۱۹ فروردین زمانی است که بازار خرید و فروش شرفالشمس حسابی داغ میشود. چرا که معروف است در این روز حکاکی اشکال و ادعیه خاص روی عقیق زرد باعث میشود خاصیتی جادویی از آن به دست بیاید که میتواند گره کارها را باز کرده و یمن و برکت را به زندگی افراد روانه کند!
اگر درباره حدیث شرفالشمس منسوب به امام علی (علیهالسلام) چیزی شنیده باشید احتمالا پذیرش خواص این سنگ در قالب انگشتر و گردنبند برایتان قابل پذیرش میشود و نکتهای که باقی میماند این است که چرا ۱۹ فروردین تاریخی است که گفته میشود این ذکر باید روی سنگ حکاکی شود؟
آیا این دعا در زمانهای دیگر خاصیتی ندارد؟ اما اگر اهل مطالعه و پیگیر ادعیه و احادیث باشید احتمالا این را هم شنیدهاید که درباره درستی این روایت، شائبههای زیادی وجود دارد و بعضی از عالمان دینی معتقدند امام علی (علیهالسلام) چنین مسئلهای را مطرح نکرده است.
در این مطلب میخواهیم ببینیم واقعا چرا گفته میشود ۱۹ فروردین حکاکی بر عقیق زرد خواص عجیبی در پی دارد و اصلا چهقدر میشود به این اطلاعات که گفته میشود اساس نجومی دارد و مبتنی بر علم است، استناد کرد؟
ائمه به قدرت تاثیرگذاری اجرام آسمانی اعتقادی نداشتند
قبل از آن که از دیدگاه علم نجوم به ماجرای شرفالشمس نگاهی بیندازیم بد نیست یکی از شبهات جدی که در خصوص این ماجرا مطرح است را بررسی کنیم؛ از نگاه تاریخ حدیث و روایت حداقل تا ۷ قرن، از روایت منسوب به امیرالمومنین در باب شرفالشمس، در کتب حدیثی موجود شیعه، مطلبی وجود ندارد.
همین موضوع باعث شده تردیدهای فراوانی به صحت حدیث وارد شود و این سوال پیش بیاید که اگر واقعا امام علی (علیهالسلام) چنین رازی را برای پیروزی در کارها و جنگها مطرح کردهاند، چهطور تا قرن هفتم پنهان مانده و هیچ کس از آن خبر نداشته است؟
نکته مهم بعدی که عالمان دینی به آن اشاره دارند این است که با توجه به بقیه احادیث و سیره ائمه کاملا مشخص است که اعتقاد به قدرت و اثرگذاری اجرام آسمانی در زندگی افراد کاملا رد شده و ائمه با تکیه بر این موضوع که هیچ قدرتی جز قدرت خدای متعال نیست کسانی را که می خواستند از تاثیر ستاره ها و نوع قرار گیریشان در زمانی مشخص بر زندگی مردم بگویند را مورد شماتت قرار میدادند چرا که معنای این را خواهد داشت که قدرتی جز قدرت پروردگار در فراهم آمدن شرایطی خاص دخالت دارد.
با در نظر گرفتن این دو مورد که از سوی فقها و متخصصان دینی مطرح میشود باید به ماجرا شرفالشمس و تاریخ خاصی که برای حکاکی آن بر عقیق زرد تعیین شده نگاه کرد و به یاد داشت که در زندگی اهل بیت هیچ وقت استفاده از رموز و تصاویری که در حوزه علوم غریبه باشد تاکید نشده است.
البته هدف این مطلب صحت سنجی شرفالشمس از نگاه دین نیست و علاقهمندان میتوانند برای اطلاعات بیشتر به کتابهای روایت و احادیث مراجعه کنند و یا مقالات متعددی که عالمان دینی در این باره نوشتهاند را بخوانند.
چرا نوزدهمین روز از فروردین؟
از همه اینها که بگذریم میرسیم به تاریخ ۱۹ فروردین ماه که گفته میشود خورشید ۱۹ درجه در برج حمل(فروردین) قرار گرفته است و این روز خاص بنا به محاسبات نجومی، روزی خوش یمن و با برکت است. البته باید مراقب باشید که ساعات طلایی این روز را از دست ندهید بین ساعت ۱۱ ظهر تا ۲۳ شب در نوزدهمین روز فروردین خورشید در بهترین موقعیت در کهکشان قرار میگیرد!
بنابه روایتهایی که سینه به سینه نقل میشود و از گذشته به دستمان رسیده ۱۹ فروردین روزی است که موکلان خورشید به زمین میآیند و چند ساعتی را در زمین میگذرانند. ساعتهایی که برای اهل زمین، از جمله خوش یمنترین ساعتهای سال است. توضیحات دیگری را هم در همین زمینه به ابوریحان بیرونی نسبت میدهند و میگویند او هم به این تاریخ اهمیت ویژهای داده است.
اگر اعتقاد نداشته باشید کار نمیکند!
غیر از این موارد وقتی با فروشندگان و به اصطلاح متخصصان حکاکی بر عقیق زرد شرفالشمس صحبت میکنید موارد جالب دیگری را هم برایتان بازگو میکنند؛ یکی از آنها این است که در این روز به خصوص به خاطر نوع قرار گیری زمین و خورشید در موقعیتی خاص (که بیشتر هم دربارهاش توضیح نمیدهند) سنگ عقیق زرد به دلیل همرنگ بودن با خورشید دارای ارزش و آبرو میشود و این باعث شده اعتبار و قدرتی ویژه پیدا کند.
نکته بعدی که مطرح میشود همان ترفندی است که احتمالا خیلی شنیدهاید؛ «اگر اعتقاد نداشته باشید کار نمیکند!» در واقع این حرف اشاره به این دارد که تنها احتمالی که باعث میشود سنگ و تصاویر حک شده بر آن خاصیت جادوییاش را نداشته باشد عدم اعتقاد خودتان است و نه غیر واقعی بودن ماجرا.
ادعایی که درباره قانون راز، طالع بینی، رمالی و فال قهوه و تاروت هم مطرح میشود. در واقع شرط واقعی بودن و کارایی داشتن این موارد تنها این است که آن را باور کرده و به آن اعتقاد داشته باشید در غیر این صورت از مزایایش بهرهمند نخواهید شد.
این یکی از راههایی است که میشود به کمکش رد پای خرافه را شناسایی کرد چرا که وقتی امری واقعی باشد همیشه کار میکند و به اعتقاد درونی شما هیچ ارتباطی نخواهد داشت. مثل این است که بگویید قانون جاذبه یا گرانش فقط در صورتی کار میکند که شما باورش کنید!
در حالی که همه ما میدانیم نیروی جاذبه همیشه کار میکند و نیازی به باور و عقیده ما ندارد. زمین نیروی گرانشی دارد که باعث میشود که همه چیز را به سمت خودش بکشد و وقتی این مسئله را از نگاه علمی بررسی کنیم دیگر به اعتقادات ما ارتباطی پیدا نمیکند.
درباره شرفالشمس هم دو رویکرد وجود دارد یا آن که از منظر دینی دربارهش فکر میکنید و میتوانید باورهای خودتان را داشته باشید و در خصوصش مطالعه کنید و یا آن که به مسئله ۱۹ فروردین و موقعیت خورشید و زمین و صورت فلکی حمل و علمی بودن ماجرا باور پیدا میکنید که در این صورت باید بدانید چنین چیزی از منظر علمی مورد استناد نیست و محل قرار گیری خورشید در نقاط مختلف کهکشان در علم نجوم و فیزیک طوری نیست که بشود لقب بهترین و یا بدترین موقعیت را به آن داد.
تاریخ شمسی با تاریخ قمری یکسان نیست
حالا فرض کنید اصلا چنین چیزی در کتابهای احادیث معتبر آمده و کاملا هم صحیح است، توضیحات نجومی این پدیده هم این طور آمده که شرفالشمس وقتی اتفاق میافتد که خورشید در ۱۹ درجه برج حمل قرار بگیرد یعنی در جایی از فضا که صورت فلکی حمل قرار دارد واقع شده است.
اما دقت کنید اشارهای به ۱۹ فروردین ماه نمیکنند. ۱۹ درجه برج حمل الزاما معنایش روز ۱۹ فرودرین نیست چرا ؟ چون کاملا واضح است که تاریخ شمسی برای آن در نظر گرفته شده است در حالی که در روایات و مناسبتهای اسلامی، تاریخ هجری قمری، ملاک است و این موجب شگفتی است.
در تصاویر حکاکی شده اختلاف نظر وجود دارد
نکته بعدی تصاویر و اشکال عجیب و غریبی است که به اسم حرز شرفالشمس بر انگشترهای عقیق زرد حکاکی میکنند، اگر در بین اقوام و آشنایان بگردید و چندتا از این انگشترها را جمع کرده و رموز حک شده بر آنها را با دقت مقایسه کنید خواهید دید که با هم تفاوت دارند هرچند این تفاوتها اندک باشد اما حاکی از این است که هرکسی برای خودش یک تصویر قراردادی دارد و یک شکل کلی و قطعی برای آن موجود نیست که این خودش می تواند نشان دهنده ایده کاسبکارانه افراد در این زمینه باشد.
معنای قرار گیری خورشید در برج حمل چیست؟
جالب است بدانید حرکت زمین به دور خورشید در طی یک سال باعث می شود ما تصور کنیم که خورشید در ماههای مختلف سال در مکانهای خاصی از آسمان قرار میگیرد و مسیر مشخصی را نسبت به ستارگان پشت سرش در فضا طی میکند.
به این مسیر ظاهری دایرهالبروج نام دادهاند و در حدود قرن پنجم قبل از میلاد، منجمان بابلی و یا یونانی دایرهالبروج را به ۱۲ قسمت که هر کدام حدود ۳۰ درجه اند، تقسیم و هریک را با نام یک صورت فلکی شناسایی میکردند.
نام تمام ۱۲ برج به جز یکی (صورت فلکی میزان) از اسامی جانداران گرفته شده و به همین دلیل نام منطقهالبروج در اصل «دایره ی حیوانات» بوده است. نام این صورتهای فلکی که به نام برجهای دوازده گانه هم معروف شده به ترتیب حمل، ثور، جوزا، سرطان، اسد، سنبله، میزان، عقرب، قوس، جدی، دلو و حوت است که به ترتیب معادل با همان ماههای شمسی خودمان از فروردین تا اسفند است.
دانستن این ماجرا کمک میکند تا بتوانید با دقت بیشتری به این فکر کنید که قرار گرفتن خورشید در موقعیت صورت فلکی حمل اساسا اتفاقی شگفتانگیز و منحصر به فرد نیست و زوایای این موقعیت هم موید نکته به خصوص و یا پدیدهای عجیب نیست.
در نهایت به نظر می رسد گاهی بعضی افراد برای بازاریابی و فروش بیشتر، داستانهایی را از علم و دین و خرافات در هم میبافند تا برای مردم با هر باوری که دارند واقعی و قابل قبول به نظر برسد.
یعنی هم افراد دین دار را جذب کند و هم کسانی که دوست دارند به مسائل علمی اعتماد کنند. تنها نکتهای که میتواند در شناسایی این موارد کمک کننده باشد این است که قبل از اعتماد و صرف هزینه در این راه ها، از متخصصان مرتبط با آنها مشورت بگیریم و یا درباره اش جستوجو و مطالعه کنیم.
پاسخ ها