براساس این گزارش، استارتاپها بهواسطه افزایش تورم و درپی آن، افزایش سریع نرخ بهره، بهشدت تحت تأثیر قرار گرفتهاند.
هلدینگ مکس بهتازگی ترجمهای از گزارشی تحت عنوان «وضعیت فعلی اکوسیستم استارتاپی در جهان» منتشر کرد که در آن به ارزیابی کلی StartupBlink از وضعیت کنونی اکوسیستم جهانی استارتاپها همراه با مرور روندها و رویدادهای کلیدی این اکوسیستم در یک سال اخیر پرداخته شده است.
براساس این گزارش، استارتاپها بهدلیل افزایش تورم و درپی آن، افزایش سریع نرخ بهره، بهشدت تحت تأثیر قرار گرفتهاند و ریسک سرمایهگذاری روی آنها افزایش یافته است. برایناساس، به استارتاپها توصیه میشود که در سال جاری، بهجای تمرکز بر رشد فوقالعاده، روی سودآوری متمرکز شوند. آمار نشان میدهد که میزان سرمایهگذاری روی استارتاپها در سال ۲۰۲۲، در مقایسه با سال 2021 بیش از ۳۰ درصد کاهش داشته است.
این روزها اکوسیستم جهانی استارتاپها تغییرات عمدهای را از سر میگذراند و با افزایش نرخهای بهره، دوران پول ارزان به پایان رسیده است و اکنون ارزش ذاتی استارتاپها کمتر از سال گذشته ارزیابی میشود. درنتیجه استارتاپها ناچارند واقعیت موجود را بپذیرند و به سودآوری و مدلهای تجاری پایدار روی آورند. تمام این موارد نشاندهنده این نکته است که اکوسیستم استارتاپی درحال گذراندن چرخه پاکسازی است.
اگر به سالهای گذشته نگاهی داشته باشیم، در سال ۲۰۲۱، حبابی در ارزشگذاری استارتاپها بهوجود آمد و در نتیجه آن، درحالحاضر ارزشگذاری تعداد زیادی از استارتاپهای بورسی و غیربورسی درحال ارزیابی مجدد است. باید مدنظر داشت که اکثر استارتاپهایی که در سالهای اخیر عرضه اولیه شدهاند، پایینتر از قیمت اولیه معامله میشوند. بعضی از این استارتاپها حتی تا ۹۰ درصد از ارزش بازار خود را از دست دادهاند که نشاندهنده عمق رکود فعلی و عدم رغبت به داراییهای پرریسک است.
یارانههای دولتی و پول رایگانی که به بازار تزریق شد، به همراه پایینترین نرخ بهره در طول تاریخ، سیاستهایی بود که دولتها بهمنظور مقابله با اثرات منفی همهگیری کرونا درپیش گرفتند و این سیاستها شکلگیری حباب ارزشگذاری استارتاپها را سرعت بخشید.
افزایش تورم و درپی آن، افزایش سریع نرخ بهره، استارتاپها را بهشدت تحت تأثیر قرار داد، چرا که ریسک سرمایهگذاری در این طبقه از داراییهای پرنوسان که اغلب شرکتهای غیرسودآوری هستند، افزایش پیدا کرد. اما رویهمرفته، انتظار میرود زمانی که نرخ بهره بالا باشد، استارتاپهای بیشتری با کمبود نقدینگی مواجه شوند و بهمرور زمستان تأمین مالی استارتاپها فرا برسد. کاهش تأمین مالی استارتاپها و فروپاشی بانک سیلیکون ولی، هر دو از تأثیرگذارترین اتفاقات سال گذشته در وضعیت اقتصادی استارتاپها هستند.
درباره کاهش تأمین مالی استارتاپها باید نگاهی به سالهای پیش داشت. تأمین مالی استارتاپها پس از ثبت رکورد تاریخی در سال ۲۰۲۱، با بیش از ۳۰ درصد کاهش در سال ۲۰۲۲ مواجه شد. اگرچه رقم تأمین مالی استارتاپها همچنان بیشتر از سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۱۹ است، ولی بیشترین کاهش در نیمه دوم ۲۰۲۲ رخ داده که از رکودی فزاینده در اکوسیستم سرمایهگذاری حکایت دارد.
آمار ماههای ابتدایی سال ۲۰۲۳ اصل ماجرا را بهخوبی نشان میدهد. به گزارش Crunchbase، در اولین فصل ۲۰۲۳، حجم سرمایهگذاری در سطح جهانی ۷۶ میلیارد دلار بوده که در مقایسه با ۱۶۲ میلیارد دلاری که در سهماهه نخست سال ۲۰۲۲ صورت گرفته، کاهش ۵۳ درصدی داشته است. اگر سرمایهگذاریهای هنگفتی را که در سهماهه نخست ۲۰۲۳ روی OpenAI و Stripe انجام شده، درنظر نگیریم، این کاهش برابر با ۶۳ درصد خواهد بود و میتوان گفت روزهای سختی درپیش است.
از سمت دیگر، در کنار رکود چشمگیر تأمین مالی، استارتاپها با غافلگیری تکاندهنده دیگری، یعنی ورشکستگی بانک سیلیکون ولی، روبهرو شدهاند. بنابر گزارش «Crunchbase»، بانک سیلیکون ولی با بیش از ۵۰ درصد از سرمایهگذاریهای خطرپذیر در آمریکا در ارتباط بوده است؛ البته دولت آمریکا بهسرعت وارد عمل شد و با تضمین تکتک سپردههای نزد این بانک، از پیامدهای فاجعهبار این فروپاشی که میتوانست در تاریخ اکوسیستم جهانی استارتاپها و صندوقهای خطرپذیر بیسابقه باشد، جلوگیری کرد.
در شرایطی که وضعیت اشتغال در سطح جهان ثابت مانده است، روند تعدیل کارکنان بخش فناوری اطلاعات و استارتاپها افزایشی است. این اخراجها عمدتاً بر بخش فناوری تأثیر میگذارند و بهاینترتیب، جذابیت استارتاپها و سهم آنها در اقتصاد را کاهش میدهند؛ آنهم در شرایطی که در سالهای اخیر، استارتاپها به یکی از مهمترین بخشها در اقتصاد جهان تبدیل شدهاند.
تعداد نیروهای تعدیلشده بخش فناوری اطلاعات، در چهار و نیم ماه نخست ۲۰۲۳، به ۲۰۰ هزار نفر رسید و در همان مقطع، از رقم ۱۶۴ هزار و ۵۹۱ نیروی تعدیلشده در کل سال ۲۰۲۲ فراتر رفت. بهنظر میرسد پس از آنکه غولهایی مانند متا، گوگل و مایکروسافت تعداد کارکنانشان را کاهش دادهاند، بسیاری از شرکتهای فناوری سیاست مشابهی را درپیش گرفتهاند.
علاوه بر افزایش علاقه همگانی به فناوری هوش مصنوعی، پذیرش سریع راهحلهای هوش مصنوعی از طرف شرکتها و حتی دولتها هم موضوع موردتوجهی است که ممکن است اکوسیستم استارتاپی جهان را بسیار تحت تأثیر قرار دهد. در سال ۲۰۲۳، مایکروسافت ۱۰ میلیارد دلار در شرکت OpenAI سرمایهگذاری کرد تا به توسعه فعالیتهای این شرکت در حوزه هوش مصنوعی کمک کند.
به گزارش Corporation Data International، پیشبینی میشود که سرمایهگذاری در هوش مصنوعی تا سال ۲۰۲۵ فقط در آمریکا به ۱۲۰ میلیارد دلار برسد. این سرمایهگذاری مشاغل متعددی را تحت تأثیر قرار خواهد داد و جنبههای مثبت متعددی را به زندگی انسان اضافه خواهد کرد.
اکنون باید دید که آیا پیشرفتهای هوش مصنوعی ادامه خواهد یافت یا خیر؛ چون نگرانیهایی وجود دارد مبنی بر اینکه سیاستگذاریهایی مانند قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا، روند پیشرفت و نوآوری در این صنعت را مختل کنند. از سوی دیگر، تعداد زیادی از کارشناسان هوش مصنوعی معتقدند به مقررات مناسبی نیاز است تا اطمینان حاصل شود که توسعه و پیشرفت فناوری هوش مصنوعی به شیوهای مسئولانه و کنترلشده انجام شود.
اکنون دیگر مشخص شده است که شرطبندی روی متاورس و واقعیت مجازی بهعنوان فناوریهای تحولآفرین بعدی، کمی زودهنگام بوده است. البته هنوز هم امکان نوآوریهای خارقالعاده در بخش متاورس و واقعیت مجازی وجود دارد، ولی بهطور کلی، این فناوریها موفق نشدهاند راهحلهایی را ارائه دهند که امکان ادغام در اقتصاد امروز را داشته باشند و پذیرش عمومی اضافه را به همراه داشته باشند.
شرکت متا به این واقعیت پی برده و گفته است که شغلهای مرتبط با پروژه متاورس را کاهش و تمرکز خود بر هوش مصنوعی را افزایش خواهد داد. دادههای Crunchbase نیز نشان میدهد که در سال ۲۰۲۲، بهدنبال روند نزولی سرمایهگذاریهای خطرپذیر در سطح جهان، سرمایهگذاری خطرپذیر در فناوریهای واقعیت مجازی و واقعیت افزوده کاهش یافته است.
طبق گزارش «وضعیت فناوریهای اقلیمی در سال ۲۰۲۲» که مؤسسه PWC تهیه کرده است، بیش از ۲۵ درصد از کل سرمایهگذاریهای خطرپذیر در سال ۲۰۲۲ به سرمایهگذاری در بخش فناوریهای اقلیمی اختصاص دارد. بین سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲، تعداد سرمایهگذاریها در فناوریهای اقلیمی بیشتر شده است؛ آنهم در شرایطی که در بیشتر صنایع، تعداد سرمایهگذاریها در استارتاپها کاهش یافته است.
البته فناوری اقلیمی هم از برخی روندهای منفی اخیر مانند کاهش تعداد و ارزش کل سرمایهگذاریها، در امان نمانده اما در سطح کلان، بهنظر میرسد که روند این صنعت مثبت باشد، زیرا دولتها منابع و مشوقهای بسیار زیادی را بهسوی این نوع فناوریها هدایت میکنند تا تولید گازهای گلخانهای کاهش یابد و درنهایت به صفر برسد.
با توجه به گزارش صنعت نیمههادی که مؤسسه حسابرسی Deloitte در سال ۲۰۲۳ منتشر کرده، این پیشبینی بهمعنای آن است که درآمد این صنعت طی دهه جاری دو برابر خواهد شد. درحالحاضر صنعت نیمههادی برای کشورهایی مانند آمریکا، تایوان، چین و اتحادیه اروپا اهمیت استراتژیک دارد.
پس از تصویب «قانون تراشههای آمریکا» در اوت ۲۰۲۲، سرمایهگذاری در تولید نیمههادیها در کشور آمریکا آغاز شد و سهم سرمایهگذاری بخش خصوصی در این صنعت به ۲۰۰ میلیارد دلار رسید. به گزارش Association Industry Semiconductor، در کشور آمریکا پنجاه پروژه جدید اکوسیستم نیمههادی آغاز به کار کرده و ۴۴ هزار شغل جدید و ممتاز در این بخش ایجاد شده است. البته باید درنظر داشت که فقط آمریکا نیست که این صنعت برایش اهمیت استراتژیک دارد. علاوه بر آمریکا، دولتهای هلند و انگلیس نیز تصمیم دارند تواناییهای خود را در این زمینه افزایش دهند.
در اینجا از اطلاعات مربوط به تعداد زیادی از استارتاپها استفاده شده است که میتوان آنها را در «نقشه اکوسیستم جهانی استارتاپها» در وبسایت StartupBlink مشاهده کرد. در سال ۲۰۲۳، بزرگترین صنعت برای استارتاپها همچنان بخش نرمافزار و داده بوده است. براساس برآوردهای انجامشده، ۳۱٫۹۵ درصد از استارتاپها در بخش نرمافزار و داده فعالیت میکنند. تعداد قابلتوجهی از استارتاپها نیز در بخشهای فناوری سلامت (۱۲٫۸۳ درصد) و فینتک (۱۰٫۴۳ درصد) فعالیت میکنند.
دادههای موجود نشان میدهد که در مقایسه با سال گذشته، جذابیت بخشهای تجارت الکترونیک و خردهفروشی و نیز سرگرمی و شبکههای اجتماعی برای کارآفرینان تا حدی کاهش یافته است. در سال گذشته، درصد سهم استارتاپهای بخش تجارت الکترونیک و خردهفروشی از ۹٫۷۶ درصد به ۹٫۴۷ درصد و استارتاپهای بخش سرگرمی و شبکههای اجتماعی از ۱۰٫۳۸ درصد به ۹٫۷۴درصد کاهش یافته است.
اگر در صنعتی خاص، استارتاپی پا به میدان بگذارد و تکشاخ شود، نشاندهنده این است که در آن صنعت، راهکارهایی مقیاسپذیر و درنتیجه فرصتهای مناسبی برای سرمایهگذاری وجود دارد. در این قسمت توزیع تکشاخها در صنایع مختلف بررسی شده است و بهنظر میرسد که در سال ۲۰۲۳ هیچ تغییرعمدهای در توزیع تکشاخها مشاهده نمیشود. در سال ۲۰۲۳، بخش نرمافزار و داده با سهم ۳۹٫۴ درصد از کل تعداد تکشاخها، بیشترین سهم از این نوع استارتاپها را به خود اختصاص داده است.
فینتک هم مانند سال گذشته، با سهم ۲۰٫۶ درصدی از کل تکشاخها، در رتبه دوم قرار دارد. رتبه سوم هم در اختیار بخش تجارت الکترونیک و خردهفروشی است و ۱۲٫۱ درصد از کل تکشاخها به این بخش مربوط میشود.
بقیه صنایع از نظر تعداد تکشاخها عقبتر هستند. جالب اینکه اگرچه فناوری سلامت سومین صنعت بزرگ از نظر تعداد استارتاپهایی است که بررسی کردهایم، ولی فقط ۷٫۳ درصد از کل تکشاخها را شامل میشود. صنایعی که نسبت به اندازه خود کمترین تکشاخها را دارند، شامل انرژی و محیطزیست، اوقات فراغت و شبکههای اجتماعی و بازاریابی و فروش هستند.
یکی از سرفصلهایی که در این گزارش به آن پرداخته شده، روندهای اجتماعی و تأثیر آن بر اکوسیستم استارتاپی جهان است که مقاومت دربرابر دورکاری و افزایش ویزاهای استارتاپی و دیجیتال نومدها، دو نمونه از شاخصهای آن هستند.
شیوع بیماری کرونا و قرنطینههای ناشی از آن، دورکاری را به یک ضرورت تبدیل کرد. اما اکنون بسیاری از شرکتها تلاش میکنند که کارکنان خود را به محل کار برگردانند. همانطور که شاخص روند کار مایکروسافت نشان میدهد، ۵۰ درصد از مدیران تمایل دارند که کارکنانشان را به بازگشت به کار حضوری تماموقت مکلف کنند. بعضی از شرکتهای بزرگ مانند آمازون، IBM و اپل قصد دارند برنامه دورکاری خود را کنار بگذارند. اکنون برای بسیاری از مدیران روشن شده است که پس از پایان همهگیری کرونا و کناررفتن ضرورتهای ناشی از آن، دورکاری دیگر بهاندازه گذشته برای شرکتشان بازدهی ندارد؛ درحالیکه بازگشت کارکنان به محل کارشان اجتنابناپذیر بهنظر میرسد، بسیاری از آنها مقاومت میکنند و میخواهند شرایط کاریشان انعطافپذیر باشد و درصورت امکان، این شرایط ترکیبی از دورکاری و حضور در محل کار باشد.
در ابتدا باید گفت دیجیتال نومد به افرادی گفته میشود که بهصورت دورکاری با شرکتها و مجموعهای که با آنها قرارداد دارند، کار میکنند؛ البته ویژگی خاص این افراد این است که همیشه در سفر هستند. در سال ۲۰۲۱ تعداد افرادی که خودشــان را کوچگــرد دیجیتال یا همان دیجیتال نومد معرفی کردهاند ۱۰٫۹ میلیون نفر بوده است و در سال ۲۰۲۲ این عدد به ۳۵ میلیون نفر رسیده است.
این روزها دولتها رفتهرفته احساس میکنند که به جذب نیروی مستعد خارجی نیاز دارند؛ بنابراین بعضی از کشورها گزینههای جدیدی برای بنیانگذاران استارتاپها و دورکاران درنظر گرفتهاند تا این افراد بتوانند ویزا دریافت کنند و اقامتهای طولانیتری در کشور داشته باشند، با این امید که این نیروهای مستعد درنهایت جذب اکوسیستم استارتاپی و اقتصاد کشور شوند.
میزان موفقیت چنین برنامههایی هنوز مشخص نیست، زیرا بسیاری از کشورها ترجیح میدهند که همچنان با ویزای توریستی ادامه دهند که آسانتر است. درهرصورت، دولتهایی که چنین ویزاهایی صادر میکنند، این پیام را هم میدهند که در کشورشان از نیروی مستعد خارجی بهخوبی استقبال خواهد شد.
ژئوپلیتیک و اکوسیستم استارتاپی بهشدت با یکدیگر گره خوردهاند. استراتژیها و سیاستگذاریهای دولتها همراه با رویدادهای غیرمنتظره جهانی در بسیاری از موارد همچون چراغ راهنمایی برای استارتاپها عمل میکنند و به آنها نشان میدهند که تقاضا کجاست و چگونه میتوانند با واقعیت درحالتغییر سازگار شوند.
تصور شکلگیری اکوسیستمی جهانی و یکپارچه از استارتاپها هر روز دور و دورتر میشود. تفکیک اکوسیستمهای اصلی استارتاپی چند سال پیش و از سوی چین آغاز شد؛ همان زمان که این کشور تصمیم گرفت بخش عمده شبکه داخلی خود را از اینترنت جهانی جدا کند و روی شبکه محلی خود متمرکز شود.
این روند با محدودیتگذاریهای آمریکا برای چین درزمینه فناوریهای حساسی که میتوانست به چین کمک کند تا رهبری جهانی را بهدست بگیرد، تشدید شد. پیامدهای همهگیری کرونا نیز به اختلال در زنجیرههای تأمین جهانی دامن زد و به قطع ارتباط اقتصادهای جهان منجر شد تا اهمیت خوداتکایی بیشتر درک شود.
این موضوع در سال گذشته و درپی تنشهای سیاسی، شتاب بیشتری گرفته است. روند تفکیک مشابهی در اکوسیستم کوچکتر و البته مهم روسیه نیز بهچشم میخورد. اکوسیستم روسیه که از سوی غرب تحریم شده، اکنون بر ایجاد اکوسیستمی ملی متمرکز شده است که ارتباط کمتری با جهان داشته باشد. علاوهبراین، نوآوریهای جدید بیشتر بر بازارهای منطقهای و نه سطح جهانی معطوف شدهاند.
در چنین شرایطی، هابهای منطقهای موفقی که تلاش میکنند همجهت با این جریان حرکت کنند، روزبهروز نیرومندتر میشوند. بارزترین نمونه در این مورد، سنگاپور است که بسیاری از استارتاپهای بزرگ آسیایی در آن مستقر شدهاند. سنگاپور از افول اکوسیستم استارتاپی هنگکنگ نیز که در گذشته دروازه ورود به اکوسیستم آسیا به شمار میآمد و اکنون سنگاپور جایگزین آن شده، سود هنگفتی برده است. دبی نیز یکی دیگر از هابهای منطقهای جالب است که از استارتاپهای مستقر در خاورمیانه میزبانی میکند.
درنهایت، خبر خوب برای شهرهایی که در تلاشند تا جایگاه مناسبی در اکوسیستم استارتاپی بهدست آورند ولی استراتژی مشخصی برای انجام این کار ندارند، این است که حتی بدون استراتژی مشخص و فقط با حفظ ثبات و پرهیز از اشتباه، اکوسیستم آنها رشد خواهد کرد و از شهرهایی که مرتکب اشتباه میشوند، پیشی خواهند گرفت.
پاسخ ها