در کشورهای معتبر و صاحب فوتبال، قوانینی جهت فیرپلی مالی باشگاهها وضع میشود تا ضمن کمک به باشگاههای کمبضاعت و بازیکنساز باشگاههای بزرگتر هم دچار مشکلات مالی نشوند.
روزنامه اعتماد: در کشورهای معتبر و صاحب فوتبال، قوانینی جهت فیرپلی مالی باشگاهها وضع میشود تا ضمن کمک به باشگاههای کمبضاعت و بازیکنساز باشگاههای بزرگتر هم دچار مشکلات مالی نشوند.
سالهاست که فوتبال در کشورهای پیشرفته یک صنعت تثبیتشده و پایدار برای درآمدزایی است و تیمهای کوچک تا بزرگ درآمدزایی مشخصی با هزینههای معین برای خودشان تعریف کردند. مثلا یک باشگاه ته جدولی در لیگ دسته دوم انگلیس هم درآمدزایی از طریق حق پخش، بلیتفروشی و دیگر راهکارها را مقابل مدیران بخش اقتصادیاش قرار داده و براساس درآمدزایی هزینه میکنند و در آخر فصل میزان درآمد و هزینه را هم بهطور شفاف دراختیار هواداران خود قرار میدهند اما در فوتبال ما با وجود اینکه نام حرفهای را یدک میکشد اوضاع به این شکل نیست!
در فوتبال دولتی ایران، اکثر مدیران براساس روابط انتخاب میشوند و با توجه به اینکه راه درآمدزایی مثل سایر کشورها باز نیست چشمانتظار کمک افراد بالادستی هستند! هواداران هم آخر هر سال از میزان بدهیهای باشگاههای خود مطلع میشوند و چون عملا نقشی در تصمیمات مهم ندارند کمک مالی آنچنانی هم نمیتوانند به باشگاههای محبوب خود داشته باشند. طبیعی هم هست. وقتی دولت دست از سر باشگاهها برنمی دارد، نمیشود و نباید هزینهها را به پای هواداران گذاشت.
اما همین خرجهای بیحساب و کتاب و عمدتا بینتیجه سبب میشود که مسوولان عالیرتبه فوتبال با اخذ تصمیماتی جلوی بریز و بپاشها را بگیرند. قوانینی که به نظر میرسد با تصمیمات عجولانه و به دور از منطق وضع میشود و سرانجام آن نه تنها باعث کمک به پیشرفت فوتبالمان نمیشود بلکه نتیجه برعکسی دارد و حواشی و آثار آن تا مدتها در کنار ورزش محبوب ایرانیها باقی میماند. قوانینی مثل حذف قرارداد دلاری که شامل بازیکنان خارجی هم میشود یا سقف قرارداد یا بودجه برای باشگاهها که در دنیای حرفهای مفهومی ندارد.
در ابتدای فصل و با اجرایی کردن قانون سقف بودجه بعضیها که دور زدن قانون را بهتر میدانند مجال جولاندهی و زد و بند و پول زیر میزی دادن را در پیش گرفتند. اقداماتی که سر و صدای زیادی بهپا کرد و کار به شکایت و شکایتکشی رسید. با شکایتهایی که باشگاهها علیه یکدیگر داشتند تاکنون از پرسپولیس و سپاهان کسر امتیاز شده و استقلال و تراکتور هم در نوبتهای بعدی رسیدگی به تخلف قرار دارند. باشگاههایی که به اتهام تخطی از سقف قرارداد علیه یکدیگر بیانیه صادر میکنند و هربار در فضای مجازی و حتی رسانهای به طرف مقابل نیش و کنایه میزند.
همین دو روز گذشته عرصه رسانهای کشور شاهد جنجال مربوط به شکایت پرسپولیس از استقلال بود. پرسپولیس در بیانیهای بلندبالا که همراه شد با فعالیت مجازی مدیر رسانهای تیم و روابط عمومی باشگاه اعلام کرد از رقیب سنتی شکایت کرده است. از آن طرف استقلال هم پاسخ متقابل داد.
این اتفاقات در راستای دعواهایی است که پیش از این مطرح شده بود. در ادامه سوالات بیپایانی که تیمهای صدرنشین از هم میپرسند. این بازیکن چطور ثبت شد؟ این پول از کجا آمد؟ مالیات را چه کسی داد؟ چطور ۷۰۰ میلیارد را به زیر ۵۰۰ میلیارد رساندید؟ هوادار متمول کیست؟ پولهایش کجا ثبت شده؟ و...
به عنوان مثال در شکایت پرسپولیس از استقلال آمده که آنها پیشنهاد ۶۰۰ هزار دلاری به بلانکو مهاجم خارجی جدید استقلال دادهاند اما این بازیکن به دلیل نازل بودن رقم قرارداد حاضر نشده به ایران بیاید و این درحالی است که باشگاه استقلال مدعی شده قراردادی ۳۰۰ هزار دلاری با این مهاجم بسته است!
همچنین در این نامه به مصاحبههای متعدد مدیران و اعضای هیاتمدیره باشگاه استقلال که از عدم رعایت سقف قرارداد توسط باشگاه صحبت کردهاند، مبالغ عجیب قرارداد چند بازیکن و مربی این تیم، تخلف در مبلغ قرارداد اعضای کادر فنی این باشگاه و اقرار مدیرعامل باشگاه مبنی بر رد شدن از سقف قرارداد اشاره شده است.
در جواب این اتهامات استقلال اعلام کرد با زبان قانون پاسخ رقیب را خواهد داد. استقلال در بیانیهای نوشت: «به اطلاع سرمایهداران، سهامداران و مالکان واقعی باشگاه استقلال میرسانم که ارکان باشگاه ضمن احترام به درخواستهای مکرر شما جهت پاسخگویی به صحبت و همچنین شکایت مطرحشده در روز گذشته، اعلام میکند باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال نیازی برای پاسخگویی در رسانهها نمیبیند، چون اگر حرفی هست در مرجع قانونی و به زبان قانون بیان خواهد شد، نه با جنجالهای رسانهای بیهوده.»
در تمامی این موارد هم فدراسیون به اضافه کارگروه سقف قراردادها ناظر هستند و هرازگاهی با برگزاری یک جلسه و اعلام یک رای عجیب اعلام وجود میکنند. بعد هم طبق شنیدهها از این طرف و آن طرف تحت فشار قرار میگیرند که رای را تغییر بدهند یا کاری کنند که همه محکوم شوند تا سروصداها بخوابد.
اما با این وجود رسیدگی به شکایت بعضی تیمها که مورد اتهام قرار دارند با گذشت نیمی از بازیهای نیمفصل هنوز صورت نگرفته است. موضوعی که در به حاشیه کشیدن لیگ تاثیر زیادی دارد.
از ابتدای تصویب قانون سقف قرارداد به کرات نوشتیم که مسوولان فدراسیون نباید قانونی را تصویب میکردند که توانایی به اجرا درآوردن آن را ندارند. نباید قانونی مصوب میشد که اجرا کردنش تبدیل به یک چالش شود و فضای فوتبال را به حاشیه براند.
امروز که در میانه نیمفصل نخست قرار داریم جنجالها از حوصله همه هواداران فوتبال خارج شده و از همه مهمتر معلوم نیست واقعا چه کسی سقف قرارداد را رعایت کرده و چه کسی دور زده و چه کسی متضرر شده است. وای به حال اینکه کار به هفتههای پایانی بکشد و حساسیتها سر قهرمانی اوج بگیرد. آن وقت تازه باید به این فکر کرد که چطور میتوان فوتبال کشور را از شر دردسر رها کرد!
پاسخ ها