این معماها شاید در نگاه اول ساده به نظر برسند اما ذهن تان را به کار می اندازند و پرورش می دهند.
روزیاتو: این معماها شاید در نگاه اول ساده به نظر برسند اما ذهن تان را به کار می اندازند و پرورش می دهند. با این حال، در اغلب موارد، از پاسخ آن ها جا می خوریم، چرا که از سادگی زیاد موفق به پیدا پاسخ صحیح نشده ایم.
جواب معماها در انتهای مطلب آمده است.
معمای شماره ۱
مردی در یک اتاق گیر افتاده که تنها ۲ راه خروج دارد. راه اول از شیشه های ذره بینی ساخته شده که وقتی خورشید داغ و سوزان در آسمان باشد، هر کس که در آن قدم بگذارد را در دم خواهد سوزاند. در راه دوم هم یک اژدهای آتشین نفس کمین کرده است. مرد چگونه می تواند از این اتاق خارج شود؟
معمای شماره ۲
شبحی که میان اسکلت ها پنهان شده را پیدا کنید.
معمای شماره ۳
مردی در طبقه هشتادم یک آپارتمان زندگی می کند. در روزهای بارانی او تا طبقه ی ۸۰ را با آسانسور می رود. اما در روزهای آفتابی نصف راه را با آسانسور می رود و بقیه را از راه پله.
چرا این کار را انجام می دهد؟
معمای شماره ۴
یکی از سیب ها کرم خورده نیست. می توانید پیدایش کنید؟
معمای شماره ۵
برای تکمیل یک ساختمان آجری به چند عدد آجر نیاز است؟
معمای شماره ۶
بین اردک ها یک جوجه است. آن را پیدا کنید.
معمای شماره ۷
روز ِ قبل از دو روز بعد از روز ِ قبل از فردا، شنبه است.
امروز چه روزی است؟
معمای شماره ۸
خرسی که میان گوزن ها پنهان شده را پیدا کنید.
معمای شماره ۹
اول مرا می خورند، سپس خودشان خورده می شوند.
من چه هستم؟
معمای شماره ۱۰
زنبور کوچکی که در این تصویر هست را پیدا کنید.
معمای شماره ۱۱
پل برادر مارک است. مارک برادر سم است. سم پدر دنیل است. پل چه نسبتی با دنیل دارد؟
معمای شماره ۱۲
آیا می توانید ماری که در این تصویر پنهان شده را پیدا کنید؟
معمای شماره ۱۳
آن چیست که ۶ صورت دارد اما آرایش نمی کند، ۲۱ چشم دارد اما نمی تواند ببیند؟
معمای شماره ۱۴
لای این قارچ ها یک موش پنهان شده. پیدایش کنید.
معمای شماره ۱۵
دو نفر مشغول بازی شطرنج بودند. هر دوی آن ها برنده شدند.
چطور چنین چیزی ممکن است؟
معمای شماره ۱۶
اشکال این تصویر چیست؟
معمای شماره ۱۷
من همیشه در حال آمدن هستم اما هیچوقت امروز نمی رسم.
من چه هستم؟
معمای شماره ۱۸
اشکال این تصویر چیست؟
معمای شماره ۱۹
من یک ساز هستم که از من صدا تولید می شود، اما نمی توانید مرا بنوازید.
من چه هستم؟
معمای شماره ۲۰
اشکال این تصویر چیست؟
معمای شماره ۲۱
چشمی ندارم اما می توانم گریه کنم، بالی ندارم اما می توانم پرواز کنم. و هر جا بروم تاریکی به دنبالم می آید.
من چه هستم؟
معمای شماره ۲۲
اشکال این تصویر چیست؟
معمای شماره ۲۳
اگر پوستم را بکنید، من گریه ام نمی گیرد، اما شما به گریه خواهید افتاد.
من چه هستم؟
معمای شماره ۲۴
اشکال این تصویر چیست؟
معمای شماره ۲۵
در یک اتاق مربعی شکل، ۱۰ نفر حضور دارند. همگی آن ها به همه جای اتاق به طور کامل دید دارند.
در این اتاق یک عدد پرتقال را کجا بگذاریم که همه جز یک نفر آن را ببینند؟
معمای شماره ۲۶
اشکال این تصویر چیست؟
معمای شماره ۲۷
جیب های شلوار سارا خالی هستند اما در عین حال، چیزی در آن ها است.
آن چیز چیست؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
جواب معمای شماره ۱
مرد باید تا شب صبر کند تا دیگر خورشیدی در کار نباشد و سپس از خروجی اول بیرون برود.
جواب معمای شماره ۲
جواب معمای شماره ۳
به خاطر آنکه این مرد قد کوتاهی دارد و قدش تنها به دکمه ی طبقه ی چهلم می رسد. در روزهای بارانی او با دسته ی چتر کلید طبقه ی هشتادم را می زند.
جواب معمای شماره ۴
جواب معمای شماره ۵
فقط به یک آجر، یعنی آخرین آجر نیاز است.
جواب معمای شماره ۶
جواب معمای شماره ۷
امروز جمعه است.
جواب معمای شماره ۸
جواب معمای شماره ۹
قلاب ماهیگیری
معمای شماره ۱۰
جواب معمای شماره ۱۱
پل عموی دنیل است.
معمای شماره ۱۲
جواب معمای شماره ۱۳
تاس
معمای شماره ۱۴
جواب معمای شماره ۱۵
این دو نفر هر کدام با شخص دیگری شطرنج بازی می کردند.
جواب معمای شماره ۱۶
مرد به جای تبر دارد درخت را با کلنگ قطع می کند.
جواب معمای شماره ۱۷
فردا
جواب معمای شماره ۱۸
مرد ردپایی روی برف ها ندارد.
جواب معمای شماره ۱۹
صدای خودمان.
جواب معمای شماره ۲۰
جهت حرکت دود با جهت حرکت باد یکی نیست.
جواب معمای شماره ۲۱
ابر
جواب معمای شماره ۲۲
یک سگ روی سقف خانه است و ابروهای دختر روی کلاهش قرار گرفته است.
جواب معمای شماره ۲۳
پیاز
جواب معمای شماره ۲۴
در سوی دیگر پل رودی وجود ندارد.
جواب معمای شماره ۲۵
اگر پرتقال را روی سر یکی از افراد داخل اتاق بگذاریم، همه جز خود او می توانند پرتقال را ببینند.
جواب معمای شماره ۲۶
زن دارد با کفگیر باغبانی می کند و یک کوسه پشت بوته ها است.
جواب معمای شماره ۲۷
سوراخ.
پاسخ ها