب هم با چنین کاراکتر کاریکاتوریشدهای مشخص نیست.
یکی دیگر از نقاط ضعفی که سریال گرفتار آن شده، نبود کاراکترها در موقعیت درست خودشان است. برای اینکه یک کاراکتر به فهمی عمومی برسد و آرزوها، رنجها و غمهایش برای مخاطب ملموس شود، باید در زمان مناسب و موقعیتی صحیح در داخل روایت قرار بگیرد. به تناسب روایت، نقشهای مختلفی در گناه فرشته وجود دارند. طراحی کاراکترها بیش از آنکه متاثر از کنش و واکنشهای داخل قصه باشد، بیشتر متصل به نمادهای کلیشهای و دم دستی است. موی رنگی برای نشان دادن بعد هنری یک دختر، گوش کردن آهنگهای خارجی برای نشان دادن باکلاس بودن و حتی موتورسواری یک خانم که بیشتر به درد تیپسازی از زن در فضای مجازی میخورد، نه کاراکتر ساختن در یک سریال.
لیلا نظر شخصیاش را بسط داده: فکت کم طرفدار: امیر آقایی در گناه فرشته از شهاب حسینی خیلی بهتر بازی کرد.
فریبرز ظاهرا تجربه خوبی از دیدن این سریال ندارد: سریال گناه فرشته رو دیدم. متاسفم که برای دیدن این سریال وقت گذاشتم، داستان غیرواقعی، بازیها مصنوعی، شخصیتهای فیک و با یک پایانبندیِ عجیب که نفهمیدیم واقعاً چگونه سر و ته داستان جمع شد. از حامد عنقا باید پرسید آیا برای ساخت سریالی این گونه فکر هم شده بود؟ بعید میدانم.
مربای آلبالو نظر متفاوتی دارد: گناه فرشته یک درس بزرگ داشت. با حرفهای هیچکس روی زندگیتون قمار نکنید.
عماد هم با گلایه شدید از سناریوی این سریال نوشت: یکی از بدترین سریالهای شبکهی خانگی گناه فرشته بود منهای تمام نقاط ضعفش تو این سریال کسی برای کسی احترام قائل نبود همه چه کوچیک چه بزرگ همو به اسم صدا میزدن یا با فامیل بدون پیشوند آقا یا خانم. عجیب تر اینکه از اول تا آخرش هر کی به هرکی رسید سلام نکرد!!!
اکانت توئیتری «پسر خوب» هم در نظری کوتاه نوشت: گناه فرشته خیلی چرت بود... افعی تهرانو ندیدم.
سیاوش نیز در نقد این سریال میگوید: گناه فرشته اونقدر هم که میگید بد نبود مثلا از پس از باران یا خط قرمز یا پلیس جوان که بهتر بود!!!!!!!!!
شراره هم با طعنه به «گناه فرشته» نوشت: آخرین قسمت گناه فرشته دیدم از دیدن سریال ایرانی پشیمونم و نمیدونم سرمو کجا بکوبم به غایت مزخرف.
مریم هم توئیت زد: بزرگترین اشتباه من دیدن سریال گناه فرشته بود!
شکیبا هم نظر داد: گناه فرشته لحظه به لحظه یه جون از جونام کم کرد تا تموم شد از بس چرت بود.
پاسخ ها